بد مستی

با فقر، هم پیاله شدیم و توهّمِ -
کشدارِ خودکفایی گندم شروع شد
شد شیرِ پیرِ پرچم مان بچه گربه و
گردو شکستنِ همه با دُم شروع شد
درو استادعزیزوبزرگوارم
بسیارررزیبا بود
بازبان خاص ودوست داشتنی خودتون
احسنت


توی کانال سایت هم قرارش دادم

درود استاد عزیز
غزلی بسیار زیبا و دلنشین

درود

باز هم طنازی های خاص کلام دلنشین شما،
پارادکسی از غم و لبخند را به اندیشه ام تاباند.

سپاس

درودها به دوست خوبم جناب صادقی مود عزیز
به قولی: خیلی هم قشنگ
به زیبایی و چیره دستی شرح درد نمودید
سروده تان تحسین دارد

ناخودآگاه به دنیای اورول و 1984 رفتم ...

سلام حضرت استاد بزرگوارم
عالی بود عالی................

از درد هم لطیفه نوشتیم و بعد از آن
اندیشه مُرد ، مرگ تبسم شروع شد

سلام و درود
سلام و درود هر دو یک معنی دارند حالا چرا جدا جدا می نویسم نمی دانم
در این غزل ترتیب اتفاقات بسیار جالب بود و پله پله می رسد تا آنجا که باید برسد و بسیار عالی

بیچارگی به صورت رندم شروع شد
...........
سلام
بچه ی مردم
افرین بر شما
بسیار ممنون و چقدر خوب بود شعر زیبایتان
و میدانید مصرع اخر شعرتان را بسیار بسیار دوست داشتم

جناب آقای صادقی عزیز، سلام علیکم.
..........................................................
(بامُرده بادِ نصفِ جهان، همصداشدیم)........
شاید اگر درگیرشود این دعاها.........جای بیشتری داشته باشیم برای صفوفِ انتظار.............(خیلی هم قشنگ)...دستمریزاد.

<..سلام و عرض ادب خدمت شما حضرت عشق...... >
<..مهربان استادم.. >

<..خسته نباشید .... >
<..به به ................چقدر زیبا سرودید..... >
<..اندیشه پاک زلالتان .............تحسین برانگیز ست..... >
<..شعرای قشنگ شما .......نوع خاص ،ک کمتر دیده میشه..... >
<..شهر شعرتان.............اباد....... . >

<...تقدیمت مهربان استادم.... >

یک چتر قدیمی

یک قلب خسته

چند سطر شعر

و یک مشت خاطره از تو

کافی ست تا او را به اینجا بکشانم

شنیده ام پاییز شامه ای قوی دارد برای عشق های کهنه ....

سلام
اشعارتان زیبا وخاص هستند

درود بر شما

درودتان باد گرانقدر

درود بر شما

زیبا بود

درودوارادت استاد............بهره بردم از زبان طناز احساستان

شاعر گرامی
جناب مهدی صادقی
با سپاس از
شعری ست معنا زا که از اندیشه ای کثرت گرا ساطع شده...اشارات و تمثیلات شعر با اسعاره ها و ترکیب های تازه هم را با ایماژهای پی در پی ذهن مخاطب را معطوف به امور جامعه شناختی شوق می دهد....شعری ست دارای ظرفیت و پتانسیل بالا که بر دوستانی که دستی در نقد شعر دارند بایسته است شرحی مبسوط ارائه فرمایند تا این کمترین هم مستفیض شود....
از درد هم لطیفه نوشتیم و بعد از آن
اندیشه مُرد ، مرگ تبسم شروع شد

سلام

سلام و عرض ادب
عالی مثل همیشه

تقدیمتان با مهر:

