سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        یکی از ما دیر است

        شعری از

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        از دفتر مانامه نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۲۶ شماره ثبت ۴۴۱۵۵
          بازدید : ۶۶۰   |    نظرات : ۱۰۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        آخرین اشعار ناب مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        یکی دیر است اینجا
        ....یکی از ما
        دیر است.
        یکی از ما به خدا با ما نیست.
        به خدا با ما نیست
        یکی از ما که به چشمان پر از وحشت گل میخندد.
        و اذان میبردش
        قبل انی که دهد گوش به نالیدن بلبل اینجا.
        .... و در اینجا
        سخت مشغول نمازند همه.
        اخرین ناله بلبل خونی است.
        سبد چشمکی از دست ستاره کم شد.
        ....یکی از ما
        به بیچارگی شمع غزل داد و
        به بن بست ترین کوچه وصیت میکرد:
        خنده و بوسه غریبند غریب
        ناله و نور فقط مصنوی است
        و خدا اینجا نیست
        همه اینجا دیرند.
        ... و در اینجا
        دیر است.
        جای بلبل خا لی است.
        خنده را دیر شده بوسیدن.
        موج با هیز ترین ساحل دنیا رفته.
        و سلامت  ابی
        بوی دیروز تنفر دارد.
        من هوا کم دارم   ..........................
        ....یکی از ما
        مرده
        یکی اما دیر است
                                    (((((((((  شاهرخ )))))))
        ۱۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۳۲
        داداشی از شعر و صفحه زیبایت لذت بردم و کیفور شدم افرین و احسن خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۰۴
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود استادخوبم
        زیبا زیبا زیبا
        همین خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۰۴
        درود گرامی
        نیمایی زیبا و خوش آهنگ خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۳۸
        باسلام استاد عزیز عالی مثل همیشه موفق باشید
        زهرا ضیایی(روح الغزل)
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۵۸
        یکی از ما


        به بیچارگی شمع غزل داد و


        به بن بست ترین کوچه وصیت میکرد:


        خنده و بوسه غریبند غریب


        ناله و نور فقط مصنوی است


        و خدا اینجا نیست


        همه اینجا دیرند.


        ... و در اینجا


        دیر است.

        خندانک خندانک خندانک خندانک

        فوق العاده ست
        دستمريزاد

        به دل من خيلي نشست
        سپاس خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۰۶
        واژه \" دیر \" در این اثر زیبا می تواند به معنی نیستی و مرگ نیز ترجمه شود. دیر شدن یعنی از \" دست رفتن \" که با مردن تفاوت دارد اما در این اثر یک ریشه دارند.
        و خدا اینجا نیست
        همه اینجا دیرند.
        ... و در اینجا
        دیر است.
        در سرزمینی که همه چیز و همه کس در هم پیچیده اند و محو شده اند . و من ... دیرم و تو دیر...
        هوای تنفس ...هوای بودن ... نیست
        دوست عزیز جناب شفیعی ، آینگونه که شما قلم زدید باعث شدید که خواننده تا اعماق خودش درگیر معانی شود و با اثر شما برود به صحنه صحنه شعر سر بزند .
        اثر شما سراپا اندیشه بود . زیبا ، خیال انگیز... و ارزشمند نیز... درود بر شما خندانک
        علی غلامی
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۸
        سلام جناب استاد شفیعی
        اثری به غایت متفاوت اما در چهارچوب و اسکلت مثل اشعار قبلی شما اما کمی از فضای اجتماعی خودش را بیرون کشیده و به جای نظاره قانونمند فقط این بار قانون و احساس در آن پر رنگ تر دیده می شود....

        اما کلمه دیر!

        بگفت و بخفت و برآسود دیر
        گو نامبردار گرد دلیر.
        فردوسی

        شادباش و دیرباش ودیرمان و دیرزی
        کام جوی و کام یاب و کام خواه و کام ران .
        فرخی

        اما تا اواخر سروده من به کلمه دیر شک داشتم که شاید این کلمه به معنای:
        دَیْر، دَیَرَة، اَدْیار،دیران ، دارَة، دارات و دَیِّرَه دور، دُوَران ، ادوار، دوار و أدِورة. و از کلیه ٔ این واژه ها چنین بر می آید که کلمه ٔ دیر یکی از لغات دار می باشد و شاید پس از تسمیه ٔ دار به معنای مخصوص بخود به محل سکونت راهبان تخصیص یافته و برای آن علم شده است . (از معجم البلدان ).

        اما در اواخر سروده شکی دیگر حاصل شد به معنای متضاد بر این حرف ولی باز هم مرددم بر این کلمه......
        خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۴۶
        یکی از ما به خدا با ما نیست................................. خندانک

        خیلی زیبا ...بلبل وباغ وگل وشمع.....بانگاه تازه ای در نیمایی زیبایتان

        درودتان استاد خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۱۸
        احسنت و درود بر شما جناب شفیعی بزرگوار

