سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      با تنهایی

      شعری از

      محمد ترکمان(پژواره)

      از دفتر تا غروب . . . نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۶ آبان ۱۳۹۶ ۲۰:۲۷ شماره ثبت ۶۰۲۰۹
        بازدید : ۸۱۴   |    نظرات : ۲۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      ... تا ناگفته ها، سوخته سینه ام !
      مصمم نفسم برای پرواز
      قفسم حوصله هیچ مرغی را ندارد !
      ختم مرا در آینه بگیرید !
      * * * *
      بر بال سیمرغ
       صبحی باز خواهم گشت
       راز " شیهه " را
      تا آشکار کنمُ تاریخ را رسوا !
      ^ ^ ^ ^ ^
      کاش می شد خود را فروخت !
      لب بر حقایق دوخت
      سنگ شد، تا دل نسوخت !
      = = = =
      پ.ن:
      به مرهم ها اعتماد نکنید !
      - دوز شان - بالاست !
      تازه، از زخم ها شنیده ام !

       
       
      ۱۶
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۰۵:۵۳
      سلام استادبزرگوارم خندانک
      بسیارزیباست خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۱۲:۳۳
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و دلنشین بودند
      موثر و شورانگیز
      دستمریزاد
      شاد باشید خندانک خندانک خندانک
      آرزو نامداری (عتیق)
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۰۷:۱۲
      سلام استاد بزرگوار
      بسیار زیبا حرفهای ناگفته چه زخمی و چه دردی دارد زیبا گفتید نویسا باشید استاد مهربان خندانک خندانک خندانک خندانک
      کاش می شد خود را فروخت !
      لب بر حقایق دوخت
      سنگ شد، تا دل نسوخت ! خندانک خندانک خندانک
      رعنا بهارلویی  تخلص باغبان
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۰۹:۰۴
      درود برشما جناب ترکمان گرامی
      بسیار عالی وپرمحتوا سروده اید
      پیروز و موفق باشید
      ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۱۱:۵۱
      درود بر استاد اندیشه های والا
      احسنت برشما خندانک خندانک خندانک
      ممنونم خندانک خندانک خندانک خندانک
      سیده نسترن طالب زاده
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۱۱:۵۱
      درودتان استاد گرامی
      بسیار اندیشیدنی و سبید ارزشمندیست،بارت چهارم بسیاار نیک

      تا مست نباشی نبری بار غم یار

      لحظاتتان شورانگیز متعالی خندانک خندانک
      محمدکریمی (پویا)
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۱۳:۴۰
      دروداستاد
      بسیارزیباوپرمعنی

      هوای زمین...
      قطره هاراخفه می کند
      .
      .
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۱۴:۴۳
      درود بر شما
      بسیارزیباست

      خندانک خندانک خندانک خندانک
       مهتاب دوستان(سرو)
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۱۶:۲۷
      درودها استاد
      بسیار غنی و زیبایند
      دست مریزاد خندانک خندانک
      مجید خوش خلق سیما
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۲۰:۱۲
      قفسم حوصله هیچ مرغی را ندارد ، ختم مرا در آینه بگیرید .. بسیار بسیار زیبا و عمیق .. سپاس استاد ارجمند .. همواره قلمتان روان چون زلالی چشمه ها در صحنه ی روزگار تا ابدیت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مجید خوش خلق سیما
      يکشنبه ۷ آبان ۱۳۹۶ ۲۰:۱۳
      تازه از زخم ها شنیده ام .. پی نوشتی که ساعت ها انسان را در پی خود می کشد .. سپاس از خلق این آثار زیبا و پر محتوا و گیرا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد ترکمان(پژواره)
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۰۱:۳۷

      ... سلام دوستان عزیز ضمن سپاس باری عارضم از 400 هزار شاعر معاصر که خوشبختانه اغلب کتاب شان را هم چاپ کرده و در دل شب برخی تکیه بر عصای حافظ زده و لم برخی بر حصیر مندرس فردوسی، از بازو نیز تعدادی دست نیما را قطع کرده اند و ستون چانه؛ خبری نیست و گویی هیچکدام دست ما را نمی گیرند و تا گورستان چند قدم، زیر تابوت مان!...
      بگذریم که:
      شاعر شعر امروز، آویزان دل است و بیننده ی آگاه، سوار بر فکر خویش...
      .
      .
      .
      تا غروب، شب تان ارغوانی...
      .
      .
      .
      ... در بازار شام بر اسکلت زمین
      برای فروش، برهنه تا تن هست
      نه حرف دل خریدار دارد
      جز مردن، نه دردِ انسان درمان !

