فراموشی

سلام و درودی از جان تقدیم شما بزرگوار عزیز جناب ناصری نازنین استادانه رقم زدید از خوانش روان ان لذت وافر بردم

بگشای بغل

گورهای بارانی

سایه رویاها


سرابی به بوسه های عاشقانه


در چتر دود و آتش

سجده ،خاک،خدا


نجوای عاشقانه

درپرتگاه زمان


بی وقفه ترین کاروان


جریان های بی ترمز

انسانهای رنگی

به زشت ترین انقلاب ها


درود استاد عزیزو همشهری بزرگوارم
زیبا بود مثل همیشه ناب وبااحساس

درود بزرگوار
بسیار جالب و زیباست

سلام و عرض ادب جناب ناصری
میان دو عالم ماندیم
یکی رفت و دیگری هنوز نیامده
طناب های از هم گسسته گذشته
با طناب های نایافته نوین
در عبور از شب پرتگاه
با اخلاق و ضداخلاق هایی طوفان زده
بام شب هم چکه کنان
می تراود مهتاب
مهتاب را باید قاب گرفت
وقتی باید از باد سراغ
سرزمین مرگ مردان را گرفت

سپید ژرفی ست استاد با زیبایی اندیشه شما

صُلصُل (فاخته)...

بلبل به غزل طیره کند اعشی را
صلصل به نوا سخره کندلیلی را.

درود بر استاد بزرگوارم

بسیار زیباست و با حسی که آدمی در بین رفتن و نیامدن هاست
خاکستر زمان فراموشی را در یادمان نشاند

پاینده باشید

درود بر شما جناب ناصری گرامی

درود بزرگوار

درود بزرگوار .

بسیار زیباست .

از سپیدت پر کشیدم تا باوج
پایدار باشید

سلام و درود
زیبا بود
برقرار باشید

با سلام استاد بسیار زیبا

درود دوست خوبم جناب ناصری
خوشحالم از زیارت مجدد شما

بسیار زیبا و عمیق 👏👏👏👏👏👏👏❤️

سلام و درود
عااااااااااااااالی بود
موفق باشید
به سروده ( جغجغه ) دعوتید
نظراتتون برام راه گشاست
ممنونم

درود بزرگوار زیبا بود

درودتان احسنت زیباست

هر واژه دنیایی از معانی و تصاویر به همراه دارد و چقدر پر مفهوم و مانا .....درود ها برشما استاد سپید گوی

سلامـ و درود