☄️ آشور زرتشت کیست☄️آشور زرتشت کیست؟ در زبان اوستائی او را (( زرثوشتره))فیلسوف،شاعر و پیامبر ایرانی میشناسند.او به پیروانش آموخت که هستی میدان نبرد و جنگ و خیر و شر است،انسان ازاد افریده شده و خود باید برای سرنوشت و آینده ی خود تصمیم بگیرد،آموزه های او هسته ی اصلی مزدیسنا را تشکیل میدهد. به گفته ی موبد بزرگ زرتشتیان جناب اقای موبد کوروش نیکنام: سرودهای آشور زرتشت بنام (گات ها) گونه ای ویژه و منحصر به فرد دارد او را باید از نوشته هایش یافت و شناخت. طبق تحقیقات مستقل دانشگاه کمبریج انگلستان: مجموعه ای که در درون کتاب اوستا گنجانده شده هر چند در بر دارنده ی مطالبی جالب و خواندنیست با توجه به دانش ۷۰۰۰سال پیش وجود چنین دستورات دینی،ایمانی،انسانی ستودنیست،که هنوز هم میتوان انها را سرلوحه ی زندگی مدرن دانست. زمان زیستن زرتشت را به تاریخ ۶۰۰تا ۶۰۰۰سال قبل از میلاد مسیح میدانند. استاد ذبیح بهروزی پژوهشگر برجسته ایرانی با توجه به سنجه ها عدد ۱۷۳۸ را اگر به سال میلادی بی افزاییم،تقویم زرتشتی به دست می اید که برابر است با سال بعثت اشور زرتشت. مکان دقیقی از تولد وی در ایران در دست نیست اما دانشمندان و مورخان و کارشناسان محل دفن وی را مزار شریف در افغانستان کنونی میدانند که به اشتباه و با توجه به مدارک انرا مقبره ی حضرت علی میدانند. در صورتی ایشان هرگز از مکه و مدینه و کوفه جای دگری مسافرت ننموده اند و هرگز ایران و افغانستان کنونی عزیمت ننموده اند. عده ای میگویند مردم مزار شریف به لحاظ عدم تخریب بنا به دست مغولان و اسلامگرایان به دروغ انرا مزار امام اول شیعیان نام نهاده اند تا از تخریب و نابودی جلوگیری گردد. برابر بودن حق زن و مرد یكی دیگر از چیزهایی است که باید آن را از بینش اشوزرتشت دانست و دراین باره در هات ٥٣ گاتها اشاره شده است. اشوزرتشت به دخترش پورچیستا اجازه میدهد كه با خردش، همسرش را برگزیند و این هات هم نمایانگر آزادی و اختیار است، هم جایگاه خرد و اندیشه را نشان میدهد و هم بیانگر این مطلب است كه یك زن به اندازهی یك مرد توان و حق تصمیمگیری دارد. دختران ما امروزه به اشتباه با اجازهی پدرشان به همسر آیندهشان بله را میگویند درحالیكه با اجازهی خردشان باید بله را بگویند. برخی دشمنان بر این باورند كه پیروان اشوزرتشت آتشپرست هستند. آتش پرستشسوی ماست اما هرگز آنرا نیایش نمیكنیم بلكه بهعنوان پدیدهای سودمند و نیک كه ستودنی است آنرا میستاییم یعنی پاس میداریم و این از گذشتههای بسیار دور به ما رسیدهاست. آتش مرز توحش و تمدن است. با شناخت چگونگی مهار آتش آدمی پلههای تمدن و پیشرفت را طی كرد و از همینرو ایرانیان، همواره نگاه ویژهای به این پدیده داشتهاند. آتش و نور و روشنایی هنوز هم نزد زرتشتیان از احترام ویژهای برخوردار است، نشان از یكی از ویژگیهای خوب ماست و آن این كه زرتشتیان هرآن چه را كه مال گذشتگان بوده ناراست نمیدانستهاند بلكه همه را با خرد میسنجیدهاند و آنچه را كه نادرست و ناراست بوده كنار مینهاده اما آنچه را كه خوب و درست بوده همواره پاس داشتهاند. واژهی «فِرَشَه» به معنای تازه گردانیدن، بخشی از بینش اشوزرتشت است. پیام اشوزرتشت، تازهشدن است. همهجا باید با دانش زمان همراه شد. از همینروست كه در هیچ كجا از پیام اشوزرتشت باید یا نبایدی وجود ندارد. اگر بایدها و نبایدها باشند ما خود را در چارچوب قرار میدهیم و هرگاه چارچوبی بهوجود آمد دیگر جایی برای تغییر و دگرگونی و بهزبانی دیگر تازه شدن و تازه كردن، نخواهیم داشت. بارزترین ویژگی پیام اشوزرتشت، جهانشمول بودن آن است یعنی این پیام برای همهی مردم جهان سروده شده و تنها برای هازمان(:جامعهی) خاصی نیست. ریشههای مزدیسنا به هزاره دوم پیش از میلاد بازمیگردد. این دین به همراه ادیان مرتبط با آن یا شاخههای دیگرش، نظیرمهرپرستیوآیین زروانی، برای بیش از هزار سال، از حدود ۶۰۰ پیش از میلاد تا ۶۵۰ پس از میلاد، دین رسمی شاهنشاهیهای باستانی ایرانی بودهاست؛[۱۴]تا اینکه در نهایت باحمله مسلمانان به ایرانجایگاه خود را از دست داد. از آن پس قوانین تبعیض آمیزی علیه زرتشتیان وضع شد و آنان مورد آزار و اذیت توسط مسلمانان قرار گرفتند. برآوردهای اخیر نشان میدهد که حدود ۱۱۰ تا ۱۲۰ هزار زرتشتی در سراسر جهان وجود دارد که بیشتر آنها درهند،ایرانوکردستان عراقزندگی میکنند.