ابر باریده آفتاب کجاست
گندم زردگون ناب کجاست

آسیابان پیر می پرسد
سنگ زیرین آسیاب کجاست

سنگ زیرین آسیاب منم
چه کنم زیر بار تاب کجاست

فرض گیریم اگر تو آن باشی
از چه پرسی که جای خواب کجاست

آرد باید شود برای خوراک
گندم خام را صحاب کجاست

چرخ باید به کار چرخاندن
مانده ای بهر چه شتاب کجاست

آسیاب از که زور می گیرد
سنگهایش کجاست آب کجاست

آسیاب از چه مانده بی یاور
یاورانش کجاست شاب کجاست


از حقیر: محمد ساکی
11 خرداد 1395

درودها بر شما استاد عزیز جناب صادقی مود
بسیار زیبا

درودهاا استاد صادقی

بدمستیِ جماعتی از سیرخوردن و
جشنِ علوفه با لگد و سُم شروع شد

درودهابرشمااستادمسلم طنزجناب صادقی مودعزیز
صادقانه میگویم که زبان وطبع شمادرشعرطنزبسیارخیال ‏انگیز است وزیبا...و شایدبهتراست اعتراف کنم برای بیان اندیشه ه‏ایتان زبان ویژه خود را دارید جناب صادقی مودعزیز به عبارت دیگربایدبگویم،شاید کام شما با دیدن آفت ‏ها و آسیب ‏ها و تباهی‏ های فردی و اجتماعی، تلخ می‏شود؛ اما هرگز این تلخی را به کام مردم روا نمی‏دارید. زهر و تلخیِ کاستی‏ها را می‏گیرید و هنرمندانه آن رابه شهدِ شوخی و طنز می‏آمیزید، تا انسان و جامعه بیمارش داروی درمان خود را بخورد و از آن نگریزدشمابسیاراستادانه به مخاطب درک عالی هدیه می‏دهید ومخاطب خود راانچنان زیبا به خود جذب می‏کنید، که اندرز ونصیحت جدی برایش کسل‏ کننده معناپیدامیکند...شعروذوق بسیارزیبای حضرتعالی روحِ آشفتة خواننده را آرام می‏کند و بر دردهایشان تسکینی می‏شودتااین روزگارپرازرنج رابدست فراموشی بسپاردوخنده برلب بیت بیت اشعارشماراچندین وچندبارزمزمه وبازهم زمزمه کندجناب صادقی مودعزیزبیت بیت اشعارشما فریادی تلخ در پس خنده زهرآلودی ‏است از پی همه ناراستی ‏ها و کژی ‏های حاضردرجامعه...زبان طنز شمادووجهی‏ است به‏ ظاهر همه رامی‏خنداند؛ اما در درون، جوششی دارد، تأمل‏ برانگیز و دردمند؛قلم زدن در حیطه طنز بسیارسخت است وکارهرشاعری نیست واین طبع وذهن هنرمندشمارامیرساندکه انچنان زیبا وسحرآمیزقلم رابه نوشتن وا میداریدکه جای تحسین داردوبقول یکی ازدوستان یک طنزپرداز مانند پزشک جراحی است که با تیغ طنز شکم اجتماع را می‌شکافد تا چرک و علائم بیماری را از دل آن بیرون بیاورد و آنها را به مردم و مسئولان نشان می‌دهد تا در کنار هم راهی برای علاج بیماری پیدا کنند.طنزپرداز برای اصلاح جامعه، با شمشیر طنز به جنگ بیماری‌های اجتماع می‌رود.نتیجه اخلاقی که ازاشعارشمامیتوان گرفت اینست که به چیزهای سست‏ بنیان نمی‏توان ونباید اعتماد کرد. احترام شماوطبع شیرینتان تعظیم میکنم وبرشمادرودبیکران میفرستم

سلام وعرض ادب
عالیست..
در این شعر چنتا ضربه ی خوب هست ..اما "یکیش" از اون ضربه هاست(ناکوت)

شد شیرِ پیرِ پرچم مان بچه گربه و
گردو شکستنِ همه با دُم شروع شد.........................

الحق که دست مریزاد ./

درود و سپاس از شعر زیبایتان

درود بر شما استاد صادقی مود عزیز

خیلی نغز و زیبا سرودید

اثر فاخرتان آینه ی تمام نمای معضلات اجتماعی ست که گریبانگیر ملت مظلوم شده است البته میشه گقت ظلم مردم بر مردم
از ماست که بر ماست
مردم نخواهند ، حتی یک نفر از این مدیران و مسوولان بی کفایت
در مسند و اریکه ی قدرت نمی توانند تکیه کنند .

