سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    اشرف مخلوقات

    شعری از

    مجتبی شفیعی (شاهرخ)

    از دفتر مانامه نوع شعر سپید

    ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۳۰ شماره ثبت ۴۴۳۴۲
      بازدید : ۱۹۰۸   |    نظرات : ۹۰

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر مجتبی شفیعی (شاهرخ)
    آخرین اشعار ناب مجتبی شفیعی (شاهرخ)

    اشرف مخلوقات
    خواب میخواهم و ویسکی .
    قرارمان یادت هست؟
    مرز خواب و بیداری.
    اینبار... ویلا ...نیآ
    پر بود و طویله جامان دادند باز
    راستی .
    سنگ آورده قلبم انگار.
    نگران نباش.
    فقط امشب را آبی جان
    با چشم بسته هبوط نکن .
    شاید پیاده رفته باشم
    با سنگ و درد و تجویز
    به کم عمق ترین خواب.
    دقت کن آبی .
    با چشمی باز هبوط کن
    نکند که...
     خر همسایه شود
    اشرف مخلوقات .
    یا مادر شنگول و منگول.
    اصلا نیآ
     امشب در من نیآ
    طوریم نیست
    اینبار .. تنها... میخوابم
    یادت باشد
                   من...فقط ... اشرف .... مخلوقاتم
                                             ((( شاهرخ)))
                                                                                                                                    
    ۱۱
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    احمدی زاده(ملحق)
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۱
    دوست هنرمند و برادر گرانقدرم شاهرخ عزیز منتظر حضور ارزشمند شما در بخش های مختلف سایت اعم از گفتگوی ازاد ، مسابقات ، بداهه سرایی، و جلسات نقد و غیره .. می باشیم . ممنون میشویم مارا با نظرات خوب و زیبایتان همراهی نمائید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    عباسعلی استکی(چشمه)
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۴۶
    درود گرامی
    جالب و زیباست خندانک خندانک خندانک
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۵۵
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    دروداستاد
    بسیارزیبا بود
    دست مریزاد خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    علی غلامی
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۴۳
    سلام و درود بر شما
    درود بر شما جناب استاد شفیعی .... خندانک خندانک خندانک خندانک

    بر نمی گردد...
    مرز عشق و هوس
    ای مسافر تنها
    تمام یادها
    رفتند بی تو
    در باد بر باد

    خندانک خندانک خندانک
    سما همدانی
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۵۱
    نکند که...


    خر همسایه شود


    اشرف مخلوقات .


    یا مادر شنگول و منگول. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    سلام
    بسیار زیبا و هنرمندانه
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    امیر جلالی( ا م دی )
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۳۰
    مرز بین خواب و بیداری ، محل قرار است... این حرف یکی از نکات بسیار مهم در علم عرفان است. مرز بین خواب و بیداری حالتی خاص است که فرد هم در این عالم است و هم در عالم درون... نوعی بیداری درونی است و خواب ظاهری... نمی توان گفت خلسه است و نمی توان گفت هوشیاری...
    هبوط به درون شاعر توسط مخاطبی که تا پایان شعر پنهانش کرده... اما باز آمدن بعد از مرگ به شکلی دیگر ( حالا خر همسایه یا سیندرلا... فرقی نمی کند) تبدیل یکدفعه ای انسان ...چون لب مرز قرار دارد.
    درخواست شاعر که خیلی طعنه وار عنوان شده این است که اینبار لااقل چشم باز هبوط کن ...گویا هربار با چشم بسته هبوط کرده و کار را خراب کرده است...
    دوست عزیز و شاعر ارجمند حرف و بحث زیادی می طلبد این اثر شما ...در وقتی دیگر من دوست دارم ادامه دهیم و بیاموزیم از اندیشه شما... درود بر شما خندانک
    بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۰۲
    درود برشما دوست گرامی پاینده باشی خندانک خندانک خندانک
    وحید کاظمی
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۳۶
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    درود بر استاد شفیعی گرامی
    خیلی عالی بود
    خواب میخواهم و ویسکی
    اوف غوغاست
    حسام الدین مهرابی
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۵۰
    سلام دوست عزیز
    مثل همیشه نوی نوی نو
    احسنت بر این خلاقیت زیبا
    بسیار بسیار لذت بردم از شعرتان
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۵۳
    جناب آقای شفیعی عزیز، سلام علیکم.
    .............................................................
    تفسیری زیباست ازآنچه که درذهنِ شاعرجاری ست درلحظه های نابِ سیردرعالمِ ............
    خسته نباشید بزرگوار........... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    عباس زارع میرک آبادی
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۰۵
    درود بر شما عزیز
    حالتی از حیرانی را به تصویر کشیده اید
    آفرین
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    صفیه پاپی
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۰۶
    ................. خندانک خندانک خندانک .......................
    درود جناب شاهرخ خندانک
    زیبااا بود خندانک خندانک خندانک خندانک
    ضربه ی پایانی عاااالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک

    راستی استاد سپیدهای زیبا ! چرا فقط اسمتان در پست یک عکس و یک سپید بود!؟؟؟
    پس شعرتان کو؟؟؟؟ خندانک
    ................. خندانک خندانک خندانک ......................
    هدیه به اهالی خوب شعر ناب خندانک

    روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از او خواست که به او درسی به یاد ماندنی دهد. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی.
    استاد پرسید: «مزه اش چطور بود؟»
    شاگرد پاسخ داد: «خیلی شور و تند است، اصلاً نمی شود آن را خورد.»
    پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید. استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: «کاملا معمولی بود.»
    پیر هندو گفت: «رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو می شود همچون مشتی نمک است و اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگتر و وسیعتر می شود، می تواند بار آن همه رنج و اندوه را براحتی تحمل کند. بنابراین سعی کن یک دریا باشی تا یک لیوان آب.»
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۱۹
    نامم انسان
    اشرف مخلوقات
    هبوط کردم
    برزمین
    بجرم یک هوس!
    واینک
    برخواهم گشت دوباره
    دست پُر
    امابادامن دامن هوس !بداهه...
    بگمانم نزدیک شدم به پیام شعرتان استادم خندانک

    ................................................. خندانک خندانک خندانک
      مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۱۰
    درودهااااااااااااااااااااااااا
    عالی بود
    مانا باشی خندانک خندانک خندانک خندانک
    مسيحا الهیاری
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۲۰
    سلام بر اشرف مخلوقات عاليييييييييي بود مخصوصا ....

    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    نیره ناصری نسب
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۵۷
    سلام و درود بر جناب شاهرخ گرامی

    امشب در من نیآ


    طوریم نیست


    اینبار .. تنها... میخوابم


    یادت باشد

    من...فقط ... اشرف .... مخلوقاتم

    قسمت پایانی عالی خندانک خندانک

    مرحبا بر شما

    پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
    مهدی صادقی مود
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۳
    عرض ارادت بچه ی مردم خدمت اشرف مخلوقات
    خندانک خندانک
    اصلا نیآ
    امشب در من نیآ
    طوریم نیست
    اینبار .. تنها... میخوابم
    یادت باشد
    من...فقط ... اشرف .... مخلوقاتم

    بسیار زیبا بود
    لذت بردم
    بیشتر وقتی به آخراش رسیدم
    خندانک خندانک
    درود برشما جناب شفیعی عزیز
    امید مرادی
    يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۳۲
    احسنت ...یادت باشد ...چه تلنگر خوبی خندانک خندانک خندانک
    فانی ام
    فانی
    از من چه می ماند
    يك تكه شعر
    يا دو تكه مهربانی
    نمی خواهم
    خسته ام از اين تظاهر جاودانی...
    مجنون ملایری
    دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۳۶
    باسلام استاد عزیز عالی لذت بردم موفق باشید
    آرمین اسدزاد (الف)
    دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۱۰
    WOW
    مجتبی جان ترکوندی!!!
    خیلی وقت بود شعری با این عمق نخونده بودم!
    درباره ی موضوع این شعر ساعتها میشه صحبت کرد...
    ممنونم ازت برادر خندانک خندانک خندانک
    فريد عباسي
    دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۷
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    بهاره ترابی (بهارنارنج)
    دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۵۶
    آقا آقا من اعتراض دارم خندانک به من گفته بودن، اشرف مخلوقات منم خندانک حالا شما میگی منم؟! خوب چرا با احساسات یه جوون بازی می کنید؟ خندانک به خصوص با جنبه های مادی و دنیویه نیمه ی اول شعر! البته کاملا مشهوده برای نسل من جذابیت بیشتری داره خندانک
    فقط یه چیزی \"آبی جان\" رو معرفی نمی کنید؟ خندانک
    خیلی خوب بود اما دیگه با احساسات ما جوونا بازی نکنید خندانک
    یونسی یونس
    دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۵۹
    عرض ادب و احترام بزرگوار
    چه بگویم ؟ که نگویم بهترست ......
    همانند مضمون قالب شهراشوب از فروغ هجو است که در نکوهش از اشرف مخلوقات و باواژه های رکیک از زیبایی شعر کاسته شد .
    انتقاد نیست نظر است از ژرف ساخت شعر زیبای شما و ولاغیرررررررررر.......
    عباس یزدی (طوفان)
    پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۰۱
    سلام خندانک خندانک خندانک خندانک
    زبان احساستان شفاف و صریح بود

    احسنت خدا به خود تو بودی
    امروز به قعقرا غنودی

    شد سجده گه فرشتگانش
    تا سیب خطا ز خود ربودی

    بداهه خندانک
    حسام الدین مهرابی
    پنجشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۳۱
    بسیار زیبا بود دوست خوبم شاهرخ خان
    با عبارات متفاوت و خلاقانه و ناب
    مثل همیشه نوی نوی نو سرودی
    حسين زرتاب
    جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۴
    با چشمى باز هبوط كن

    سلام و سپاس دوست عزيز

    زيبا بود

    قلمتان هماره شكوفا
    رحیم نیکوفر   ( آیمان )
    جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۰۲
    سلام استاد
    درود استاد
    میخوانم لذت میبرم می آموزم
    سپاس
    خندانک خندانک خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0