سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        خونه ی مادر بزرگه

        شعری از

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        از دفتر مانامه نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۲۰ شماره ثبت ۵۳۳۸۷
          بازدید : ۸۱۹   |    نظرات : ۶۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        آخرین اشعار ناب مجتبی شفیعی (شاهرخ)

                                                        خونه ی مادر بزرگه
        بی خیال  باغ و حوض و ماهی.
        فدای سرت که شمعدانی ها کارتن خوابند.
        حالا دیگر:
        خانه مادر بزرگه هم
        طبقه ی بیستم برج شهر است.
        میهمان ها هم که فقط
        زاغ اند ولاشخور و طیاره.
        سالی یکبار هم
        دو قطره باران میاید
        روی تخمهای کبوتری هر جایی .
        که جا گذاشته پشت شیشه ی دو جداره ی
        خونه ی مادر بزرگی که:
        یه چشمش به در مونده و
        یه چشمش به حریم فاطما گل..
        .................
        ................
        انگار همین دیروز بود.
        که سقف دهن بین
        نشست زیر پای کلون درب خانه ی گلی.
        تا به بهانه ی ازادی
        کل دیوار ها را فروخت به یک
        کلنگ.
        حالا
        پنجرها ول شدند کف کوچه
        و
        شمع دانی ها کارتن خوابند
        بی خیال
        ..............
        ..............
        الو الو الو
        مامان
        تلفن وکیله را برام (اس ام اس ) کن.
        تو طرح ترافیک که نیست.
        باباشو در می ارم.
        مرتیکه هوس باز عیاشو....
        حرمسرا باز کرده.
        میندازمش زندوون.
        ازاد میشم..ازاد..ازاد
        .............
        .............
        بی خیال لباس سفید و حوض و ماهی.
        باز هم که لال شده
         شیشه ی دو جداره.
        میهمان ها هم که لاشخور و طیاره.
        وای ... توپولف ها
        چقدر نگران مادر بزرگ صبقه بیستم اند.
        الو
        الو
        الو
        باید بذارم برم....بذارم برم...بذارم برم
        ...............................................................شاهرخ
        ۱۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۶:۳۷
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        دروداستادبزرگوارم
        تلخ ودرناک امابسیاررررزیبا وتاثیرگذار
        مثل همیشه متفاوت بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        احسنت به قلم روشنگر واندیشه ی والای شما خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درکانال سایت هم قرارش می دمخندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۲۴
        سلام
        و عرض ادب
        ممنون بابت لطفتان
        و محبت میکنید که کانال تلگرامی قرارش میدهید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۵۰
        به صفحه ی زیبا شاعرانه ی (استاد بزرگمهرم)خوش امدید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۲۴
        درود گرامی
        بسیار زیبا و دلنشین بود ند خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        يکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ ۲۳:۲۸
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۴۸
        سلام به شاهرخ عزیز خندانک
        یکی دیگه از کارای پخته و موثرتو مهمون بودم
        سه بار خوندمش
        ممنون که مینویسی خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۳۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۲۴
        سلام
        ارمین عزیز
        ممنون داداش گلم برای محبتها و بنده نوازی هایت
        متشکر تا بینهایت خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۵۰
        به صفحه ی زیبا شاعرانه ی (استاد بزرگمهرم)خوش امدید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۴۸
        سلام استاد گرانقدرم
        از همان ابتدا بغضم گرفت .......چه حقایق تلخیییییییی
        تعابیرتازه ای به کار بردید هزاران احسنت خندانک
        نمی دانم چه به روز ما ادم ها امد ویا روزگار چه برسر ما اورد که اینطور شدیم .....خودم را عرض می کنم !
        اخرش هم باید بی خیال همه چیز شویم اما ته دلمان خیال دیگری پر می زند !!!!!!
        عالی بود عالییییییییئییییییییی
        بارها خواندم
        دردها همیشه خواندنی ترند انگار !!!!
        همواره در اوج استاد بزرگوارم
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۳۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۲۸
        سلام
        بانوی اسمانها
        محبت دارید و لطف زیاد
        تنهایی در طبقات بیستم و کمی هم پست مدرن با تم اصلی خوونه ی مادر بزرگه درون مایه این شعر بود و مشکلات رفتاری انسانهای خود خواه که تا بعد از ازدواج هم گریبانگیر پدر بزرگ ها و مادر بزرگ های تنها است خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۵۰
        به صفحه ی زیبا شاعرانه ی (استاد بزرگمهرم)خوش امدید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        حسین شفیعی بيدگلی
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۲۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۳۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۲۸
        سلام
        دوست خوبم بسیار خوش امدید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۵۰
        به صفحه ی زیبا شاعرانه ی (استاد بزرگمهرم)خوش امدید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی غلامی
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۰۱
        سلام بر دشمن
        همیشه می نوشتم دوست حالا این دفعه می نویسم دشمن تا ارزش دوست بیشتر شود و بداند که چه دوست باشد چه دشمن ما او را دوست می داریم و این متفاوت بودن نیست برای تازگی که دوست تنوع پذیر نیست....
        خلاقیت در شعرهایتان موج می زند و اما فقط در حد حوصله تان بواسطه عشق به ادبیات مجال ظهور به آن را می دهید و البته این روزها در فضای موجود معقول است و قابل قبول....

