سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        زبان بی زبانی
        ارسال شده توسط

        علی میرزایی( هیچکاک)

        در تاریخ : يکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ ۱۴:۲۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۱۱ | نظرات : ۳

        شس و مولوی،قصه این دو نفر را دیگر همه میدانند .اما چیزی که نمیدانند این است که شمس چه کرد و چه گفت که مولوی دگرگون شد؟از خدا گفت؟از دین گفت؟از مذهب گفت؟اینها را که خود جلال الدین میدانست.

        عرفان راه و روشهایی است که بوسیله آن شخص میتواند با ماورالطبیعه ، با جان هستی ،با خدا یا هرچه اسمش را بگذارید متصل شود،روشهایی که مبتنی بر تمرکز ذهن،تمرینهای بدنی و فکری و حتی رژیم غذایی مخصوص است.عرفایی که اشنا بودند با این اصول آنها را فقط به افراد خاص اموزش میدادند و به هر کسی بازگو نمیکردند،زیرا افراد معمولی یا متعصب بودند یا منکر.شمس تبریزی یکی از اساتید عرفان بود و آشنا با این اصول و دنبال شخصی میگشت تا اینها را به او منتقل کند،شخصی که بپذیرد و قدم در راه بگزارد . او مولوی را یافت و این اصول را به او اموزش داد.جلال الدین پذیرفت و از خود و داشته هایش گذشت تا به چیزی بهتر و بزرگتر برسد.اما بیقرار شد و میخواست این شادی و بیقراری را با دیگران به اشتراک بگزارد،این شد که در غزلیاتش با هزار زبان و با شعر و کنایه احوالاتش را بیان کرد.غزلیات شمس سراسر شرح احوال روحانی مولوی است ،اما داستان مثنوی چیز دیگری است.
        مثنوی طریقه رسیدن و ارتباط با جان هستی را بیان میکند ،منتها با زبان شعر و با تمثیل.هر داستان مثنوی گوشه ای است از کارهایی که فرد باید انجام دهد تا به جایی برسد.مثنوی کتاب اموزش اخلاق نیست مثل بوستان و گلستان و تماما یک کارگاه آموزش مدیتیشن و تمرکز ذهن و عرفان است،اما درست خوانده نشده و تمثیلهایش هم درست بیان نشده است.
        بیقرای جزو لاینفک عرفان است و عارف وقتی چیزی را تجربه کرد میخواهد آن را با دیگران به اشتراک بگذارد .انبیا دعوت میکنند به عرفان و ارتباط با خدا و مامورالطبیعه و اولیا شعبه های دیگری هستند از این دعوت کنندگان.اما با راز و رمز وبا کتابها و حرفهایی تمثیل گونه،با زبان بیزبانی .
        عرفان مبتنی است بر تمرکز و تمرینهای ذهنی و بدنی و شمس اینها را آموزش داد.
        به مناسبت روز مولانا

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۸۳۱۸ در تاریخ يکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ ۱۴:۲۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۹ مهر ۱۳۹۶ ۱۷:۰۸
        درود گرامی
        مطلب بسیار جالبی است
        عزاداری ها قبول
        بگو یا حسین(ع) خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۱۴ مهر ۱۳۹۶ ۰۹:۴۵
        خندانک خندانک
        خندانک
         موسی عباسی مقدم
        دوشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۶ ۰۵:۵۱
        درود بزرگوار خواندنی وزیبا بود خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0