یاد تو

درود بانووووووو
مثل همیشه زیبا قلم زدی نازنین
البته فرمایشات استادحکیم هم راهگشاست همیشه
وخوشحالم که انتقادپذیری مهربان


♪ღ♪*•.¸¸¸.•*¨¨*•.¸¸¸.• *•♪ღ♪ ¸.•*¨¨*•.¸¸¸.•*•♪ღ♪•*
♪ღ♪میلاد مهدی(عج) ، تصنیف سرخ ترانه های انتظار،
بر عموم مسلمین جهان مبارک باد
*•♪ ღ♪*•.¸¸¸.•*¨¨*•.¸¸¸.• *•♪ ¸ .•*¨¨*•.¸¸¸.•*•♪ღ♪•«
اللهم عجل لولیک الفرج

زاد روز فخر عالم امکان
عدالت گستر جهان
حضرت امام زمان(عج) مبارک

غزلی زیبا و حزن انگیز.آفرین و درود بر شما سرکار خانم باباخانی شاعر گرانقدر

یاد تو باز از قفس دل نمی پرد.............سلام بانوی عزیز

درود بر شما...مرحبا و موید باشید

بازار عشق بی تو در اینجا کساد شد

غیر از تو هیچکس دل من را نمی خرد

سروده ای زیبا و دلنشین
درود بر قلمت بانوی مهربان
میلاد مهدی موعود (عج) بر شما گرامی باد

درود بر شما .زیبا بود ولذت بردم .

................... .....................
سلام نازنینم
خوانش دوباره ی این اثر زیباااا قند مکرر بود
آفرین ها دارید بانو
پیشاپیش عیدتون هم مبااارک

شايد آن روز که سهراب نوشت:
\"تا شقايق هست زندگي بايد کرد\"
خبري از دل پر درد گل ياس نداشت
بايد اينگونه نوشت:
هر گلي هم باشد، چه شقايق چه گل پيچک و ياس
زندگي بي مهدي
زندگي با غم‏هاست...
................... .....................
تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

منصور عمار از رهگذری که سرای قاضی بغداد در آن بود عبور میکرد. در خانه باز بود. منصور جلو در ایستاد و بدرون منزل نظری افکند. دید سرائی است بس وسیع و مجلل . داخل منزل شد و تمام قسمتهای آنرا با دقت نگاه کرد. توجه منصور به اطاقهای مفروش ، ظروف عالی ، غلامان و خدمتگزاران متعدد جلب شد و حیرت زده آنهمه خودآرائی و تجمل را نگریست سپس آب وضو خواست . یکی از غلامان آفتابه بزرگی را پر کرد و نزد او برد. منصور در نقطه ای که قاضی بغداد میدید نشست و آغاز وضو نمود ولی دستها را از بازو شست و پاها را از زانو. قاضی گفت ای منصور این چه اسراف است که میکنی و چرا اینهمه آب را بهدر میدهی ؟ منصور گفت ای قاضی تو که زیاده روی در آب مباح را اسراف میخوانی درباره این سرا و بوستان با این همه تجمل و اسباب که خدا میداند پول آنها از کجا آمده است چه میگوئی ، آیا اسراف نیست ؟ تو که احتیاجاتت با یک منزل کوچک و دو خدمتگزار برآورده میشود چرا اینقدر زیاده روی میکنی و اینهمه و بال را بردوش میکشی ؟
قاضی از سخن منصور بخود آمد، از عیب اخلاقی خویش آگاه شد، زندگی آمیخته به اسراف را بر هم زد، و از آن پس روش معتدلی در پیش گرفت ...

جوامع الحکایات ، صفحه 201

درود برشما شاعره گرامي شعري زيبا ودلنشين مهمانتان بودم كه بر دل نشست پاينده باشيد

سرکارخانم باباخانی ، بانوی گرامی، سلام علیکم.
..................................................................................
غزلِ زیبا ییست که ازابتدا خیلی عالی شروع شده وتاانتها هم، به خوبی پایان یافته.......خسته نباشید بزرگوار.......
درغزل، قافیه راهم می توان درمصرعِ اول وچهارم.....وهم درمقطع تکرارنمود که می شود، ( رَدُّالمِنَ المطلعِ اِلی المقطع......) بنابر این ازاین نظر، ایرا دی نیست....وشما هم فقط دریک مورد ازاین قانون استفاده نموده اید....درموردِ (فاصله هم) ایرادی درکارنیست........
وامّا....وزنِ شعرتان رافرموده اید:
مفعولُ، فاعلاتُ ،مفاعیلُ ، فاعلات.....
(باپوزش) درمصرعِ دوم.....ودررُکنِ اوّل......این وزن ، تغییرکرده.
اَز، نی ، مِ...( - - ل )درمصرعِ اول...به :
یا ، دِ ، تُ...(- ل ل )درمصرعِ دوم... که بعید می دانم در،رُکنِ اول ، مجوّزِ چنین تغییری داشته باشیم....، جُز دریک مورد، که شاملِ وزنِ شعرشما نمی شود..حتّی اگروزنِ شعرتان را..(مستفعلن، مفاعلُ، مستفعلن، فَعَل) هم بگیرید ، بازهم دررکنِ اولِ مصرعِ دوم (مستفعلن)،تغییرکرده به(مُفتَعلن)....که این هم جایزنیست........ببخشید بردیوانه.موفق باشید.

درود بر بانوی باباخانی بزرگوار
سروده ای زیبا بود

سلام سرکار خانم باباخانی عزیز
خیلی قشنگ بود
لذت بردم

سلام دوست خوبم
بدون اغراق سروده بسیار شیرین و روانی بود
و اثر مطلوب خوشایندی داشت

هزاران بار آفرین و دست مریزاد

گشته ام زاوج غزلهای تومست
سربلندت خوانم ازروز الست

سلام استاد شوخ طبعم این هم از آواتار جدید
سپاس از حضورتان سربلند وبرقرار باشید

درود نازنینم
بسیار زیبا ٬روان و دلنشین سرودی
فقط میدونم \"برگرد\" بوده که \"بگرد \"نوشته شده بهتره ویرایش کنی تا دوستان دچار اشتباه در خواندن نشن عزیزم

سلام دوست شاعر گرامی سپاس از حضورتان
بله در کامنت های قبل نوشتم که برگرد به اشتباه تایپ شده
ومتاسفانه بعد از ارسال شعر ویرایشی صورت نمی گیرد

درود بانو
زیبا سروده اید
اساتید هم نقد فنی فرمودند ...

سلام سپاس از حضورتان
همین را می خواستم اساتید زحمت کشیدند به مهر