سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریاعضای آنلاینمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۱- ........... ۲- ☄️On Mars☄️ ۳- 🟨 تووو زرد 🟨 ۴- دل ۵- 💥 بیداد 💥 ۶- ائتلاف دغدغه ها ۷- اعتراف ۸- ترانه ۹- ☄️تو☄️ ۱۰- سقطِ سکوت حمایت از شعرنابکانال تلگرام شعرنابتقویم روزپنجشنبه 6 ارديبهشت 1403 17 شوال 1445 Thursday 25 Apr 2024 |
اشتراک گذاری این شعر
۵۷ شاعر این شعر را خوانده اند
فکری احمدی زاده(ملحق)،آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)،سعید مطوری /مهرگان،لیلا باباخانی(سما الغزل)،ابراهیم نصیری(رفیع بیرجندی)،حسن بذرگری(آیین نیشابوری)،مجتبی شفیعی (شاهرخ)،تکتم آقابالازاده،مسعود چراغی،محمدعلی جعفریان(عاشق)،آرزو محمدزاده ( دختری از جنس بهار)،محمدرضا بهرامی،مدیر ویراستاری،علی غلامی،محسن سرمچ،ابوالحسن انصاری (الف رها)،جمیله عجم(بانوی واژه ها)،حسین طوسی (ققنوس)،سامی،مجنون ملایری،مهدی صادقی مود،مجید اسکندری،محمد علی نعمتی (حقیر)،سیده نسترن طالب زاده،منوچهر مجاهدنیا،عباسعلی استکی(چشمه)،مهناز نصیرپور،محمد علی سلیمانی مقدم،ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)،منصور شاهنگیان،احمد رشیدی مقدم (گمنام)،عباس وطن دوست،حسن گائینی (رزاس)،جواد مهدی پور،مصطفی رضاوند،فضل اله فیضی(مجنون آذری)،طاهره حسین زاده(کوهواره)،بابک فغفوری (پور)،حسین شفیعی بيدگلی،محمد خسروی فرد،نوید خوشنام،ستاره صبح،افسانه شیخ زاده،مهدي ازوج (هومن )،سعید احمدجامی (خواجه)،طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)،علی ناصری(عین)،مریم رباطی،نغمه احدی،سلیمان چراغی،بهارک،محمود خرمی فرد،رویا باقرزاده،یاسر رشیدپور،واو بافرانی،لمیا سبتی پور،عباس ترکاشوند(عارف)
نقدها و نظرات
 چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۴۲
درود بانوبسیار زیبا و دلنشین بود 
جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۸:۱۵
درود استاد بانو عجم گرامیبسیار زیبا و موثر دستمریزاد
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۵:۲۸
وقتی صادقانهآیه آیه عشق را زمزمه می کنی درگوشهای دلم!.................سلام استادنازنینم عالی بود 
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۵:۳۰
نمیدانم موج کدام درد مرا به ساحل آغوشت کشاند... زیبا در شور عشقی شیرین از خواندنش لذت بردم 
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۵:۵۰
سلام استاد واژه های ناب بسیار شور انگیز عالی بود گاهی بدجور کم می آورم تو را ....... احساستان ستودنی ست  سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۵:۵۰
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۶:۰۹
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۶:۳۴
سلامو عرض ادب ممنون از شعر زیبایتان
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۶:۳۹
استاد مهربانم بسیار عالی موج کدام درد مرابه ساحل آغوشت کشاند؟ لذذت بردم همیشه بنویسید مهربان استاد عزیز 
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۲۱
بسیار دلنشین.زنده باد.
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۲۳
سلامزیباست زیبا آفرین
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۵۶
نمی دانمموج کدام درد مرابه ساحل آغوشت کشاند؟ که سرم به سنگ عشق خورده اماهنوزهم غرق توام؟ محشر بود بانو عجم 
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۲:۵۴
درود فراوان به (بانوی واژه ها) مهربانترین شاعر بانوی گرانقدر دعوتید به قاصدک عشق
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۳:۲۱
سلام وعرض ادب عالی بود
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۶:۴۲
گاهی بدجورکم می آورم تورادرمسیراین تندبادهای ناموافق زندگی ! بسیار زیبا لذت بردم از خواندن این شعر مثل یک تجربه بسیار آرام که هر روز تکرار می شود و شما اهمیتش را درک کردید درود بر شم شاعرانه تان
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۶:۵۸
دل نشین بودسپاس
 سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۱۷:۳۱
سلام سرکار خانم عجم عزیززیباست برقرار باشید جغرافیای گرم آغوشت امن ترین نقطه ی دنیاست وصدایت دلنشین ترین موسیقی قرن! وقتی صادقانه آیه آیه عشق را زمزمه می کنی  سه شنبه ۴ آبان ۱۳۹۵ ۲۰:۰۶
نمی دانمموج کدام درد مرابه ساحل آغوشت کشاند؟ که سرم به سنگ عشق خورده اماهنوزهم غرق توام؟ ******سلام استاد بسیار زیبا دل انگیز دستمریزاد بانو
 چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۰۵:۱۲
زن روزنامه نیستکه بخوانی و روی نیمکت جا بگذاری کتاب است او را زندگی کن! درودها بر بانو عجم گرانقدر بانوی واژه های ناب  چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۰۷:۴۴
درود بانوی واژه ها عالی بود عالی
 چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۰۸:۵۲
درود بر شماصفحات کتاب زندگی تان، زرین باد
 چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۰۹:۲۸
سرکارخانم عجم، بانوی گرامی، سلام علیکم................................................................ راستی: چه زیبا گفت(سیمین بهبهانی)... زن، روزنامه نیست.... که بخوانی...وروی نیمکت جا بگذاری..... کتاب است... اورازندگی کُن...... .................................................................... به راستی که زیبا گفت وشما هم به زیبایی وبجا، ازان استفاده نموده اید... شما بزرگوار.....همانندِ غزلی (ذوقافیتین) هستید....هم درسرودنِ کلاسیک....وهم غیرازان.........بحمدا....یدِ طولایی دارید.موفق باشید.  چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۲۳
اما هنوز هم غرق ِ توام ... عالی و زیبا مثل همیسه ...
 چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۳:۱۱
درود فراوان به استاد ارجمندم سرگار خانم عجم اگرچه اعتراض به زنده یاد سیمین بهبهانی میباشد معتقدم زن نه تنها روزنامه نیست بلکه کتاب هم نیست اکسیژن است برای ادامه زندگی لازم است ؛ دست حق نگهدار  چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۶:۵۷
...... سلام و عرض ادب بانوی واژه ها چقدر زیبا خواندم احساس گرمتان را در قالب این سروده زیبا و دلنشین "جغرافیای گرم آغوشت امن ترین نقطه ی دنیاست" خوشحالم که توفیقی شد تا دوباره از محضرتان بخوانم حال دلم با این شعر زیبا خوب شد ...............درود بر شما خواهر بزرگوارم...........  چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۷:۳۰
نمی دانمموج کدام درد مرابه ساحل آغوشت کشاند؟ که سرم به سنگ عشق خورده اماهنوزهم غرق توام؟ به به !! فوق العاده است درود بر شما استاد گرانقدرم بانو عجم مهربان خیلی عالی سرودید لذت بردم از شعر قشنگتان سر بلند باشید به مهر
 چهارشنبه ۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۷:۴۸
آفرین احسنت
 پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵ ۱۶:۴۸
درود به شما بانوی واژه ها
 پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵ ۱۷:۳۵
درود بر شمابانوی واژه ها
 پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵ ۱۸:۴۹
درود بر شماقلم پر شوری دارید. برایتان بهترین روزهای زندگی را که دوست دارید آرزو دارم.
 پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۹۵ ۲۰:۰۷
باسلام واحترام همشهری ارجمندبزرگوار همه گفتند ومن خواندم دیر آمدند هم ؟؟؟دارد عالی بود
 جمعه ۷ آبان ۱۳۹۵ ۰۳:۴۲
درودها...........................................بسیار زیبا................................................ شکوه تان جاودان.......................................
 شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ ۰۱:۰۸
نمی دانمموج کدام درد مرابه ساحل آغوشت کشاند؟ که سرم به سنگ عشق خورده اماهنوزهم غرق توام؟
شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ ۲۲:۲۹
سلام و درود ها استاد.نمیدانم موج کدام درد مرا به ساحل آغوشت کشاند؟ که سرم به سنگ عشق خورده
 دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۵ ۰۰:۴۸
سلام بانو عجم شاعره توانا و گرانقدربسیار زیبا بود درود فراوان بر شما 🌺🌺🌺👏👏👏🌺🌺🌺  دوشنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۵ ۰۸:۴۳
سلام بانوی عزیزبهره مند شدم از اندیشه نابتان پایدار باشید به مهر
 شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۲۲
درود بر بانوي واژه هابسيا رزيبا وعالي نمی دانم موج کدام درد مرابه ساحل آغوشت کشاند؟ که سرم به سنگ عشق خورده اماهنوزهم غرق توام؟
سه شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ ۲۳:۰۵
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعرهکاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
|||||||||||
شاعر درخواست نقد دارد
ارسال پیام خصوصی
سیاوش آزاد
مهدي حسنلو
بهروز عسکرزاده
جواد کاظمی نیک 
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
گُر گرفته از آتش ست!
در دستان مردی ــــ
میان طوفان،
که مشغول خواندن
روزنامه صبح است.
21/10 2014 لندن - انگلستان
سلام و درود بر حضرت استادم بانو عجم بزرگوار و گرانقدر افراغ اندیشه بسیار زیبایی از شما خواندم و خواستم عرض کنم که چقدر بعضا اندیشه ها به هم تشابه پیدا می کنند در لحظاتی اما حتما در جایی مسیر دیگری را انتخاب می کنند تنها به خاطر اینکه یک سو بدون اندیشه و به یک شکل بودنشان تکرار مکرر هاست و عدم شکوفایی می گردد! لابد بر این است که هرکدام راه خود را بیابند و هدیه ایی تازه به ارمفان اورند. منتظورم تلاقی و جمع شدن اندیشه شما بزرگوار در این اثر با مرحوم سیمین و این خادم و در یک مفرق طُرق از هم جدا میشوند.
همیشه شاد و سلامت باشید