شعرناب

مرگ شاعر


به نام حق
سومین دلنوشته من در سایت شعر ناب:
مرگ شاعر
7 آبان 1392
تاریخ نگارش : 21 آذر ماه 1390
به حیرانی در میان واژه ها مانده ام
کلمات زبان باز کرده اند و هر واژه ای در معنای خود مجسم گردیده و هویت خود را فریاد میزند
همه در یک نظم ناخواسته به خروش درآمده اند
جسمم با فریاد مصرع رنج کشیده می لرزد
و هر بیتی غریبانه سخن از ترکیب جهل و پلیدی می گوید
درد انسانهای ساده لوح و نیازمند را در یک مثنوی منظوم میبینم
و دلهای سوخته در طول تاریخ را در قصیده ای طولانی کهتا آخرین نفسهایشان ، قسمتی از این سروده ا زمزمه میکنند
عزت انسانها به ردیف شکسته میشود
و غرور و معصومیتشان قافیه باخته و به غارت رفته است
شاعری سر در دامن غزل نهاده و با آن وداع میکند
اینجا ادب ، قربانی سیاه مشق شیادان شده است
امشب شعر به مسلخ می رود و شاعری به بالای صلیب
او ...
در آخرین نگاهش بی قراری دلهای سرسپرده را میبیند
و رنج تنهایی و تاراج دخترکی بی دفاع
و بالش سنگی دوره گرد پیر و بیخوابی اش از درد گرسنگی
و پایمال شدن مادر تنهایی که برای سیر کردن شکم طفلش ، به آب و آتش میزند
و ...
مرگ شاعر رقم می خورد ....


0