سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    چون حلب!

    شعری از

    حمید رفیعی راد (کوروش)

    از دفتر نجواهای دل نوع شعر قصیده

    ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۰۶ شماره ثبت ۵۳۸۲۷
      بازدید : ۶۹۸   |    نظرات : ۲۹

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر حمید رفیعی راد (کوروش)
    آخرین اشعار ناب حمید رفیعی راد (کوروش)

    توجه بفرمایید که شعر از زبان "حلب" گفته شده،نه شاعر!
    چون-من-حلب!
     
    زِ بِدِ حادثه درگیر خرابی شده ای؟!
    تو زِ شوق از تهِ دل جذب سرابی شده ای
    و چو آغشته بخون این تن بیچاره ی من
    گور از کودک بیچاره به خوابی شده ای؟
    تو زِ وحشتزده کودک، که بیاورده پناه..
    سرش آوار-چنانی که عذابی-شده ای؟
    و چو گنجشکِ پریشان و هراسان شده ای
    -به دو چنگال خشم-گیرِ عقابی شده ای؟
    و زِ وحشت وَ جنون-حادثه ی گندِ بشر-...
    نَفَست تنگ زِ باروت-حسابی-شده ای
    تو چو بازیچه به دستانِ شیاطینِ قَدَر...
    وَ به یکباره نیست چون که حبابی شده ای؟
    تو به جای پریدنِ پرندگان به سما...
    پُرِ موشک زِ عدو،-پهنه ی آبی- شده ای؟
    وَ زِ گَندِ بشر و بوی زشتِ امّاره...
    پُرِ هر مزبله از کام زُبابی شده ای؟
    هله! ای جانشینِ خالقِ نیکویی و مهر
    تو چو بیچاره من،آشفته ی خوابی شده ای؟
    و چو شاعر غمِ این حادثه افتاده به دل؟
    جگرت سوخته؟دل را چو کبابی شده ای؟
    تو چو من شهر، حلب، که خود چو آوار شده.. 
    پرِکشتار وجنون،پر زِخرابی شده ای؟
    ۶
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۵۳
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۰۱
    درود بر بانوی واژه ها
    استاد بزرگوارم
    پاینده باشید به مهر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مهدی صادقی مود
    جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۲۱:۲۹
    درود جناب رفیعی گرامی
    عرض کردم کلمات را بصورت نثر بنویسید شما ان کلمات را ننوشتید و منظورتان را از بیت تشریح کردید. گور از کودک " " معنای مانند گور نمی دهد!
    از را حذف کردید و بجایش برای و مانند اضافه کردید! "کودک بیچاره بخوابی" معنی کودک بیچاره بخواب رفته نمیدهد! با تمام اینها باز هم جمله جدیدی که ساختید همان مشکل را دارد. تن به خون اغشته شما چه ارتباطی با گور کودک بخواب رفته میتواند داشته باشد؟

    من جهت رفع مشکل عرض کردم و اگر نمیپسندید به همان امدن و گل فرستادن که وظیفه هست بسنده می کنیم. تیک نقد میزنم شاید اساتید بیایند و راهنمایی بهتری بکنند و من هم استفاده کنم. با موبایلم نمیتونم گل بفرستم . درودتان
    آرمین اسدزاد (الف)
    آرمین اسدزاد (الف)
    شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۲۳
    درودم به هر دو بزرگوار خندانک
    هر چند با گفته ی جناب صادقی مود موافقم
    ولی نقد نمیکنم
    چون شاید این ابهام در جمله بندی شما، نه از سر ناآگاهی و ضعف تالیف، بلکه از جنس ابهام امثال هوشنگ ایرانی باشد که درک ما از زبان، به فهمیدنش قد نمیدهد ...