شیر به این خاطر گربه شد که مردم اعتماد کردند و صادقانه به میدان آمدند ولی این نابکاران ، از صداقت و اعتماد مردم سوء استفاده کردند . اگر بنا بر ظلم و جور و طغیان و خیانت و غارت امول مردم بود ، پس همان بهتر که شیر شیر می ماند و گربه نمی شد

درود های فراوان نثارتان

سلام وعرض ادب محضر شما که با دلی پر مایه و روحی بزرگ می سرایید
دستمریزاد استاد
همیشه میخوانم و بهره می برم
آفرین
موفق باشید

دیروز قشنگ
امروز زشت
آه....چه ساده آدمها باورشان دستخوش تغییر است....بداهه

درود فراوان استاد گرانقدر
جدا که غزل زیبایی بود
و لذت بردم
منتظر اثار بعدی هستم
زنده باشید به عشق

درود بر شما بزرگوار
بسیار زیبا و درخور تحسین
قلمتان ماندگار

درود بر شما
واقعیتی که امروزه کمتر کسی بر زبان می آورد چه زیرکانه قلم زدید
باشید و بسرایند

درود بر شما
فوق العاده ، فوق العاده 👌👌👌👌👌
دستمریزاد 🌼🌼🌼🌼👏👏👏👏

شاعر گرانقدر و فرهیخته جناب صادقی عزیز
استاد بزرگوار بنده ، درودها و دست مریزاد
بسیار سپاسگزارم بخاطر لطف و بزرگواری تان
که با حضور در صفحه خط خطی هایم موجب
آشنایی ام با قلم توانایتان شدید .
آنقدر شعرتان گویاست و شامل درد ها و زخم های
ملموس ، که چه میتوانم بگویم ،
اما این را می دانم که براساس :
،،از ماست که بر ماست ،،
از هیچکس خارج از خودمان نمی توانیم گله ای
داشته باشیم ، مگر از کوتاهی های خودمان .
و شتر تا زانو نزند نمیشود بارش کرد .
سلامتی ، شادکامی و عمر باعزت و موفقیت
بیشتر را برایتان آرزومندم

استاد بسیار زیبا بود

درود استاد عزیز
بسیار زیبا سرودید
الحق و الانصاف که فوق العاده می‌سرایید...

سلام استاد عزیز
تک تک بیت ها را دوست داشتم...
بی نظیر بود...
مخصوصا این تیکه:
با \"مرده باد نصف جهان\" همصدا شدیم
جنگ جهانی صد و چندم شروع شد

و این تیکه:

شد شیرِ پیرِ پرچم مان بچه گربه و
گردو شکستنِ همه با دُم شروع شد


خوشحالم که دوباره خوندم..فقط نمیدونم چرا فقط گل دادم قبلا!

درود بزرگوارزیبا بود

از درد هم لطیفه نوشتیم و بعد از آن
اندیشه مُرد ، مرگ تبسم شروع شد

سلام ودرود استاد عزیز
غزلی بی نظیر که هر بیتش دنیایی حرف دارد
عالی ست

چشمه ی ذوقتان جوشان

سلام و عرض ادب ادیب ارجمندجناب صادقی درود بر شما
واین طبع روان واین اقتداربیان

....
سلام و درود جناب صادقی مود عزیز
غزل بسیار زیبا و پر معنایی بود
....
درودتان
....

خوشبختی از ولایتمان رخت بست و رفت...
بیچارگی به صورت رندم شروع شد!

درود بیکران بر شما استاد عزیز و گرامی
همیشه از خواندن اشعارتان لذت میبرم
بسیار زیباست

سبز باشید

سلام و ارادت
کماکان از سروده هایتان استفاده می کنم
موفق باشید بزرگوار
درود

فوق العاده زیبا سرودید استاد گرامی
متفاوت تر همیشه
هزاران احسنت و آفرین

درودها استاد گرامی

بسیارررر عالی قلم می زنید با تعابیری نو
قلمتان همیشه در اوج