سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        پیراشکی ...
        ارسال شده توسط

        رخ سفید

        در تاریخ : يکشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۴۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۶۵ | نظرات : ۱

        وقتی که بچه بودم مرحوم مادر فقط روزهایی که به مدرسه می رفتم  یک ریال به من پول توجیبی می داد....یک ریال برابر دو تا ده شاهی زرد رنگ بود. بستنی گران بود....فکر می کنی چند ریال بود ....؟ یک لیوان بستنی رویال 25 ریال بود....مرحوم پدر 900 تومان حقوق می گرفت...در مورد بستنی به خودم می گفتم اصلا حرفشو نزن....در ضمن اینکه دخترها فکر می کنند که پسرها هنگام گفتگو مدام به هم می گویند : هی پسر ....ابدا حقیقت ندارد...پسرها اهل این لوس بازیها نیستند...وقتی دوستم حسین می گفت بیا با هوشنگ و علی و شهریار بریم بستنی رویال...می گفتم من بستنی دوست ندارم....امروز بعد از پنجاه سال درمی یابم که چرا میلیونها نفر کودک و نوجوان در سراسر جهان مثل زمانی که من نوجوان بودم....بستنی دوست ندارند...
        بگذریم یک روز هوس پیراشکی کردم...پیراشکیهای نیم قرن پیش نمی دونی چه عطر و بو و چه طعمی داشت....آدم وقتی می خورد دیوونه می شد....دیدم پول ندارم....از صندوق مرحوم مادر کش رفتم و دوستانم را نیز میهمان کردم....
        خدا بیامرز مادرم می خواست منو ادب کنه ...مرحوم پدر اجازه نداد....گفت بچه است...دیده تو از صندوق پول برمی داری گفته چرا من برندارم....
        ولی مادرم بعدها مرا نصیحت کرد...نصایحی بسیار گران ارز....خدا پدر و مادرم را قرین رحمت کند....
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۸۱۸۰ در تاریخ يکشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۴۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۶ ۱۳:۴۳
        روحشون شاد...

        انگار همه چیز آنوقتها عطر و بوی دیگری داشت ...
        🌹🌹🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید
        مدینه ولی زاده جوشقان

        یک چند پی دانش و دفتر گشتیم کردیم حساب اا یک چند پی زینت و زیور گشتیم در عهد شباب اا چون واقف از این جهان ابتر گشتیم نقشی است بر آب اا ترک همه کردیم و قلندر گشتیم ما را دریاب
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ترنّمِ صَفای جان صداقت است و راستی ااا شُکوهِ اعتبارِ حق صلابتِ بَهاستی اا سلام بداهه ی
        ساسان نجفی

        ما آرزوی عشرت فانی نمی کنیم اا ما را سریر دولت باقی مسخر است
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        زده ام قفل بزرگی به دروازه دل که دگر بار به روی احدی وانکنم آنچنان دل بشکسته که اااا هم حتی پشت دروازه دل در بزند وانکنم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0