سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    آه...بازم هوس شهر خراسان دارم

    شعری از

    ساغر

    از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۰۲ شماره ثبت ۴۶۶۵۳
      بازدید : ۶۲۱   |    نظرات : ۴۱

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر ساغر

    یاضامن آهو مددی

    چند روزیست که من میل به باران دارم
    و هوای حرم حضرت سلطان دارم

    روز هایم شده دلگیر و همش می خندم
    لیک در سینه ی خود غصه ی پنهان دارم

    مثل ماهی شدم از آب جدا افتادم
    بس عجیب است هنوزم به تنم جان دارم

    باز در یاد نمازی که حرم می خواندم
    زیر لب زمزمه ی سوره ی انسان دارم

    زعفران را برسانید که ما دل تنگیم
    گر چه در شهر خودم نعمت سوهان دارم

    گنبد و یک حرم و درد دل و عطر گلاب
    آه... بازم هوس شهر خراسان دارم

    (سیده فاطمه آل مجتبی(ساغر#
    ۱۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    احمدی زاده(ملحق)
    جمعه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۱۰
    سیده بزرگوار عزیز چقدر حال و هوای مشهد و دیدن کنبد طلایی الرضا ع را در من خادم زنده نمودید امیدوارم من و شما و عاشقان دور افتاده اش را دعوت به عمل اورد و پا بوسش نائل شویم یا رب خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    سیده عزیز اجرتان با خود اقا علی بن موسی الرضا ع به اذن الله خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۵:۴۲
    مثل ماهی شدم از آب جدا افتادم

    بس عجیب است هنوزم به تنم جان دارم
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    درود بانووووووو خندانک خندانک
    چقدرزیبا ودلنشین بود
    دست مریزاد خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    عباسعلی استکی(چشمه)
    پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۲:۱۹
    درود بانو
    جانا سخن از زبان ما می گویی
    یا ضامن آهو خندانک خندانک خندانک
    عظیمه ایرانپور
    پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۳۵
    درود بر شما بانو
    دلنشین و زیباست
    اجرتون با مولا خندانک
    لیلا باباخانی (سما الغزل )
    پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۸:۴۱
    سلام بسیار زیبا
    آه باز م هوس شهر خراسان دارم
    ابوالحسن انصاری (الف رها)
    پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۰۴
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    سلام بانو . بسیار زیبا سرودید
    علی چنارانی(صلصال)
    پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸
    و هوای حرم حضرت سلطان دارم ...
    ******************************
    درد مشترک...
    ******************************
    این شعر شد زیارتنامه...
    پس...
    قبول باشه زیارتتون...
    همایون فتاح(رند)
    پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۴:۲۷
    زیبا مغازله ای خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    نیره ناصری نسب
    پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۲۶
    درود بانوی بزرگوار

    بسیار عالی سرودید مرحبا

    دلتان همیشه روشن به انوار الهی خندانک خندانک خندانک
    محمد مير سليمانی بافقی (باران)
    پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۷:۵۷
    درودها بر شما بانو
    قبول حضرتش باشد و انشالله زیارتشان کنید که دلهای زیادی در هوایش رویایی است.التماس دعا در حرم فاطمه اهل البیت(س ) خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    صفیه پاپی
    شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۶:۱۶
    .................. خندانک خندانک خندانک .........................
    بسیااار زیبااااا... خندانک خندانک خندانک
    دستمریزااااد بانو خندانک خندانک خندانک خندانک
    دوباره می خوانمش خندانک خندانک خندانک
    .................. خندانک خندانک خندانک ....................................
    تقدیم به اهالی خوب شعرناب:

    داستان جالب (نشان شخصیت)
    مردی نابینا زیر درختی نشسته بود!
    پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت:قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟»
    پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت:آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟‌
    سپس مردی عادی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ راهی که به پایتخت می رود کدامست؟
    هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد.
    مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید:‌برای چه می خندی؟
    نابینا پاسخ داد:اولین مردی که از من سووال کرد، پادشاه بود.
    مرد دوم نخست وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود.
    مرد با تعجب از نابینا پرسید:چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟
    نابینا پاسخ داد: «‌رفتار آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد. او باید با سختی و مشکلات فراوان زندگی کرده باشد!»
    یونسی یونس
    شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۷:۵۰
    عرض ادب
    بینهایت غزل ایینی و زیبایست
    لذت بردم ...............احسنت
    منتها در مصرع 3 بیت 2 کاربرد کلمه ی عامیانه کمی از زیبایی
    غزل می کاهد ..
    البته انتقاد نیست جز پیشنهاد
    رضا عزیزی (رهگذر)
    يکشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۵:۱۶
    سلام
    درود برشما خندانک خندانک خندانک
    حسن بذرگری(آیین نیشابوری)
    سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۵ ۰۶:۴۸
    خندانک خندانک خندانک خندانک قشنگ بود بانو
    سعید فلاحی
    دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷ ۰۶:۱۶
    درودتان شاعر ارجمند

    احسنت و دستمریزاد
    شعر زیبا و نابی سروده اید

    موفق و موید باشید
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0