گرگ بود

اندیشه از بهار به تکثیر می نشست
گویا بهار نوبت پایان گرگ بود



درود ابوالفضل عزیز
بسیار زیبا بود
احسنت

درود بزرگوار
بسیار زیبا و جالب بود

درود بر جناب رمضانی
سروده ای بسیار زیباست
مرحبا...

.درود ها بر ابوالفضل عزیز
عالی بود
لذت بردم
مانا باشی

پاییزِ شعر از گذری سخت می نوشت
آغاز ضجه های زمستان گرگ بود
درود به ابوالفضل گرامی
شعر بسیار زیبا و خوندنی و دلنشینه موفق و پیروز باشی

درود ابولفضل عزیز
غزلی بامحتوای بسیار عالی و عمیق
خواندم و بهره مند شدم اموختم از
دریای علم شاعریتان درود برشما استاد فرهیخته ی ناب

خیلی زیبا بود شما با همین فرمون برین آینده ی درخشانی در شعر خواهید داشت

درود بر شما دوست عزیز
بسیار زیبا و پر از احساس سرودید
مثل همیشه از کلاس درس شما آموختم

درود برشما استاد جوان و فرهیخته
بسیار عالی سروده اید مانند همیشه احسنت برشما

درود بر جناب رمضانی عزیز
بسیار زیباست

سلام جناب رمضانی
بهترین شعری که به دلم نشست این بود
هزار بارک‌ا...
عزت زیاد⚘⚘⚘

ابوالفضل جان...مثله همیشه زیبا....
پایدار و سلامت باشی رفیق

استاد رمضانی

شاعری ست توانا که با خلق اشعاری زیبا در قالب های مختلف حضور شاعرانه اش را در محافل ادبی تثبیت نموده بدون اغراق از خوانش اشعار این شاعر جوان غرق در انبساط خاطر می شود و ازحظ وجودم سرشا ر می شود...
این عزیز علاوه بر اشراف به قالب های مختلف و ارکان تشکیل دهتده ی شده در نقد اثر هم ید تولایی دارد برای این شاعر وارسته آرزوی درخشش بیشتری را دارم.

درود بر ابوالفضل خان بزرگوار

گرگ بود ، معنای کاملی از روزگاریست با چنگ و دندان مبارزه می کند مطلع عالی شروع شده و با جریانی تداومش به نتیجه می رسد . به نظرم هر گرگی در ردیف این شعر از نظر نگاه با گرگ در بیت بعدیش متفاوت می نماید اگر ذهن خواننده به گرگ درون جلب شود به قول استاد مشیری
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگها فرمان روایى مى‌کنند

سپاس از این اثر زیبا و بیاد ماندنی که تمام دوستان برایتان آرزوی موفقیت روزافزون در آینده برای شما کرده اند . من هم آینده درخشانی را می بینم که کتابهای شما به یاری خدا در دستان شعر وشاعر دوستان خواهد بود .
پاینده باشید و قلمتان ماندگار باد

ماهِ بلندِ شعر،پریشان گرگ بود..............چقدر این بند شعرت دوست داشتنی بود ارجمند

بالنده وروشن قلم زیبا نگارت

سلام ابوالفضل عزیز

احسنت ومرحبا
شعرت بسیاربه دلم نشست

عالی بودگرامی
دل ات بی غم
بهارت گلباران

درودبراستاد رمضانی عزیز وبزرگوار غزلتان بسیارزیبا
بود احسنت برشما

سلام و عرض ادب بزرگوار
خیلی عالی احسنت
خواندن سروده های شما لذت بخش است

سلام و عرض ارادت جناب رمضانی⚘⚘⚘
بسیار عالی بود و لذت بردم
دستمریزاد🌹⚘🌹⚘🌹

سلام و عرض ادب استاد رمضانی عزیز
تک تک اشعارتان ستودنی و خاصند و پر از حرف و این یعنی شاعرانگی محض و به تمام معنا
این غزل نیز مثل مابقی کارهایتان فوق العاده بود...
احسنت دم مریزاد
خداوند شما و حس و قلم نابتان را حفظ فرماید
موفق تر باشید استاد
در پناه مهر یزدان

دروووودها

استاد مهررررررر(برادر خوبم ابوالفضل مهربانم)

دل تنگِ اشعار زیبایتان بودم

اشعاری متفاوت باسبکی خاص ...خواننده را وادار ب تفکر می کند
لذت بررررررررردم...