      پژواره
      مهتاب ایزدسرشت (مه)
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۰۶:۰۶
      سلام
      سوختم دیوانه گشتم
      عاقبت از خود" گذشتم
      برنفیرعاشقی پیمانه ها
      ازسرگذشتم،
      چاره ای ومرهمی افسانه شد
      کین سرنوشتم،
      عاقبت از جان نوشتم...
      سوختم ،دیوانه گشتم
      مه،
      استاد احسنت خندانک
      میرعبدالله بدر
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۰۷:۴۰
      سلام و درود بر شما

      زیبا سرودید

      برقرار باشید.

      خندانک
       موسی عباسی مقدم
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۰۹:۱۴
      درود بزرگوار زیبا بودند خندانک خندانک خندانک
      وحید کاظمی
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۰۹:۳۷
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بر شما استاد بزرگوارم
      لذت بردم از خواندن این شعر
      مرحبا
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سرداری
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۱۰:۴۹
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      مریم غریبی
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۱۳:۴۶
      درودها استاد بزرگوارم
      بسیار زیبا و دلنشین
      لذت بردم
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۱۶:۱۳
      عالی عالی عالی
      سلام استاد عزیز و ممنون خندانک خندانک
      لیلا باباخانی (سما الغزل )
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۱۷:۲۰
      سلام استاد بزرگوار
      بسیااااار عالی
      خندانک خندانک
      خندانک
      محمد ترکمان(پژواره)
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۲۰:۲۵

      ... عمیقا همچنین از مدیران ارجمند سایت شعر ناب به ویژه بنیانگزار آن جناب آقای سید فکری احمدی زاده (ملحق) بسیار بسیار سپاسگزارم و این قدرشناسی از پیشکسوتان که هم شامل معنویات می شود و هم مادیات را هیچگاه فراموش نمی کنم و آنها را بلکه به داشته هایم اضافه خواهم نمود... همیشه تا یادم باشد که نه چشم زرگری که قدر " زر " می داند تنگ است و نه دل هر گوهری " که قدر گوهر را، خوار و حقیر...!
      .
      .
      .
      در طول تاریخ
      باری نم نم حال دارم می فهمم که همراه با بهترین دیوان های اشعار، چه شاعران بزرگ و توانایی در دل خاک آرمیده اند و ناجوانمرد، حسود، سالوس، شاعرنما مشتی به جای آنها در پوست تاریخ خزیده اند !...
      .
      .
      .
      بر - دریا - ماه خود را تنها
      یک بار می نگریست اگر،
      رفته سرافکنده
      دیگر هرگز بر نمی گشت !

      پژواره
      خندانک
      مهدیه میرزایی
      سه شنبه ۹ آبان ۱۳۹۶ ۰۰:۰۹
      زمینم ترک میخورد
      به جای چشمه
      درد یادگاری است بر تن ه ی سبزم
      باید پوست بر پوست می انداختم و از نفسهای خورشید، بی‌خیالی دم میگرفتم...بداهه

      درودها استاد ارجمندم خندانک خندانک خندانک
      مجنون ملایری
      سه شنبه ۹ آبان ۱۳۹۶ ۰۹:۴۴
      باسلام استاد بسیار زیبا
      دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ ۱۵:۰۲
      درود استاد گرانقدرم خندانک خندانک
      چقدر عالیست کلامتان.
      ((ختم مرا در آینه بگیرید))
      بگذارید من روی شانه های خودم تشییع شود
      مرگم رابه عهده می گیرم بیزارم از بازار مکاره تان
      استاد جسارتم را ببخشید اگر ناخواسته قلمم لغزید . امید که سالیان سال زنده باشید به مهر و بسراییدبه عشق و آزادی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0