سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • شكست حملة نظامي آمريكا به ايران در طبس، 1359 هـ‌.ش
16 شوال 1445
    Wednesday 24 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۵ ارديبهشت

      پدر

      شعری از

      امیرحسین مقدم

      از دفتر ما صابر دردهای خویشیم نوع شعر چهار پاره

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۲۰:۰۱ شماره ثبت ۴۶۵۲۵
        بازدید : ۱۲۹۳   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

       

      پدرم ...



      پیش از این ها ، اگر مجالی بود
      مینشستیم و قصه میخواندیم
      قصه های هزار و یک شب را
      یک به یک ، یا به دسته میخواندیم
      .
      پیش از این ها پدر برامان از
      خاطرات خوش سفر میگفت
      روزهای نبرد کردستان
      خاطرات پر از خطر میگفت
      .
      پدرم مرد نازنینی بود
      اهل نیرو زمینی ارتش
      مردی از رسته نظامی ها
      مرد تیر و گلوله و ترکش
      .
      صورتی گرد و غبغبی زیبا
      یک سبیل قشنگ مردانه
      شکمش نرم و گرد و پشمالو
      آفتاب همیشه خانه
      .
      نام اورا حسین میخواندند
      اسد اما ، سجل احوالش
      آذر بیست و شش تولد یافت
      چشم یک خاندان ، به دنبالش
      .
      شهر او شهر باغ و بستان بود
      شهر او شهر اول صفوی
      اردبیل هزار و یک چشمه
      سرزمین مواحب پدری
      .
      پدرم بی پدر جوانی کرد
      نه پدر داشت او ، ونه مادر
      عمه اش پرورانده بود اورا
      عمه ای مهربان تر از خواهر
      .
      در همان اول جوانی بود
      که به تن رخت ارتشی پوشید
      پدرم آدم نجیبی بود
      با رفیقان بد نمی جوشید
      .
      سال پنجاه متاهل شد
      مادرم در دل پدر بنشست
      توی تهران عروس و دومادی
      دل آندو به یکدگر پیوست
      .
      پدرم مهربان چو باران بود
      مثل جریان چشمه جاری
      غایت صبر ، منتهای خرد
      سمبل ساده وفاداری
      .
      پدرم گرچه یک نظامی بود
      دلش اما شبیه رویا بود
      رسته خدمتش ، گــُپار زمین
      استوار یک نزاجا بود
      .
      یک نفر از اهالی فامیل
      کاری از حیطه وکالت داشت
      جز پدر پیش کس نمی فرمود
      پدرم با همه رفاقت داشت
      .
      بین یک زوج مشکلی گر بود
      مشکلاتی که حل نمیگردید
      جهه حل فعل لاینحل
      پدرم ابرویش نمی لرزید
      .
      خوش سخن ، بذله گو ، ولی جدی
      اخم او ضربه سیلی محکم
      عاشق اقتدار او بودم
      گرچه آخر زمانه کردش خم
      .
      بعد از عمری ، زمانی از این پیش
      ناگهان قند خونش از حد شد
      مرض قند از کجا آمد
      بانگ آژیر ، سرخ و ممتد شد
      .
      عاقبت سال تعزیت آمد
      سال زردی که سبز نامش شد
      سال هشتاد و هشت خورشیدی
      پدرم راهی دیارش شد
      .
      آخر تیر ماه بد فرجام
      خواب اغما کشید جانش را
      حرکت کرد رو به جاویدی
      روی تختی که چید جانش را
      .
      روز سوم زماه پنجم سال
      ساعت پنج صبح ، قلبش خفت
      پدرم مرد نازنینی بود
      همه شهر ، این سخن میگفت
      .
      آخرین بار صورتش را من
      توی سردخانه دیدم و دیگر
      مدتی گیج و گنگ و بعد از آن
      تازه فهمیدم آنچه شدبرسر
      .
      وصیت کرده بود جسمش را
      پیش عمه ، کنار بابایش
      توی یک قبر ، پیش مش خانوم
      مام باباش ، فخر اجدادش
      .
      بعداز او بر سرم چه آمده است
      کمرم بعد رفتنش ، خم شد
      از شب آسمان زندگیم
      یک ستاره پس از پدر ، کم شد
      .
      پدرم مرد نازنینی بود
      بخدا من که عاشقش هستم
      او همینک کنار من هستو
      همدم این دقایقش هستم
      .
      .
      .
      .
      #امیرحسین_مقدم
      بامداد جمعه . 20 / 4/ 93

       
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      احمدی زاده(ملحق)
      پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۱:۴۵
      عجب زیبا سرودی امیرخان خدا روح پدرتو با صالحین و شهدا محشور گرداند خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روزت مبارک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      نیره ناصری نسب
      پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۲۷
      درود بر شما بزرگوار
      پروردگار تمامی پدران از دنیا رفته را غرق رحمت کند خندانک

      جایشان خالیست ولی یادشان باقیست خندانک خندانک خندانک
      مجنون ملایری
      پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۰:۰۳
      با سلام استاد بسیار عالی سروده اید موفق باشی
      علی دولتیان
      پنجشنبه ۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۱۹:۰۱
      نوعی نوستالوژی در واژه واژه ی شعر پرسه می زند درودتان خندانک خندانک خندانک
      لیلا باباخانی (سما الغزل )
      جمعه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۹:۱۴
      با سلام استاد عزیز
      غمگنانه ای زیبا بود
      روح بزرگوار پدرتان قرین آرامش ورحمت در جوار مولایمان علی ع
      اعظم قانع
      شنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ۰۷:۳۳
      سلام و عرض ادب
      زیبا و در خور ستایش ،
      قلم سبزتان مانا
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0