سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        عاشقی دل خسته ام

        شعری از

        مهدی

        از دفتر کرشمه ی جانان نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۲۱ شماره ثبت ۵۳۸۹۴
          بازدید : ۳۳۶   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی

        به نام خدا
         
        عاشقی دل خسته ام
         
        بر کنارت بودم در آسمان ؛ عاشقت گشتم در همان یک نگاه اوّلمان
        چشم هایت بر چشم هایم یک دم گذشت
        در آن دم ندیدی ام لیک دیدمت ؛ با آن نور افشانی ات
        تا خواستم نزدیکت شوم
        مادرم بر ستیز افتاد با هم نوعش
        در ستیزش جنگید امّا از شکستش گریست
        قطره ای بودم در درونش ، با اشکهایش آویختم ، بر زمین افتادم
        در راه افتادن باد سردی وزید
        وز وزیدنش یخ زدم ، چون برف گشتم
        فکرش را بکن !!
        عاشقی از هجران معشوقه اش یخ زند ؛ آب باشد و برف شود
        از زمین بر شعله هایت چشم دوختم
        تابیدی بر من بی آن که دانی من کیستم
        عاشقی دل خسته ام ؛ گریان از فراقت بنشسته ام
        گرمای وجودت را بخشودی و من باز آب گشتم ، ز زندان یخ آزاد گشتم
        امّا انگار قسمتم دوری نبود ، آه و ناله و افغان نبود
        سر نوشتم چیز دیگریست ، بر اقبالم نامِ دلبریست
        دلبری چون تو رعنا ، چون تو خورشید ، چون تو زیبا
        سر نوشتم کارش را کرد بر زمینم نگذاشتش
        آب بودم ، یخ شدم ؛ یخ بودم ، آب شدم
        نورت ، گرمای شعله هایت
        نه زبانم قاصر آید از گفتن نام مهرت
        هر چه خواهی نامش را گذار
        من فقط دانم که بعد مهربا نی ات
        بخار گشتم ، بر آسمان پرواز کردم
        ز شوق وصلمان شاد بودم
        در برت آمدم ، دیگر آن کودک نبودم
        در درون مادر خویش نبودم
        خود ابر بودم ، بزرگ و بالغ بودم
        از سفر بازگشته و چند دستی پیرهن دریده بودم
        زان سفر آموختم سر گذشت هم نوعان را
        خلقت و چرخه ی آب و ابر را
        حکایت عشق و معشوق را
        امّا هنوز تو مرا نشناخته بودی
        خبری ز سر گذشتم نداشته بودی
        تو غافل ز من و من عاقل ز تو
        سالها بر قفایم پنهان گشتی ، روز ها در کنارم تابان گشتی
        دلداده ات بودم و تو دلدار نبودی
        بار ها خواستم فریاد زنم وداد خویش را
        لیکن این اقبال من بود نه تو
        روزگار من بود نه تو
        بخشی از چرخه ی من بود نه تو
        زان سبب لال گشتم ، زبانم را بستم
        دلم را با کنارت بودن آرام کردم
        تا تو عاشق نشوی ، دلدارِ منِ دلداده نشوی
        از سر نوشتم دانستم پایانِ عشق سوختن است ، ساختن است
        با دردم ساختم تا نسوزی و نسازی
        هر چند سوختنِ تو با سوختنِ من فرقش بسیار است
        تو در داغ عشق سوزی ولیک ، نه با آن آتش که خود ز آنی
        بلکه با فرو کش کردنِ شعله هایت ، با به ظلمت کشاندن جهانی
        آری باز چرخه ام چرخید ، در ستیزم انداخت
        من گریستم و باریدم بر زمین
        امّا قبل از آن یاد دادم بر فرزندانِ خویش
        یاد دادم که عاشق نشوند ، گر شدند عاشق معشوقه ای چون تو غافل نشوند
        لیک به قول مهدیار
        عاشقی را کی توان ز عشق رستن
        یا که دردِ هجرانِ عشقش کاستن
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آرمین اسدزاد (الف)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۲:۵۷
        درودها خندانک
        روایت جالب ولی دردناکی بود
        دستمریزاد خندانک
        مهدی
        مهدی
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۵۳
        درود و سلام بر شما بزرگوار
        سپاس از نگاه گرمتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسام الدین مهرابی
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۰۵:۲۴
        درود دوست گرامی
        زیبا نگاشتید
        احسنت
        خندانک
        مهدی
        مهدی
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۰:۵۴
        درود و شاد باش
        نظر لطفتان است بزرگوار
        در پناه حق
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶
        درودها خندانک خندانک
        مهدی
        مهدی
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۲۰:۳۳
        درود و سپاس استاد گرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۳۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی
        مهدی
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۲۰:۳۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اکبرعسکری
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۱۷:۵۷
        درودجناب کشاورزامامی شاعر
        زیبابودو
        تامل برانگیز و ناب
        خندانک خندانک خندانک
        مهدی
        مهدی
        يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۵ ۲۲:۴۵
        درود بر شما استاد بزرگوار
        اندیشه تان زیباست
        سپاس از نگاهتان
        در پناه خداوند بزرگ برقرار مانید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵ ۱۳:۴۴

        شاعر ارجمند
        جناب کشاورز عزیز
        با سپاس از خلق این اثر زیبا و دلنشین
        سلام
        مهدی
        مهدی
        دوشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۵ ۲۲:۰۳
        سلام و درود بر شما استاد پارکی
        سپاس و تشکر از نگاه گرمتان
        در سایه ی پرودگار پاینده باشید و ارجمند
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0