        شیشه دو جداره بود
        صدای موسیقی را در هدفون کرد
        صدای اذان را خاموش
        اما حرارت را به در می برد
        از آن در فاطما گل را می آورد
        وقتی هاپوکمار عاشق خواهر مخمل بود
        در بقچه مادربزرگ جوجه را عاقبت
        مخمل خورد با هاپوکمار!
        در این کیچستان مجازی
        شاید باید واقعا فرار کرد
        کیچ با کیچ می کنند پرواز!

        کیچ به معنای مثلا ساختن هزاران نمونه تقلبی از نمونه اصلی و واژه ای است در اصل آلمانی انگار و به معنای آثار یا هنرهای صرفا تقلیدی و بدون خلاقیت می باشد.
        نمی توانم بنویسم و نمی شود که بنویسم در این روزها.....صرفا با فرستادن یک درود به پایان می برم حرف را..... خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۵
        هر جا که علی غلامی بنویسد یعنی اینکه فوران احساس است و فهم
        نمیشود از خطوط شما ساده گذشت
        دوست عزیزم
        بسیار خوشحالم از دیدنتان
        ......
        کار با یاد اوری حوض و کمی تصویر سازی از خانه های قدیم و معرفی مادر بزرگه که مثل قصه های قدیم میهمان داشت و شما به زیبایی ان را در شعر هایتان اوردید شروع شد منتهی امروزی
        یعنی مهمانان شده اند زاغ و طیاره که با وجود طبقه بیستم خوب نرمال هم هست
        حالا بچه هایی که با تلفن های خود نه تنها باری از دوش انها بر نمیدارند بلکه با جهان بینی ناقصشان باری هم مجدد بر انها اضافه میکنند
        و در اخر هم مادر بزرگی که شعار معروف ان داستان را زمزمه میکند
        کم و زیادش هم فقط خط خطی ذهن ناقص من بود
        همیشه دوست دارم که بیشتر بنویسید و میدانم وقتتان تنگ است و میدانید که
        دوستتان دارم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۵۱
        به صفحه ی زیبا شاعرانه ی (استاد بزرگمهرم)خوش امدید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی صادقی مود
        مهدی صادقی مود
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۲۱:۴۶
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        معصومه عرفانی (عرفان )
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۰۰
        سلام استاد بسیار زیبا سرودید تقدیمی به شما بزرگوار

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        تخته سنگی ایستاده ام
        تک درختی که جا بجا شده است
        امشب آسمان ابری نیست
        دریا آرام است
        و آبستن طوفانی سهمگین
        که رگبار تگرگ را متولد خواهد کرد
        و آن قایق کوچک
        که در حاشیه اش
        رنگ خون خود نمایی میکند
        و دوباره مرا تا وادي دور ميبرد
        رعدو برق را در پنجه هایم می فشارم
        دستانم همرنگ دریا شده اند
        آینه دار این واژه های تلخ
        عجب تصویر زببایی به جای مانده است
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۷
        عالی بود نوشته زیبایتان
        و ممنون بابت لطف تان و اینکه بزرگواری چون شما به صفحه ناقابلم سر میزند برای من جای افتخار دارد خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۵۱
        به صفحه ی زیبا شاعرانه ی (استاد بزرگمهرم)خوش امدید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۵۶
        سلام و عرض احترام حضرت عشق...
        مهربان استادم....

        خسته نباشید...
        به به ....چقدر زیبا....
        مثل همیشه پر معنی و متفاوت...
        از خوانش شعر زیبایتان بسیارررر مسرور شدم...
        اندیشه ی پاک و زلالتان تحسین بر انگیز ست...
        شهر شعرتان.............................اباد.....


        (تقدیمت ب شکوه شعر زیبایتان)

        غم انگیز است پاییز
        و غم انگیزتر
        وقتی تو باشی وُ
        من برگ‌ها را با خیالَ‌ت
        تنها قدم بزنم

        / خندانک / خندانک / خندانک / خندانک / خندانک / خندانک / خندانک /
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۴۰
        سلام
        ..................

