سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        مرا به باده چه حاجت

        شعری از

        غلامرضا محمدی/کویر

        از دفتر درکوچه های آشتی کنان نوع شعر مسمط

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴ ۲۰:۵۳ شماره ثبت ۳۶۸۰۳
          بازدید : ۷۲۴   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر غلامرضا محمدی/کویر

        کمال عشق وسعادت که مست بوی تو باشم
        اسیر طرة  دلجوی مشکبوی تو باشم
        عطش عطش همه جان تشنة سبوی تو باشم
        غزل غزل زتو خوانم ترانه گوی تو باشم
        «در آن نفس که بمیرم در آرزوی توباشم
        بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم»
        به جز ولای تو در دل محبتی نسپارم
        گرم زخویش برانی چو ابر تیره ببارم
        به عشق دست توسل به دودمان تو دارم
        بدین امید گر عمری به انتظار سر آرم
        «به وقت صبح قیامت که سرزخاک بر آرم
        به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم»
        شکست صولت دشمن به ذوالفقار تو در هم
        به گل نشاند غدیرت بهار دلکش خاتم
        به حسن وخلق وصلابت خداست در تو مجسم
        دل از جهان بربایی وصبر و تاب ز آدم
        «به مجمعی که در آیند شاهدان دو عالم
        نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم»
        به درد و داغ نهانت شکسته بغض گلویم
        کمیل عشق تو خواندم نشست سیل به کویم
        به موج خیز بلا ساحل نجات تو پویم
        به کس امید نبندم زکس مراد نجویم
        «حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
        جمال حور نجویم روان به سوی تو باشم»
        چو دور عمر سر آید به صد ملال بخسبم
        زشعله شعلة  عشقت در اشتعال بخسبم
        کز اشتیاق تو در حسرت وصال بخسبم
        گرم امید تو باشد در این خیال بخسبم
        «به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
        به خواب عاقبت اگه ز بوی موی تو باشم»
        اگر چه تشنه «کویر»م  اسیر آتش وطوفان
        تویی چو ساقی کوثر به کوی باده فروشان
        نه زمزمم طرب آرد نه آب چشمة حیوان
        چنان به عشق تو مستم که گر زدست رود جان
        «می بهشت ننوشم زدست ساقی رضوان
        مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم»
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0