سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    بگو حال چه هستیم

    شعری از

    محمد رضا نظری(لادون پرند)

    از دفتر واژه های بی سرزمین نوع شعر بحر طویل

    ارسال شده در تاریخ شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۲ ۲۰:۰۱ شماره ثبت ۱۲۷۰۰
      بازدید : ۱۳۵۷   |    نظرات : ۳۶

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر محمد رضا نظری(لادون پرند)
    آخرین اشعار ناب محمد رضا نظری(لادون پرند)

    ما که رفتیم و گذشتیم...
    از این کوچه سفر کرده و در راه دگر پای به خدمت بگرفتیم.
    از این قافله ظلم حذر کرده به کوی دگری پای گرفتیم.
    نشستیم و دو صد نقشه کشیدیم که اینگونه از این کوچه گذر کرده و آن گونه
    از این شهر سفر کرده به آن کوه که سر تا قدمش تیشه فرهاد نشسته است و یا
    سینه شیرین سر هر تیغه کوهش بشکسته است نشینیم.
    و اینک ته این چاه...تو ای سرو بلند ملکوتی نظری کن!که زمان رفته و فرهاد
    دگر تیشه به دست است در این دامنه کوه...
    ما که رفتیم و گذشتیم و در این دامنه صد بار به صد سنگ که از سوی تو
    فرو ریخت غریبانه شکستیم.ولی عهد ببستیم و بر این عهد وفادار بماندیم و نشستیم.
    شکستیم و نشستیم ولی بار دگر با احدی عهد نبستیم به جز خون دلی کز سر هر
    پنجه کوهت به سرم ریخت.
    بگو حال چه هستیم؟بگو باده پرستیم و یا واله و مستیم که در غربت این
    تیرگی کوه نشستیم؟!
    چه دیدیم در این سلسله موی سیاهی که شب آویخت به هر چهره مهتاب و چه
    رازی است در این تیشه که در دست همه صاعقه ای بر سر کوه است؟!
    بگو حال که بر قله این کوه نشستیم...بگو بر سر این تخت خطا کرده نشستیم؟!
    و یا بر سر حق خود و گنج خود و خون دل خود قافیه بستیم؟
    اگر عهد شکستیم و یا قافیه بستیم...اگر باده پرستیم و یا واله و مستیم بگو
    حال چه هستیم؟!که هستیم در این قله مهتاب و عبادتگه فرهاد؟!
    بگو بر سر این تخت خطا کرده نشستیم؟؟!
     
    (13/8/79)
    ۰
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0