شعرناب

آوانگارد؟!؟!؟

آوانگارد؟!؟!؟ کی گفته یه هنرمند آوانگارد باید همیشه خودشو از بقیه دور کنه و در زمان آینده زندگی کنه؟ اثر هنری که نتونه در زمان خودش حرفی برای گفتن داشته باشه، چطور میشه در آینده زبان باز کنه؟ البته مثال های نقض زیادی برای همین فرضیه وجود داره، مثل نقاشی های "ون گوگ" که سالها بعد از مرگ خالقش توانستند جایگاه خودشون رو پیدا کنند...! اما باید به این نکته اشاره کرد که آیا میشه این نمونه آثار رو آوانگارد نامید یا خیر؟ هنرمند آوانگارد کسی است که همواره یک قدم جلوتر از افکار عمومی جامعه حرکت کنه تا به وقتش مخاطبین خودش رو پیدا کنه (مخاطب عام). اما بسیاری از هنرمندان کنونی که ظاهرا خود را کیلومتر ها جلو تر از عقل و تفکر مردم بحساب می آورند، با خلق آثاری عجیب و غریب و البته ناکارآمد سعی دارند خود را آوانگارد یا چیزی شبیه آن معرفی کنند. در کل به نظر من اثری شرایط پیشگام و آوانگارد بودن رو داره که در وحله اول: خودش رو محدود به یک موضوع خاص نکنه (این محدودیت موجب بوجود آمدن یک تاریخ انقضا برای آن اثر خواهد شد) و در وحله دوم: دارای اصالت باشد، و در وحله سوم: با زبانی نو، حامل پیامی باشد.


0