شنبه ۱ ارديبهشت
|
|
خدایا چقدر سخت فراموشت کرده بودم ...
فهمیدم حتی اگر همه بروند باز هم خدا ماندگار است🌿🤍
|
|
|
|
|
توی این عصر جدید / توی این دنیای پَست
|
|
|
|
|
از آن غم با دلم دائم خلیل است
که کوته دست و خرما بر نخیل است...
|
|
|
|
|
بدو گفت نیلوفر آبیام
بیا تا بسازیم آبادیام....
|
|
|
|
|
باز یک مرتبه گریان شدهام با عشقت
|
|
|
|
|
پروانه ها . . .
مدتی در پیله بودم سایه سار لاله ها
بغض اشک آبسنتی در لابلای ناله ها
|
|
|
|
|
بر سر سجاده دارم این دعا
من تو را خواهم همیشه از خدا
گر براورده شود این حاجتم
عقد گردانم تو را من
|
|
|
|
|
اگر درآیینه دل کردی نگاه .....
|
|
|
|
|
این اضطراب، با خفقان می کشد مرا...
|
|
|
|
|
اگــر خـود را مسلمــان می شماری
چرا دل را به شیطان می سپاری
|
|
|
|
|
ساقیا دست این مست بگیر...
|
|
|
|
|
آن دم به فدایت که ، روی تو ببینم باز
بی روی توچشمانم ، همسایه ی باران است
|
|
|
|
|
شیخ شهر آشوب شهر ما شکایت میکند
|
|
|
|
|
متأسفم برای ادبی که ،
نم کشیده
|
|
|
|
|
شب است و بیدار ماندهام هنوز
کجاست نوازش دست مهربانت
شب همه شب در فکر تو بودم
کجاست لغزش موی افشا
|
|
|
|
|
کاش می شد در کنار مَیل فامیل ، میله ها...
|
|
|
|
|
اندوه که هیچ ، مرگ هم کم آورد.
|
|
|
|
|
تور را در خلوتم خوانم که شب را بی سحر بسیار بودم
دل عاشق نشان می خواست به امید نثار بودم
ب
|
|
|
|
|
لعنت به تو ای عشق که با آن همه آزار
یکبار نگذاشتی برسد لب به لبانش
|
|
|
|
|
نازم غم تو را که دلم را امان نداد
|
|
|
|
|
زندگی تقلید طوطی وار نیست/بین انسان ها به جز دیوار نیست/...
|
|
|
|
|
شعر سروش
در نقد بابیت و بهائیت
|
|
|
|
|
در بین زر نگاران، ما هم نگار داریم
تاریخ پر ز عزم و وزن و وقار داریم
یک آسمان ستاره، در قلب ما درخ
|
|
|
|
|
وقتی معلول تو
در بیابانی چنین معقول
و مقبول من است
|
|
|
|
|
خورشید اهل آسمان را سر بریدند..
ماه منیر دو جهان را سر بریدند..
قلب خدا بشکسته با صد ها جفا..
در
|
|
|
|
|
در فتنه های لشکر مویت رها شدم
|
|
|
|
|
کجاست او؟ کجاست او؟ کجاست او؟!
چگونه پشت فاصله از من جداست او؟!
.....
|
|
|
|
|
گفتم می توانم
زندگی را
با یک سرفه
خفه کنم!
خندید، گفت:«
|
|
|
|
|
نهیبی ز وجودشان میگفت :
از خرِ شیطون بیاین پائین
|
|
|
|
|
با پنجره ای بسته چرا خانه بسازیم
|
|
|
|
|
دلت از عمق چشمانت نگاهم ....
|
|
|
|
|
ننـگ و نفــریـن بـــاد بـی شک بــر کسی
چون به هر پستی به هر پستی رسد
|
|
|
|
|
به سراغم اگر آمدی
یادت نرود دبه ای آب و یک گلاب بیاوری
من پیش ترها در چشم انتظاری
رفته ام...!
|
|
|
|
|
بهترین چیز رسیدن به نگاهیست
که از حادثه عشق تر است
|
|
|
|
|
بعد از این دیگر سکوتم را تماشا میکنی
گیر کردم در گلویی،خسته از فریادها
|
|
|
|
|
کسی که عمر او در بند آه است/ابوالقاسم کریمی
|
|
|
|
|
دیوانه من که چنین توبه ای شکسته ام
|
|
|
|
|
از راز و نیاز با تو هم می ترسم.
|
|
|
|
|
این زبان آتش پنهان به خاکستر توست
|
|
|
|
|
✍️تصنیف سرا: م.مدهوش♥️
🎤 دکلمه: بانو هستی احمدی🌿
|
|
|
|
|
داغچشمانش برایندلماندورفت
دیدمشاواسبخودراراندورفت
|
|
|
|
|
مرا نه سختیِ راه از دلت کنار زده
غرور فاصله انداخته، حصار زده...
|
|
|
|
|
مهره ها در جای خود بازی کنند
اهل بازی را به خود راضی کنند
گر که هر خر مهره شه گشت و وزیر
|
|
|
|
|
بیابیا باران که خوب می آیی
|
|
|
|
|
روبروی این هراس ،بگذارهمه چیز راجار بزنم
|
|
|
|
|
و آن هنگام که به من خیره میشدی
صاعقهای مرا در بر میگرفت
چون بنی اسرائیل
|
|
|
|
|
دیرگاهی است که ما خیره به راهیم بیا
همگی غرق تمنای نگاهیم بیا
|
|
|
|
|
بی عطر تنت خانهی من غمگین است
|
|
|
|
|
شعر عاشقانه
قطعه ای از مجموعه اشعار چاپ شده
"شور میشود هر چشمی که تو را میبیند"
|
|
|
|
|
حال دل با بودنت انگار جور دیگریست....
|
|
|
|
|
جانزخمی و تنخطخطی و دلخونین :
" بـا درد قــرارداد جــهـانـی بـسـتـیــم "
|
|
|
|
|
مهر کردم دشمن غدار را.
در سرش پیچاند آن افکار را.
|
|
|
|
|
چون خزان خیره براهم که بهاری برسد
|
|
|
|
|
«هوار میزنم»
غزلی زیبا و بیاد ماندنی برای عاشقانی که هنوز با هزار امید و آرزو دیدن
|
|
|
|
|
شب و هر لحظه تو را می خواهم
|
|
|
|
|
یک بچه ی مثبت که فقط در پیِ ماچم
دلبسته ی لب های قشنگ و پرِ قاچم
تا اینکه بگیرم دو سه تا بوسه ی کش
|
|
|
|
|
بوی بهار دوباره پیچید در مشامم
|
|
|
مجموع ۱۲۳۴۶۳ پست فعال در ۱۵۴۴ صفحه |