بیچاره دلم
می شکند
قندیل های آویزان از قلب های یخ زده را
و لک می زند
برای لک لک های تنها نشسته بر بلندای مهربانی
شاخه گلی می خواهد
گرم و آتشین ،دلنواز، فاصله برانداز
تو نداری؟
پ.ن : این دلنوشته به نوعی گلایه از تعدادی از دوستان عزیز است
که تنها به ارایه سروده اکتفا کرده و به سروده دیگر دوستان سر نمی زنند
و یا حتی در مواردی جواب سلام دیگران در پای سروده هایشان را نمی دهند
شاید قلب یخی دارند
و یا تنهایی را ترجیح میدهند