قلم توانمندتان ......مانا...


...................

به به
افرین
زیبا بود

سلام جناب رمضانی عزیز
بسیار زیبا بود
ردیف قشنگی هم داشت

درود بیکران

هر کوچه را که شهر به آغوش می کشید
گویی میان بری به خیابان گرگ بود
خیلی زیباست

جانم بفدای این سخندانی تو یارا

ابوالفضلِ جان خیلی هم عالی.
بسیار زیبا . احسنت
در شعر زیبایت پختگی موج می زد. شروعِ زیبای پارادوکس وارِ فکر و دل ،کِشمکِش ، اَوج ، و آن پایانِ حساب شده که به معنای واقعی پایان بود.
آفرین برتو ابوالفضلِ جان.

سلام و هزاران درود ابوالفضل عزیزم
دوست مهربانم شعرتان عالی بود.....مثل همیشه
اما این بار بیش از اندازه بر دل نشست.
احسنت احسنت
هر کوچه را که شهر به آغوش می کشید
گویی میان بری به خیابان گرگ بود
شعریست که باید موقع خواندن، بیت بیتش را رمزگشایی نمود.این نشانه ی عمق معنا در شعر شماست.
>>>>>>>>
یک ردیف جدید و جالب که علاوه بر قوت بخشیدن به زیبایی لفظی کلام بار فلسفی و پشتوانه ی ذهنی آن را هم تضمین کرده است......گرگ بود....
گرگ یک تعبیر نمادین است که هر مخاطبی با توجه به ساختار ذهنی خویش آن را تفسیر می کند و در معنای کلی شعر مانند داربست آنها را به هم می چسباند......این ساختار نمادین گستره ی ادراک را فرا تر از یک شعر ساده خواهد برد......چه بسا مخاطب در این بستر پیچیده و در عین حال سلیس،به درکی برسد که مد نظر صاحب اثر نبوده است.......اینجاست که این غزل را می توان اثری موفق از دید هنر معاصر دانست.
سه اصل:فردگرایی،نوآوری و انسجام در عین افتراق در این اثر مشهود است که رد پای هرکدام از این مبانی را می توان در مکاتب قرن بیست به بعد مشاهده کرد.از قرن بیستم که پر تلاطم ترین برهه ی تاریخ هنر است،معیار های نوآوری و خلق معنا تغییر کرد.

واژه ی \"گرگ\" بار معنایی سنگینی دارد....به واسطه ی برخورد نزدیک این درنده با انسانها همیشه در افسانه ها و داستانهای ملل گوناگون اسمش را می بینیم.
دیدگاه های فرهنگی به گرگ:
1.این حیوان در منطقه ی آناتولی مورد احترام است.طبق افسانه ای به نام آسنا گرگی خاکستری ناجی و راهنمای اقوام ترک برای خروج از سرزمین مادریشان شدند.
2.گرگ کاپیتول که طبق افسانه های روم دوبرادر رُمولوس و رِموس(بنیانگذاران روم)را شیر داد و بزرگ کرد.
3.گرگ در فرهنگ فولکلور اقوام ایرانی نماد درنده خوییست. شکارچی که غافگیرانه و بیرحمانه به شکار حمله می کنند.
4.در باور های عرفانی،گرگ درون یا گرگ نفس،نماد هوا و هوس هاست.علت این انتساب صفت هم شباهت حرص و طمع گرگ به نفس انسانست.(شعر گرگ فریدون مشیری هم بر همین اعتقاد استوارست)
5.اخوان ثالث در شعر آواز گرگها و سگها ،یک منظر جدید را مطرح می کند.او گرگ را اصیل تر می داند و آن را حیوانی با مناعت طبعی بلند می داند که حاضرست سرما و گرسنگی را تحمل کند اما مثل سگها تن به بردگی ندهد.

