از دل نگو

سلام عزیز بزرگوار جناب پیرو گرامی و فرهیخته همیشه از سلیقه و نفس گرمتان لذت می برم برایتان بهترین هارا از خداوند منان خواهانم

درود
زیبا قلم زدید

درود بزرگوار
بسیار زیبا و دلنشین بود
تازنین؟

مستانه رقصی کرد او در اندرون خسته ام
این دلربای نازنین گویا که دور از کیش شد

درودتان

بسیار زیبا و پراحساس

چون یوسف کنعانی ام در حصرم و زندانی ام
دیدی زلیخا نازنین از بهر عشق درویش شد
به زيبائي نقش زديد
درودتان

درود براستاد گرانقدر جناب پیرو
غزل و دلنوشته ای بسیار عالی و دلنشنین سروده اید
قلمتان هماره سبز استاد
پیروز و موفق باشید

درودتان
زیبا و تازه
سپاس بیکران

عرض ادب به دوستان عزیز و گرامی تشکر از حضور ارزشمندتون
در شعر فوق اشتباه تایپی نازنین تا زنین و.................
دوبیت اخر چنین است
مستانه رقصی کرد او در اندرون خسته ام
این دلربای نازنین گویا که دور از خویش شد
محراب ابرویش ز من آن قبله حاجات شد
پیرو نمازی تازه کرد آنگاه که دلبر مات شد

عرض ادب بزرگوار
بهره بردم از شعر زیبایتان با زبان فاخر کهن
احسنت
موفق باشید

درود بزرگوار زیبا بود

درود بر شما بزرگوار
بسیار عالی
پیوسته در اوج باشید

درود دوست شاعرم آقای کارگر پیرو
شاعرانه زیبایی خلق کردید
احسنت و افرین بر شما
پاینده باشی بزرگوار

درودبرشمااستادگرامی زیباومحکم بود

درودتان باد

سروده ای زیبا و دلنشین خواندم از گلستان ادب شما
پاینده باشید

درودبی کران
استادپیروعزیز

بسی زیباودلنشین بود
عالی بود
عاشقانه هایتان
جاوید

عالی بود استاد پیرو بزرگوار احسنت