        دختر پاییز
        تجسم بهاری بود
        که
        مادر طبیعت همیشه انتظارش را مکشید

        ................
        با تشکر خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۱:۲۲
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        سلام


        بهره بردم از سروده ی تان استاد عزیز .

        درودها بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۹
        سلام بر استاد عزیزم
        و بسیار ممنون خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۵۸
        خونه ی مادر بزرگه
        بی خیال باغ و حوض و ماهی.
        فدای سرت که شمعدانی ها کارتن خوابند.
        حالا دیگر:
        خانه مادر بزرگه هم
        طبقه ی بیستم برج شهر است.
        میهمان ها هم که فقط
        زاغ اند وعقاب و طیاره.
        سالی یکبار هم
        دو قطره باران میاید
        روی تخمهای کبوتری هر جایی
        که جا گذاشته
        پشت شیشه ی دو جداره ی
        خونه ی مادر بزرگی که:
        یه چشمش به در مونده و
        یه چشمش به سریال فاطما گل..
        .................
        ................
        انگار همین دیروز بود.
        که سقف دهن بین
        نشست زیر پای کلون درب خانه ی گلی.
        تا به بهانه ی ازادی
        کل دیوار ها را فروخت به یک
        کلنگ.
        حالا
        پنجرها ول شدند کف کوچه
        و
        شمع دانی ها کارتن خواب
        تلفن هم
        که سرطان الو گرفته انگار

        ..............
        ..............
        الو الو الو
        مامان
        تلفن وکیله را برام (اس ام اس ) کن.
        تو طرح نباشه هااا.
        باباشو در می ارم.
        مرتیکه هوس باز عیاشو....
        حرمسرا باز کرده.
        میندازمش زندوون.
        راحت میشم از دستش
        بوق آزاد
        .............
        .............
        بی خیال لباس سفید و بوق آزاد و طرح دوزاری
        لال از دنیا نری
        شیشه ی دو جداره.
        بگو طیاره آمده پشت پرده
        وای ... توپولف ها
        چقدر نگران مادر بزرگ طبقه ی بیستم اند.
        و تلفنی که پشت سر هم میگه
        من که الو الو میکنم برات
        بذارم برم
        اره
        باید بذارم برم
        برم

        ...............................................................شاهرخ
        نمیدانم چرا بعد از خواندنش احساس کردم ویرایشش کنم
        لطفا اگر تمکان داره این دو ویرایش را با هم مقایسه کنید و نظرتون را بدهید
        حمید رفیعی راد (کوروش)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۵:۴۹
        عالی دوست عزیز
        درود خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۸
        سلام
        بسیار ممنون و خوش امدید
        ارسال پاسخ
        مهدی صادقی مود
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۴۸
        سلام جناب شفیعی عزیز
        قشنگ بود
        مارو که گرفت خندانک
        برقرار باشی
        خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۸
        سلام
        بسیار ممنون از شما
        و لطف دارید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهسا اربابی (افسانه)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۳۶
        درود بر شما

        حزن عجیبی دراین شعر وجود دارد .مرور تلخی و گزندگی روزگار ما!! خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک


        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۷
        سلام بر شما
        و امید به شادی شما دارم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد ساکی
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۱۴
        سلام و عرض ادب
        درود بر شما که شعرتان بیان حقیقت ست حتی اگر تلخ باشد
        سپاس
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۶
        سلام دوست خوبم خوش امدید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۹:۳۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک درودوارادت استادارجمند

