شعرناب

فلات ایران زمین سرزمین نور

فرزندان نور همگی از فلات ایران هستند.
بخش تاریکی فکر می کند در دره ای به نام روح می تواند روح هارا برای انجام آنچه می خواهند در زمین به کار گیرند ، متاسفانه در طول تاریخ و تهاجمات بسیار از نوشته ها و اعتقادات که مارا در مسیر انسان کامل شدن ،نوشته شده بود ، توسط عوامل تاریکی برده شد و آنان از سالیان گذشته این منابع نور را در دسترس دارند و رمز گشایی می کنند
علت اغتشاش در ر فلات ایران ، رنج ها در این قسمت از زمین ،
نیز به همین دلیل است که مانع از بیداری انسان از خواب شوند.
به دلیل نور است و نیاکان نوری ما که از سی هزار سال پیش تا سه هزار سال پیش شروع به نوری شدن کرده بودند البته آنان آن موقع در بعد پنجم از لحاظ آگاهی قرار داشتند و سیر در جهت قرب الهی برای آنان آسان بود
تاریکی به دلیل تولد روح های متولد شده در فلات ایران طی صدو پنجاه سال اخیر ، هراس دارد ،زیرا روح نیاکان ما مجدد باز گشته اند ، زیرا می دانند این عزیزان مان خود را باید بیابند،زیرا فرزند نور هستند و برای هدفی الهی اکنون برزمین بر این منطقه ی حساس به دنیا آمده اند.
زیرا فلات ایران قلب زمین هست و چرخش نور و انرژی در همین مرکز هست و مهربانی و عشق بستگی به این منطقه دارد،
چو ایران نباشد تن من مباد ، یک کالبد را که در نظر بگیریم حیاتی ترین مرکز آن کدام است برای زنده ماند ن قلب آن ، آری این چنین است که
دسیسه می چینند توطئه می کنند سختی می دهند که من و تو و ما بیدار نشویم
کوه هایی در این منطقه هست ، ،سرسار از انرژی و هدیه هایی که نیاکان نوری ما برای ما ودیعه گذاشته اند ، و در میان دره های روح واقع است ، و همه می دانند ایران مهم است ، به همین دلیل کتابهای خیام حافظ و رودکی را .... تمام بزرگان مارا می خوانند و ما باید با این روح ها در ارتباط باشیم و بشنویم زیرا در ارتباط با ماهستند ، و ازاین سبب تاریکی همیشه مشکل ایجاد کرده است .
زیرا نمی خواهند نوریان به خواستگاه و انرژی درونی خود برسند ،که همه دارای نور شوند که عاملان خشونت تجاوز غارت جنگ ، خونریزی در زمین مجبور خواهد شد تبدیل به نورشوند
از لحاظ روحانی ،ما را آنقدر ترسانده اند که مرگ را یک غول بی شاخ و دم می دانیم و نابودی یا اگر اسم روح می آید بعضاً لرز به تن برخی می افتد ،خیر اینگونه نیست زیباترین هست روحی که به گوهر و الماس درونی الهی خود بیدارشده است ، و جلوه ی زیبای جمال حق .
مرگ نیز تولدی دوباره است ، رسم شد برای بدرقه ی عزیزان فوت شده مشکی بپوشند رنگی که انسان را از نور و از درک نور دور می نماید انرژی را اندک می کند نه اینکه بگوییم مشکی فلان است نه ، اما مشکی رنگ عشق نیست ، اگر عزیزی بزرگواری ،عزیز خود را از دست می دهد ، انرژی و حالت روحی خود را حفظ نماید همان عزیز فوت شده هر لحظه مترصد این است که با او ارتباط بگیرد البته ارتباط کلامی نیست از راه قلب و تله پاتی گاها انجام می پذیرد ....
راه از قلب می گذرد در هیچ علمی نیست در هیچ اندیشه ای نیست غیر از قلب که مکان الهیست ، ما احتیاج داریم چشم دلمان گشوده شود الهی به کور دلی ما پایان ده ،به نور اشراق و روشنا ئیت
آری آدمی باید به تمام آنچه می داند بار دیگر به علم نور و عشق بنگرد
💜💛💙🤍🙏☀️


0