        زیبا و عمیق بود جای حرف های زیادی داشت

        فرصتی شد باز می خوانم حتما

        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۰۹
        ............ خندانک خندانک خندانک ......................
        درود جناب شاهرخ خندانک
        سروده ی جذابی بود خندانک خندانک خندانک
        سروده ای که احتمالن هرکس با کلمات کلیدی خودش آن را رمز گشایی خواهد کرد...تا چه قبول افتد و چه در نظر آید...
        نوشته هایی که ترایگری برای مطالعه ی بیشتر می شوند را دوست دارم.
        دست مریزااااادخندانک
        ............. خندانک خندانک خندانک ..........................
        روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند. شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه این‌گونه اشك می‌ريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟»
        شیخ جعفر در میان گریه‌ها گفت: «آری، یکی از لات‌های این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.»
        همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟»
        شیخ در جواب می‌گويد او به من گفت: « شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من می‌گویند. آیا تو هم همانی هستی که همه می‌گویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.»
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۱۱

        یکی از ما...
        به بیچارگی شمع غزل داد و
        به بن بست ترین کوچه وصیت میکرد:
        خنده و بوسه غریبند غریب
        ناله و نور فقط مصنوی است
        و خدا اینجا نیست
        همه اینجا دیرند.
        ... و در اینجا
        دیر است.
        جای بلبل خا لی است...

        خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۰۲
        جناب آقای شفیعی عزیز، سلام علیکم.
        ...........................................................
        سروده ی زیبایتان راخواندم و........صحبت های زیباتری که باجناب غلامی داشتید واستفاده هابُردم.............
        (شما بهترمی دانید) مفهوم درذِهنِ شاعرست وتمامی سعیَش درانتقال به خواننده ویا شنونده................وموفقیّت آنگاهی ست که این انتقال به خوبی انجام پذیرد وجای سؤالی باقی نگذارد............وامّا .........برداشت، .......تفسیر و.....فقط باشنونده ،وهرکس دراین زمینه آزادست .......
        بسیارزیباست جناب شفیعی عزیز، دست مریزاد.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سما همدانی
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۳۵
        سلام بسیار زیبا و متفاوت بود
        لذت بردم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۲۳
        درودی دوباره بر جناب شاهرخ بزرگوار

        خنده و بوسه غریبند غریب


        ناله و نور فقط مصنوی است


        و خدا اینجا نیست


        همه اینجا دیرند.


        ... و در اینجا


        دیر است.

        بازهم خواندم و بهره گرفتم استاد
        گاهی هستیم ولی خیلی دیر می فهمیم زمانی که دیر شد جای برگشتی نیست اینجا دیگر دیر شدن از دست رفتن است مانند کسانی که تا پایان عمر در نادانی خود دست و پا میزنند.
        خندانک
        خواستم حرف بزنم گفتند دیر شد
        خواستم نگاه کنم گفتند دیر شد
        خواستم بشنوم گفتند دیر شد
        خواستم زندگی کنم گفتند دیر شد
        من آغازی نداشتم
        ولی گفتند دیر شد
        خندانک
        سپاس خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۱۹
        یکی از ما که به چشمان پر از وحشت گل میخندد.

        و اذان میبردش

        قبل انی که دهد گوش به نالیدن بلبل اینجا.

        .... و در اینجا

        سخت مشغول نمازند همه.
        خندانک خندانک
        سلام جناب شفیعی عزیز
        من این دغدغه های اجتماعی را در شعر شما خیلی دوست دارم و شما را از دغدغه های اجتماعی اشعارتان بیشتر خندانک

        خیلی قشنگ بود
        احسنت
        لذت بردم خیلی
        خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۳۴
        استاد شفیعی عزیز
        درود بر شما
        خلاقانه و زیبا احساس درونی را به تصویر کشیده اید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آرمین اسدزاد (الف)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۴۹
        همه اینجا دیرند...
        همین سه کلمه گواه محکمیست بر هنر بیکرانتان خندانک
        مانا باشید و نویسا خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۳
        احسنت دوست عزیز و گرامی شاهرخ خان
        بسیار زیبا سرودید...
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۵۴
        اوه اوه عجب کولاکی کردی
        سلام بر داداش گلم استاد شاهرخ بزرگوارم
        خیلی خیلی خوب بود
        یکی از ما به خدا با ما نیست
        عالی
        اگه اجازه بدی رو این یه تیکه یه ترانه بنویسم خیلی خوشم اومد
        مرحبا داره
        یونسی یونس
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۵۹
        عرض ادب و احترام
        بازی با واژه زیباست و هنرمندانه
        زیبا ..........................زیباست
        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۱۰
        دوسش داشتم با همه پیچ و خمای اندامش خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۴۴
        درودتان باد و آفرین ها
        کیفورشدم
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        منصور شاهنگیان
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۰۳

        با درودی صمیمانه به شما

        و احساس و کلام دلنشین شما ...

        موفق و پیروز باشید ...

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسيحا الهیاری
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۲۰
        تمام شهر بوي مرگ ميدهد ...چه بورسي دارد عزرائيل
        افرين بر استاد بكرهاي زيبا آفريننننننننننننن
        مهدی صادقی مود
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۵۳
        خندانک خندانک
        سلام مجدد جناب شفیعی عزیز
        دوباره خوندم و لذت بردم
        آفرین برشما
        خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۲۸
        سلام
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        صابرخوشبین صفت
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۲۲:۰۱
        بسیار زیبا خندانک خندانک خندانک
        امید مرادی
        سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ ۲۳:۳۱
        سرود ه های شما رو نمیشه از دست داد ...باور کنید خندانک خندانک
        اسماعیل علیخانی
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۲۷
        یکی از ما دیر است
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0