شعرناب

کاش مرد بودم تا....


کاش مرد بودم تا....
وقتی دلممیگرفت نصفه شب میزدم بیرون..
بدون هیچ ترسی تمام کوچه های خلوت رو میگشتم..
کاش مرد بودم تا میتونستم بغضمو راحت نگه دارم و بگم مرد که گریه نمیکنه..
کاش مرد بودم تا عقلم روی احساسم تسلط داشت..
کاش میشد گاهی به اندازه ی مرد ها انقدر سنگ بود.
کاش مرد بودم و به راحتی نفس کشیدن همه چیز رو فراموش میکردم و
انگار که نه انگار چه اتفاقی افتاده..
کاش مرد بودم و میتونستم مردونهسر همه قول هام وایسم..
کاش مرد بودم و انقدر به جزئیات توجه نمیکردم..
کاش مرد بودم .........!!!!
کاش مرد بودم تا.........
کاااااااااااااااااااااااااااااااش
کاش من گاهی مرد بودم
میشد تنهاییم را به خیابان بیاورم....
سیگاری دود کنم ونگران نگاه های مردم نباشم
کاش من گاهی مرد بودم....
میشد شادی ام رابه کوچه ها بریزم....
وهیچ ماشینی برای سوار کردنم ترمز نکند....!!


0