    تا ببینیم نظر اساتید چیست
    ارسال پاسخ
    احمدرضا محمدی
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۵۵
    سلام استاد رفیعی راد
    بسیار زیبا سرودید
    درد جامع رو در حالت کلی بیا می کنه
    امیدوارم که موفق باشید
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    زیر خط فقر تو نان و پنیری خورده ای؟
    کودکت را دست خالی سوی دکتر برده ای؟
    زیر خط فقر در سرما شبی خوابیده ای؟
    دست پینه بسته یک کارگر را دیده ای؟
    زیر خط فقر از درمانده گی خندیده ای؟
    با شکست عزت نفست، مدام جنگیده ای؟
    زیر خط فقر در سطل زباله گشته ای؟
    با خجالت و نداری سوی خانه رفته ای؟
    زیر خط فقررخت کهنه ای پوشیده ای؟
    جای خوابی بهتر از زاغه تو پیدا کرده ای؟
    زیر خط فقر با فقر تفکر ساختی؟
    زیر دست قلدرانت زندگی را باختی؟
    چشم امید ز یاری خلایق بسته ای؟
    حس نمودی از تضاد طبقاتی خسته ای؟
    زیر خط فقر از پل خودکشی تو کرده ای؟
    زیر دست کارفرما حس نمودی بَرده ای؟
    زیر خط فقرحاجی تورا تحقیرکرد؟
    لوح رایت بودنت را او به تو تقدیم کرد؟
    مستاجر بودی درون دخمه ای سرد و نمور؟
    مادرت را دیده ای که از دیابت گشته کور؟
    پدر معتاد و بیکاری که با سیگار و دود
    تن طفل خویش را سوزانده و کرده کبود
    چه خبر داری تو از احوال بچه های کار
    کودکی که جای تحصیل می برد هر سوی بار
    زیر خط فقر حسرت می خورند این بچه ها
    نه غذایی و نه آبی و نه خوای است ای خدا!
    زیر خط فقر حاجی مال ملت را ربود
    صیغه شد کار زنی که حرفه ای بر نبود
    زیر خط فقر هر شب یکنفر باید گریست
    ای خدا این همه نعمت های تو ارآن کیست؟
    آن کسی که پول را پارو کند در خانه اش؟
    یا کسی که درد را یک دو کند در زاغه اش؟
    زیر خط فقر اینجا صف کشیدند مردمان
    هی اضافه می شود جمعیت محتاج نان
    زیر خط فقر امشب یکنفر جان می دهد
    زندگی نکبتش را سوت پایان می زند
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۲۴
    درود بی کران بر جناب اسحقی عزیز
    سپاس از توجهتون و سروده ی بسیار زیباتون
    به امید روزی که هیچ کس هیچ آرزویی نداشته باشد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    همه آرزوی من این که نباد آرزویی
    ارسال پاسخ
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۵۳
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    اکبرعسکری
    اکبرعسکری
    شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۱۳
    درودبرشمااین سروده ازجناب اسحقی نیست وخودشون هم نگفتندازایشان است جهت اطلاع گفتم خندانک خندانک
    صحبت  پارکی ( صُبی )
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۵۶

    شاعر فرزانه
    جناب حمید خان رفیعی
    فریاد بلند شعرتان رسا و پتکی جانکاه بر پیکر استبداد
    مرسی عزیز غزل گفتی و دُر سُفتی....همیشه ی صدای شعرت بلند باد که شعر فریاد مظلومان است....
    سلام
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۰۰
    درود برشما جناب پارکی عزیز
    سپاس از مهر نگاه و محبتتان بزرگوار
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد خسروی فرد
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۱۰
    درود
    خندانک خندانک خندانک
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۰۹
    درود جناب خسروی
    و سپاس از حضورتان خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    ابوالحسن انصاری (الف رها)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۴۵
    درود بر شما خندانک خندانک خندانک
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۴۱
    سپاس از حضورتان جناب استاد رهای عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۵۰
    جناب آقای رفیعی عزیز،سلام علیکم.
    .....................................................
    خسته نباشید بزرگوار....این حسِّ انسان دوستی....قابلِ ستایش است.....ولی درغزلِ پیشین هم خدمتتان عرض کردم......ویاشاید هم....(اصلاً وِلَش)کن......شادباشید انشاءا...... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۴۷
    درود بر استاد عزیزم
    کاش حرفتان را می گفتید خندانک
    سپاس از حضورتان
    اگر منظورتان جمله بندی هاست، جمله ها(دو مصرع هر بیت) در ارتباط تنگاتنگی با هم هستند
    ارسال پاسخ
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۵:۲۵
    خندانک خندانک خندانک خندانک درودارجمند
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۳۷
    سپاسگزار لطفتان هستم بانو آلاله سرخ خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    نرگس فتحی زاده(موژان)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۱۵:۴۸
    درود خندانک
    بسیار زیباست خندانک
    قلمتان همواره سبز خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۵ ۲۳:۵۶
    درود بانو موژان عزیز و گرامی
    سپاس از حضورتان بانوی بزرگوار
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    آرمین اسدزاد (الف)
    جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۰۱:۴۱
    درودها خندانک
    بسیار شیوا و جانسوز
    دستمریزاد خندانک
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۳۸
    درود جناب اسدزاده عزیز
    سپاس از حضورتان خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مهدی صادقی مود
    جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۰۰
    سلام جناب رفیعی راد گرامی
    انشاالله که هیچ کجا جنگ نباشد چه از سمت دشمن وطنی و خانگی ، چه از سمت دشمن بیگانه خندانک

    منظور از نقص در جمله بندی ها این است بزرگوار:
    اگر جمله را از نظم خارج کنید و به صورت نثر بنویسید معنای موجهی داشته باشد.برای مثال فرموده اید:

    همچو آغشته بخون این تن بیچاره ی من
    گور از کودک بیچاره به خوابی شده ای؟

    معنی کلمات این بیت را در یک خط روی کاغذ بنویسید مشکل را متوجه خواهید شد.