این عناوین پارادوکسیکال نشان می دهد که می توان از این شعر برداشت هایی چند وجهی داشت.و این یعنی موفقیت شاعر و خلق اثر ادبی فاخر

پوزش بابت پر گویی هایم
امیدوارم که این روند صعودی را تا قله های رفیع اندیشه ی ناب ادامه دهید.
این شعر از آنهایی بود که تا همیشه در حافظه ام تثبیت شد.
آروزی بهترینها را برایتان دارم./
در پناه حضرت دوست

درود برشما
رقص قلمتان جاوید

سلام و عرض ادب
درود بر شما فرهیخته گرامی
نوشیدم از زلالی روان سروده تان
امیدوارم کماکان موفق باشید
و بسرائید به مهر

سلام ابولفضل عزیز
بسیااااار عالی
همواره در اوج

سلام و عرض ادب جناب رمضانی سروده بسیار نغز و شیوا
خواندم از گلستان ادب شما ولذت بردم بر قرار باشید و
سر فراز

ابولفضل عزیز، سینا حق دارد بعضی از شعر هایت باید رمز گشائی شود و هیچ ضمانتی نیست که افراد مختلف به نتیجه ای مشترک برسند. برای من این شعر فریادی بود بر خفقان که امید از بین رفتنش میرود. این خفقان میتواند از بیرون عمل کند ویا از خود درون شخص ( ترس، عقده، خرافات، باور ها) که سمبلش را گرگ انتخاب کرده ای و روح را در اسارت دارند. نمیدام درست حدس زده ام یا خیر

سلام بزرگوار بسیار زیبا بود

درودتان جناب رمضانی گرانسنگ
بسیار مستفیض گشتم از خانش سروده نابتان
باشد که همواره در اوج بسرایید ارجمند

سلام بر بانو خرم بخش گرانمایه.
ممنونم
به لطف خواندید.

درود بر شما
غزلی محکم و بی نقص
با مفهومی عمیق و زیباست
لذت بردم
قلمتان سبز

درودبرشما بسیارزیبا ومحکم بود

سلام وعرض ادب
بسیار عالی وبا معنا سروده اید...
با ردیفی قابل تامل...
((افکار من که طعمه ی دندان گرگ بود))

واژه های این مصرع خیلی روان هم در ساختار وهم در معنا خوش نشسته
دوست داشتم مابقی هم اینگونه بود...
هر چه ذهن کمتر درگیر واژه ها باشد محتوا بیشتر دستگیرش میشود
نمی گویم شعر مشکلی دارد...اما قبول کنید مقداری سنگین است

مثلا در این بیت
تقدیر ما نوشته ی دستان ابر ها
در مسلخی به گودی فنجان گرگ بود.....مقداری هضمش زمان بر است

شاید هم برای من اینگونه هست...

در اوج باشید

سلام و سپاس شاعر عزیز

به مهر باشید و ازادی

سلام و درود بر شاعر توانا
احسنت
بسیار زیبا و دلنشین
قلمتان مانا

سلام دوست معنا گرای من
عالیییییی بود
به قول یه نفر:(نِ باریکِلا)

چقدر زیبا می سرائید
دست مریزاد استاد

درود// عالی ست

درود و عرص ادب بزرگوار
بسیار عالی مثل همیشه
قلمتان مانا

درودتان
تلخ و زیبا 🌺🌺🌺

هنرمندانه سرودید
درود بر شما

سلام و درود...
دوباره خواندم...زیبا و قابل تامل...
با آرزوی موفقیت و شادی🌹

سلام رفیق

و اما برای ما

گویا بهار نوبت آغاز گرگ بود

ممنون از حضور همیشه سبز شما

سلامی دوباره جناب رمضانی عزیز
دوباره خواندم و به به
شما ماشالا به این خوشتیپی چرا پروفایلتان هیچ وقت یک عکس واضح ندارد

درود بر شما
عالی بود

سلام و به به!
هردم از این باغ بری می رسد
تازه تر از تازه تری می رسد

چه خوب است که هر بار یک اثر جدید از قلم نابتان می خوانم و بهره می برم
موفق تر باشید
در پناه مهر دوست

سلام استاد بزرگوار
بسیار زیبا مثل همیشه شاد باشید وسلامت