سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      کودکان خیابانی

      شعری از

      مصطفی پایمرد

      از دفتر پاییز نوع شعر مسمط

      ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۳ ۱۱:۲۶ شماره ثبت ۳۳۲۸۸
        بازدید : ۱۵۶۰   |    نظرات : ۱۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      مسمط :
      "یار دبستانی" برایت قصه ها دارد
      از "اشک تکراری" بی چون و چرا دارد
      این گریه ها بدجور در گوشم صدا دارد
      آن "کودک بدبخت" مثل بنده "انسان" است
      مربع
      در زیر بارانهای پاییزی تبسم کرد
      یک چتر و دست گرم بابا را تجسم کرد
      در خش خش برگ درختان راه خود گم کرد
      غافل از این... این اولِ "سرما و دندان" است
      مربع
      در اضطراب کوچه ها در فکر فردا بود
      یک عالمه دشواری و سختی مهیا بود
      آغاز آن پک های پنهانی از اینجا بود
      در طالعش این گونه باشد راه زندان است
      مربع
      در لابه لای روزنامه نکته ها گم شد
      آن "مشق کودک " بود ، "فیلم و عکس" مردم شد
      در گیر "رفتن های مردم " بی ترحم شد
      او "خانه ی گرمش" ، کنار این خیابان است
      مربع
      از دست سنگین زمانه او کتک خورده
      در "زیر پای عابران" خواب خوشش برده
      "آغوش گرم مادری" در خاطرش مرده
      هر رگذر حتما که نامش یک "مسلمان" است
      مربع
      اینجا "خدا مرده" تمام شهر "بیمار" است
      اشعار ، تبلیغی فقط بر روی دیوار است
      در گوشه های شهر ما اینگونه بسیار است
      یک کودک تنها که او هم اهل "ایران" است
      مربع
      ما گرد آن خانه به دنبال چه می گردیم ؟؟؟
      افسوس بر احوال این بی خانه بد کردیم...
      افسوس .................... خوب همدردیم... !!!
      افسوس وجدان شما بدجور بیجان است...
      مربع
      گلدسته های شهر تب کرده فراوان است
      "تختی" فقط "استادیوم" یا نام "میدان" است
      و رادیو در حال تکرار حذیان است :
      یک موج سرما... مملکت عالی... گلستان است
      مصطفی پایمرد
      ۸
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0