سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 فروردين 1403
    8 شوال 1445
      Tuesday 16 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۲۸ فروردين

        وجدان

        شعری از

        محمد حسن ایوبی

        از دفتر من و تنهایی نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۰ آذر ۱۳۹۶ ۰۱:۵۰ شماره ثبت ۶۱۰۵۶
          بازدید : ۶۷۳   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب محمد حسن ایوبی



        *حرف هایم دلم بسیار بود امشب. . ‌
        از روی شکیبایی خوانده شود!
        دفتر تنهایی
        تو فقط حال مرا میدانی. . ‌.
        چه نوشتم از او. . .
        چه نوشتم از خود. . .
        چند برگی غم فقط حاصل شد. . .
        هر چه که دانستم. . .
        هر چه شک آلود بود. . ‌.
        هر چه بیش از پیش در گیر شدم. . .
        ماندم حیران
        به دهان انگشت ماند. . .
        زندگی صرف شدو
        من از آن سیر شدم. . .
        شب سپید و روز ها تیره و تار. ‌. .
        این همان بهت من است. . .
        این همان است که در باور تو افسانه است. . .
        در درونم یک نفر بنشسته .
        من نه او را بشناسم و نه او. . .
        در مهیبی مانده ام بی حرکت. . .
        جنبش آن که درونم‌ مانده میبینم‌ باز
        گاه گاهی میدود سمت دری. . .
        تن خود بر تن آن میکوبد. . .
        آجری هر بار می افتد سخت. . .
        در درونم واژه ها نعره کشان. . .
        می سرایند نوایی دلخراش. . .
        که نشیند به دل مردم شهری بیدار. . .
        من درونم سنگ ها مالامال. . .
        مغز هر خفته در این شهر تهیست. . .
        در درونم یک نفر بیمار است. . .
        غم فردا دارد. . .
        تب او جان و دلم را بد میسوزاند. . .
        پس اگر گاهی بیافتد این قلم. . .
        تو بدان!
        تو بدان شد دل من خاکستر. . .
        از سیاهی ها اگر گفتم باز. . .
        تو بدان شاعر خاکستری و تارم من. . .
        و همانی که از انسان ها رَست. . .
        چون که انسان شده بود
        مهد ارواح سیاه. . .
        پس نه خاکستری و حیران بود. . .
        و نه آدم که خدا خوانده بُدش. . .
        در درونم یک نفر بیدار است. . .
        و دلیل این همه بی خوابیست. ‌. .
        من نخواهم اعتنایی بشود. . .
        به غریبی که در اعماق دل است. . .
        با من انگار سخن میگوید. . .
        همچو آب چشمه ها میجوشد. . .
        چه زلال است همان مرد سیاه
        که مرا با رنگ خود کرد عجین
        من به سمت این همه تاریکی
        او به سمت قله ای از نور است. . .
        در عجب مانده ام از انی که تاراجم شد. . .
        در عجب ماندم از آنی که مرا از خود برد. . .
        گله مندم از او. . .
        من برای مردمانم زیستم. . .
        و خودم را سیل برد. . .
        دارمش لحظه به لحظه میشناسم این بار. ‌. .
        من شبیهش بودم. . .
        او مرا پروا داد. . .
        من شدم راهی این راه عجیب. . .
        او سفارش به نوشتن میکرد. . .
        گفت دنیا نه برای تو و نه جای من است. . .
        بنویس از مردم
        و تسلای دل آدم شو
        و ستاره های امید بکار از روحت
        روی شب های غم و حاصلخیز. . .
        گفت دنیای تو آن لوح سپید. . ‌.
        که به زیر قلم سنگینی است. . .
        از سیاهی های این لوح وسیع. . .
        تو هم آنطور شوی. . .
        از سر انجام همین لوح بدان
        تو به شکل یک سرانجام شوی. . .
        مرگ این لوح،بدان مرگ تو است. . .
        مرگ تو پایان هر دفتر و لوح. . .
        و منم آن که تو را یاوری است. . .
        من مسافر کمالم ای دوست!
        و تو آنی که رسالت دارد. . .
        دگر همچون پیش غمگین نباش. . .
        که همین است تمام من و تو. . .!!!
        .
        ‌.
        .
        ‌.
        .
        با تمام احساسم...
        #محمدحسن ایوبی
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۶ ۱۷:۰۷
        درودتان گرامی
        خندانک خندانک
        محمد حسن ایوبی
        محمد حسن ایوبی
        دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۲:۴۹
        درود برشما. . .سپاس که خواندید بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احمد خدادادی دهکردی
        يکشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۶ ۱۴:۱۰
        احسنت برشما خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد حسن ایوبی
        محمد حسن ایوبی
        دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۶ ۱۲:۵۰
        درودتان جناب
        سپاس از حضورتان خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0