        یک روزی روزگاری
        خونه ی مادربزرگ
        یک حوض کاشی داشت
        کاشیاش آبی رنگ فیروزه ...........................تا امروز ...
        اکبرعسکری
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۲۰:۴۶
        درودبرشما
        تنهایک کلام میشودگفت
        عالیترازعالی
        درودبرشما خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۶
        سلام بر جناب دوست بزرگوارم
        بسیار ممنون بابت لطف شما خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ۰۵:۳۶
        جناب آقای شفیعی عزیز، سلام علیکم.
        ............................................................
        مشغولِ تماشایِ (حُرمتِ)خانه ی (مادربزرگه )بودم.....
        که حالا به حرمسرا بیشترشباهت دارد.........
        ازآن زمانی که (پنجره ها)...وِل شدندکفِ کوچه....
        ببخشید یادم رفت....اصلاً نشنیدم که (فاطماگل)....سنگ ریزه می زند به (شیشه ی دوجداره)....باورکنید نشنیدم...اصلاً این (فاطماگل)کی هست؟....
        اصلاً این کبوترها، کِی (تخم گذاشتند)؟زیرِ باران که؟........
        اینجا که صدای (طیاره ای) نمی اید... ولی می شود...صدای (تُف تُفِ)...بعضی هاراشنید که........به روی یکدیگرمی اندازند....آن زمانی که، (وکالت )می دهند به زاغها....برای فروشِ (تخمهای)کبوترها .......
        تاکلنگی بخرند برای چال کردنِ شمعدانی ها.....درگورِ فرعون.........
        ببخشید یادم رفت....اصلاً خودم راهم گاهی فراموش می کنم.....
        بزرگوار.....حقیر با ویرایشی که انجام داده اید....موافقم........(شاید) .....
        وبازهم ببخشید تاخیرم را....دستمریزاد.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۵
        سلام
        استاد عزیزم
        ممنون بابت لطفتان و وقتتان در صفحه ی ناقابل بنده
        بعد از خواندن شعر کمی ویرایش کردم و ممنون از اینکه پسندیدید
        واقعا تفسیر شما را بر شعرم همیشه دوست دارم
        و یاد میگیرم خواندن شعر را از شما بزرگوار
        ممنون
        و التماس دعا خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسين زرتاب
        دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۳۸

        سلا

        زیبا و پر شکوه

        و حکایت ی که همچنان ادامه دارد

        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۳۲
        سلام
        دوست خوب من
        بسیار ممنون از لطف شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۲۶

        شاعر گرامی
        جناب شفیعی
        شعری متفاوت با فرمی خاص که هر مخاطبی را ارجاع به نستالژی خونه مادر بزرگ می دهد مخصوصا با تصویر سازی ها انگار با یک فلاش بک برمی گردیم به یک سناریوی رئالیسم جادویی من به اندازه وسعم لذت بردم....دست مریزاد
        سلام
        نیره ناصری نسب
        سه شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۵ ۱۵:۴۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما جناب شاهرخ گرامی
        شعرتان تفسیرها می خواهد در زندگی حقیقی که گرچه زندگی ،زنده است ولی بی جان...
        سپاس بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        بابک فغفوری (پور)
        چهارشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۰۸
        خندانک خندانک خندانک
        عباس وطن دوست
        پنجشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۵ ۰۸:۳۵
        خندانک
        ....

        سلام و عرض ادب استاد شاهرخ عزیز

        بسیار عالی پر مفهوم

        درود بزرگوار

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        راستا(داود ناصری)
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۲۰:۵۰
        درود برهما
        به تصویر کشیدید واقعیت امروز را
        دست مریزاد خندانک خندانک
        موسی ظهوری آرام(آرام)
        جمعه ۱۵ بهمن ۱۳۹۵ ۲۲:۴۷
        سلام دوست خوبم
        سبک شعری شماویژه ومنحصر بفرد است ورگه هایی از طنز در آن یافت می شودشیرینی وتلخی را توامان دارد
        زهرا حسینی
        شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۰۰
        درود بر شما
        خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۱۶
        درود بر شما ،

        سبک خاص خودتون
        حقیقتی تلخ با قلمی نافذ

        برقرار باشید خندانک خندانک خندانک
        هاشم   دانش مایه(دانش)
        شنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵ ۱۷:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        پنجشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۵ ۱۸:۱۴
        با سلام بسیار عالی
        مجنون ملایری
        جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ۰۲:۰۲
        با سلام استاد عزیز بسیار عالی
        حسام الدین مهرابی
        جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۹۵ ۱۲:۳۰
        درود بر شاهرخ خان عزیز و گرامی
        بسیار زیبا و ناب و دلنشین
        احسنت بر شما
        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)
        شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۷:۳۷
        درود جناب شفیعی بزرگوار خیلی خوب بود
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۰۴:۱۸
        درودهااستاد شاهرخ گرامی

        شعرهایتان فرا گفتارند عالی عالی قلم می زنید خندانک خندانک
        چقدر دردها را خوب به تصویر می کشید با نگاهی بی نظیر چقدر خوب که می نویسید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        قلمتان جاویدان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۰:۳۵
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۳:۲۶
        سلام
        این از لطف و محبت شما است
        و حتما مسایل مربوط به جامعه و خانواده را میپسندید که شعر های ناقص بنده را میخوانید
        اینکه هستید و انرزی میدهید را شاکرم و قدردان شما هستم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهارک (دختر پاییز)
        بهارک (دختر پاییز)
        يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ۱۴:۵۰
        به صفحه ی زیبا شاعرانه ی (استاد بزرگمهرم)خوش امدید

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0