شعرناب

نقد سه


بنام خداوند مهر آفرین
با سلام واحترام واجازه از حضورمدیریت محترم ، استادان و نابیان بی نظیر
سومین شعر بدون نام شاعر محترم
جهت نقد وبررسی محتوا و ساختار و ...ارسال می شود.
تردیدی نیست که در فعالیت های تیمی و مشارکتی ،
ارزشمندی عملکرد کار وثمره ی آن
در گرو فعالیت تک تک اعضاست.
با این باور منتظر نگاه سبز عزیزانمان هستیم .
با توجه به پایان سال ومشغولیت وسفرها ،ان شاالله ادامه
مجموعه ی نقدها پس از تعطیلات نوروزی خواهد بود.
شبیه برگ بی جانی به زیرپای عابرها
سکوتم عین فریاداست توازمن بی خبراما
شبیه تک درختی زرداسیربادپاییزی
ویا هم عابری خسته کنارجاده ای تنها
ویا همچون گل سرخی میان مشت یک کودک
که دردی دردل وجانش مداوم می کندغوغا
مثال بیدمجنونی که خردش می کند طوفان
شکستم درخودم اما ،تحمل می کنم غم را
کبوترها مگرآیا خبرهارانمی گویند؟
ازاین بانوی دلتنگی که هردم میشود لیلا؟
نه خوب من نمی نالم اگرمی سوزم ازهجرت
به یادت گرچه بی تابم ،پریشان می شوم اینجا
خودم دیوانه ای هستم که عشقت گشته زنجیرم
بیابگشا توبندم را که مردم بادلم تنها...


0