[۱۵][۱۶] اوستامهمترین کتاب دینی زرتشتیان است. این کتابگاتاها، سرودههای زرتشت که به شرح جنبههای گوناگون دین بهی میپردازد را نیز شامل میشود. زرتشت، خدایان ایرانی را به دو گروهاهوراها[۱۷]ودیوها[۱۸]تقسیم کرد که دیوها شایسته پرستش نیستند. اهورامزدا (اهورای خردمند) بزرگترین اهوراست؛ او آفریدگار بزرگ است و به یاریاشه، جهان را پایدار نگاه میدارد.[۱۳]انسانها این اختیار را دارند که برای همراهی کردن یا نکردن اهورامزدا (آفریدگار نیک)، تصمیم بگیرند؛ زیرا مزداپرستی مسئولیت تصمیمهای انسان را به خود او واگذار کردهاست. هیچ نیرویی به نیرومندی اهورامزدا وجود ندارد؛ با این حال،انگرهمَینیو(روان مخرب) که ازاکومنپدید آمده، دشمن اصلی دین بهشمار میرود و در برابرسپنتا مینیو(روان نیک) قرار دارد.[۱۹]درنوشتههای پهلویاز انگرهمینیو با نام اهریمن نام برده شدهاست و او دشمن خود اهورامزداست.[۲۰] اشه (راستی، نظم جهانی) نیروی زندگی است، از اهورامزدا سرچشمه میگیرد[۱۳][۲۱]و در برابردروج(دروغ، پلیدی) قرار دارد.[۲۲][۲۳]اهورامزدا نیکی مطلق است و هیچ چیز شریری در وی وجود ندارد؛ او به یاریامشاسپندانو دیگر ایزدان — که همه آنها اهورامزدا را میپرستند و اهورامزدا نیز در اوستا آنها را شایسته پرستش میخواند[۶][۲۴]— بر گیتیگ (گیتی، جهان مادی و دیدنی) و مینوگ (مینو، جهان معنوی و نادیدنی) نظارت میکند.[۲۵] در دین زرتشت، هدف زندگی اشَاوان (اشهمند) شدن است؛ مزداپرستان وظیفه دارند که شادی را در جهان گسترش دهند، زیرا شادی به نیروهای نیک در نبرد با نیروهای شریر یاری میرساند. هسته اصلی مزدیسنا را میتوان در مسائلی چون هومَتَه، هوختَه، هووَرشتَه (پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک)،[۲۶]یاری نیازمندان که راهی برای نشان دادن پایبندی به اشه و گسترش شادی در جهان است،[۲۷]برابری معنوی زنان و مردان و برابر جنسیتی در وظایف[۲۸]ونیک بودن بدون چشمداشت به پاداشخلاصه کرد. زرتشتیگریِ امروزی، یک دین یکپارچه نیست و مزداپرستان امروزه به دو گروه عمده اصلاحگرایان و سنتگرایان تقسیم میشوند؛ همچنین جنبشهای دیگری نیز درحال شکلگیری در میان زرتشتیان هستند.[۲۹][۳۰] در دورانشاهنشاهی هخامنشی، دین زرتشتی دین دولتی بود و شامل عبادت رسمی بود.شاهان ایرانیبه زرتشتیان پارسا معروف بودند و با قانون زرتشتی به ناماشهحکومت میکردند. با این حالکوروش بزرگکه این امپراتوری را پایهگذاری کرد، از تحمیل دین زرتشتی بر ساکنان سرزمینهای فتح شده خودداری کرد. مهربانی کوروش کبیر با یهودیان به عنوان جرقهای برای نفوذ زرتشتیان بریهودیتذکر شدهاست.[۳۱] هیلنز جان (۱۳۷۵)،شناخت اساطیر ایران، ترجمهٔ ژالهٔ آموزگار و احمد تفضلی، تهران: نشر چشمه،شابک۹۶۴-۶۱۹۴-۰۶-۰ کریستن سن، آرتور. مترجم صفا، ذبیحالله. مزداپرستی در ایران قدیم، تهران:انتشارات شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۵۷ مجموعه سخنرانیهای دومین کنگره تحقیقات ایرانی، جلد دوم. مشهد:دانشگاه ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۲ بنونیست، امیل. دین ایرانی. تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴ کریستن سن، آرتور. کیانیان. ترجمه ذبیحالله صفا. چاپ پنجم. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۸ نیبرگ، هنریک ساموئل. ترجمه نجمآبادی، سیف الدین. دینهای ایران باستان. تهران:مرکز ایرانی مطالعه فرهنگها، ۱۳۵۹ هینلز جان. ترجمه آموزگار، ژاله و احمد تفضلی. شناخت اساطیر ایران، تهران: نشر چشمه ۱۳۷۵ Hinnells، John R. (۲۰۱۵). «The Parsis».The Wiley-Blackwell Companion to Zoroastrianism. Wiley-Blackwell. ص.۱۷۲–۱۵۷. Boyce، Mary (۱۹۷۹).Zoroastrians: Their Religious Beliefs and Practices. Routledge. Bulliet، Richard W. (۱۹۷۹).Conversion to Islam in the Medieval Period: An Essay in Quantitative History. Harvard ✍️م.مدهوش☄️
|