شعرناب

از عطار به حافظ

یادم می آید اولین کتاب شعری که از ادبیات ایران به طور جدی خواندم ،منطق الطیر عطار نیشابوری بود و چقدر خوب بود این انتخاب.من با شعر روان و ساده عطار در این شاهکار و با ماجرای شگفت انگیز آن پرندگان که تصمیم میگیرند برای دیدن سیمرغ راهی کوه قاف شوند عاشق شعر وادبیات فارسی شدم.عطار در همان اوایل کتاب و در فصل معرفی پرندگان و وابستگیهاشان معجزه میکند با بیانش و در تک تک داستانهای کوتاه این کتاب خواننده را سیراب میکند از ادبیات ناب و در داستان شیخ صنعان شاهکاری دیگر می آفریند.منطق الطیر عطار شگفت انگیز است و اسرار آمیز.صدای پرندگان و آواز پر سیمرغ و ناله های شیخ صنعان و خنده های دختر ترسا و گفتگوهای شخصیتهای این اثر را میتوان از لابلای برگها و بیتهای کتاب شنید و آنها را باور کرد.منطق الطیر ،مینیاتوری ترین اثر شعری ادبیات ایران است.
عطار دروازه ورود من به باغ پر نقش و نگار ادبیات فارسی بود و من او را دوست دارم و هم او را جزو بزرگان این عرصه میشمارم ،حتی اگر با برخی اشعار مطلق صوفیانه اش ،امروزه زاویه پیدا کرده باشم.خواندن و فهمیدن عطار واجب و لازم است برای فهمیدن مولوی و حافظ.من با عطار آغاز کردم و به حافظ رسیدم.شاید فقط,حافظ میتوانست داستان شیخ صنعان عطار و مفهومش را اینچنین نغز در بیتی بیان کند:
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار در تقویم ایرانیان بود و شاید بهتر بود این یادداشت در همان روز نوشته میشد,البته برای من ،همه روزها,روز عطار است.


0