    باشید و بسرایید به مهر خندانک خندانک
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۲۳:۱۱
    سپاس از راهنمایی تون استاد عزیز صادقی بزرگوار خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مهدی صادقی مود
    جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۲۱:۳۴
    درود جناب رفیعی گرامی
    عرض کردم کلمات را بصورت نثر بنویسید شما ان کلمات را ننوشتید و منظورتان را از بیت تشریح کردید. گور از کودک " " معنای مانند گور نمی دهد!
    از را حذف کردید و بجایش برای و مانند اضافه کردید! "کودک بیچاره بخوابی" معنی کودک بیچاره بخواب رفته نمیدهد! با تمام اینها باز هم جمله جدیدی که ساختید همان مشکل را دارد. تن به خون اغشته شما چه ارتباطی با گور کودک بخواب رفته میتواند داشته باشد؟

    من جهت رفع مشکل عرض کردم و اگر نمیپسندید به همان امدن و گل فرستادن که وظیفه هست بسنده می کنیم. تیک نقد میزنم شاید اساتید بیایند و راهنمایی بهتری بکنند و من هم استفاده کنم. با موبایلم نمیتونم گل بفرستم . درودتان
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    حمید رفیعی راد (کوروش)
    شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۲۵
    درود استاد عزیزم جناب صادقی مود بزرگوارم
    باور بفرمایید قصد جسارت ندانستم شاید منظورم را بد منتقل کردم، شاید هم کمی تقصیر از کلمات باشد که بار احساسی شان معلوم نیست که چیست و میتوان هر برداشتی کرد!
    من همیشه از نقد سازنده استقبال کرده ام و میکنم و برای همین هم. تیک نقد را میزنم.باز هم پوزش میخوام اگر رنجیده شدید،داریم بحث میکنیم که نتیجه ای بگیریم،قرار نیست که یکی امر کند دیگری براحتی بپذیرد!من هنوزم قانع نشدم! میدانیم و مطمئنم میدانید که "از" معنی "برای" میدهد خیلی جاها و... پاینده باشید.اتفاقا آدمی نیستم که خوشم از تمجید آن هم از نوع بی خودی اش،بیاید.تشنه ی آموختنم
    ارسال پاسخ
    اکبرعسکری
    جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۲۲:۲۶
    درودجناب رفیعی
    خسته نباشید
    شعرازنظرمفهوم زیباست ولی بسیاراشکال وزنی داردولی بقول خودتان بداهه بوده است ولی می بایست قبل ازانتشاراشکالات رارفع کرد...درخصوص نظردوست شاعرمان صادقی نیزنگران نباشیدانتقادسازنده است وبعیدمیدانم کسی قصدتخریب داشته باشدحضورتان عارضم آنهاییکه ازشماایرادفنی میگیرنددوستتان دارندوطالب رفع اشکالات هستندودوستانی که رودرواسی میکنندوفقط تعریف وتمجیدمیکنندواشکالات بزرگ یک شعررانمیگویندوگذراردمیشوندازنظرمن نویی کارخوبی نمیکنندچراکه اگرکسی ازمن بهترشعررامیفهمدولی شعرمراکه دارای اشکال است راخوب معرفی کندبمن کمک نکرده وصد درصدبه من ضررزده است چراکه من همان شعرپرازاشکال رامیبرم ودریک انجمن ادبی میخوانم وموردتمسخربزرگان قرارمیگیرم....من همیشه منتظرعقایدوانتقادات سازنده عزیزان هستم وجایی هم که احساس کنم طرف اشتباه میکندبازهم دنبال رفع اشکال میروم وازچندنفرنقد دوستم راسوال میکنم..موفق باشید
    بهارک (دختر پاییز)
    شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۴۸
    درودتان
    حضرت مهرم........
    مهربان شاعر عزیز..

    متفاوت و پر معنی سرودید...
    اندیشه ی پاک زلالتان ......تحسین برانگیز ست....
    همیشه بسرایید.........ب عشق...
    یاس احساس تان ...................شکوفا......

    ///// خندانک //// خندانک /////
    شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۲۹
    درودها شاعر گرامی خندانک خندانک

    زیبا قلم زدید و بر خاسته از احساس پاکتان خندانک خندانک
    قلمتان همیشه در اوج خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0