سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      از عطار به حافظ
      ارسال شده توسط

      علی میرزایی( هیچکاک)

      در تاریخ : سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۰۲:۰۶
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۳۳ | نظرات : ۱۱

      یادم می آید اولین کتاب شعری که از ادبیات ایران به طور جدی خواندم ،منطق الطیر عطار نیشابوری بود و چقدر خوب بود این انتخاب.من با شعر روان و ساده عطار در این شاهکار و با ماجرای شگفت انگیز آن پرندگان که تصمیم میگیرند برای دیدن سیمرغ راهی کوه قاف شوند عاشق شعر وادبیات فارسی شدم.عطار در همان اوایل کتاب و در فصل معرفی پرندگان و وابستگیهاشان معجزه میکند با بیانش و در تک تک داستانهای کوتاه این کتاب خواننده را سیراب میکند از ادبیات ناب و در داستان شیخ صنعان شاهکاری دیگر می آفریند.منطق الطیر عطار شگفت انگیز است و اسرار آمیز.صدای پرندگان و آواز پر سیمرغ و ناله های شیخ صنعان و خنده های دختر ترسا و گفتگوهای شخصیتهای این اثر را میتوان از لابلای برگها و بیتهای کتاب شنید و آنها را باور کرد.منطق الطیر ،مینیاتوری ترین اثر شعری ادبیات ایران است.
      عطار دروازه ورود من به باغ پر نقش و نگار ادبیات فارسی بود و من او را دوست دارم و هم او را جزو بزرگان این عرصه میشمارم ،حتی اگر با برخی اشعار مطلق صوفیانه اش ،امروزه زاویه پیدا کرده باشم.خواندن و فهمیدن عطار واجب و لازم است برای فهمیدن مولوی و حافظ.من با عطار آغاز کردم و به حافظ رسیدم.شاید فقط,حافظ میتوانست داستان شیخ صنعان عطار و مفهومش را اینچنین نغز در بیتی بیان کند:
      گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن 
      شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت 
      ۲۵ فروردین روز بزرگداشت عطار در تقویم ایرانیان بود و شاید بهتر بود این یادداشت در همان روز نوشته میشد,البته برای من ،همه روزها,روز عطار است.

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۷۸۷۹ در تاریخ سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۰۲:۰۶ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۱۲:۰۴
      جناب هیچکاک درود
      خارجی ها عشق را در سنین همتراز مجاز میدانند
      عاشق خردسالان شدن را بیماری روحی یا اعتیاد جنسی میخوانند
      شاید در گذشته در کشور ما رسم بوده
      ولی در حال حاضر منسوخ شده
      و تنها آیین عربستانی های خدا نشناس است
      بنابراین جایگاه این شیخ صنعا در فرهنگ وادب معاصر ایران زمین کجاست؟
      جسارتم را به بزرگواری خود ببخشید
      شاد باشید خندانک
      علی میرزایی( هیچکاک)
      علی میرزایی( هیچکاک)
      سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۲۰:۰۴
      درود برشما
      داستان شیخ صنعان بیان شاعرانه و تمثیلی برتری عشق است بر زهد خشک.برتری حال بر قال.و این مسعله و بحث همیشه در میان صوفیه رایج بوده و همانطور که میدانید عده ای معتقد به عشق بودند برای وصال به حق و عده ای معتقد به زهد و انجام اعمال صرفا دینی . هدف عطار از این داستان تمثیلی ،برتری دادن عشق و حال بوده بر علم و قیل وقال و این مضمون به کرات در آثار شاعران ما بیان شده است.
      شیخ صنعان نماد همان زهد وعلم است و شما این نماد را رها کرده و به سن وسالش پرداخته اید و به اشتباه افتاده اید
      ای برادر قصه چون پیمانه ایست
      معنی اندر وی به سان دانه ایست
      البته در مورد ماخذ این داستان، که عطار آن را به شعر درآورده بنده اطلاعی ندارم و از هر سرزمینی هم که بوده باشد در بیان عطار کاملا ایرانیزه و پاک شده و از فیلتر عرفان و ادب عطار گذشته است.
      در آخر عرض کنم که شیخ صنعانها همیشه در جامعه ایرانی بوده، هستند و خواهند بود
      تشکر از شما
      خندانک
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۲۰:۴۸
      درود جناب هیچکاک
      گفته میشود که نقد شعر انواعی دارد
      مثلا بهلحاظ فرم،معنی و غیره
      نقد روانشناسانه هم به ندرتاتفاف می افتد ولی وجود دارد
      دل بستن به دخترکی خردسال نشانه خوب و قابل توجیهی نیست
      خندانک
      صحبت  پارکی ( صُبی )
      صحبت پارکی ( صُبی )
      چهارشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۶ ۰۱:۵۸

      یا سپاس از عزیزان جناب استکی و جنا ب هیچکاک...
      شیخ صنعان و دختر ترسا حکایتی ست که در این مجمل نمی گنجد...
      باهمه این احوال ازدواج با خردسالان عملی شنیع و بسیار نکوهیده است که نه تنهادر جمهوری اسلامی عملی قبیح شمرده نمی شود که بزرگانی از این قوم مبادرت به این عمل نمود و باز هم ادامه دارد همسر آقای ری شهری که دختر آیت الله مشکینی بود زیر ده سال و در صدر اسلام هم نمونه های بارزی در تاریخ ثبت شده حال ما این حقایق را کنار نهاده ایم و به داستانی تمثیلی پرداخته ایم ...جسارتا/ ....سلام
      آرمین اسدزاد (الف)
      سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۰۴:۵۵
      درودها خندانک
      مطلب جالبی بود
      هوس کردم دوباره منطق‌الطیر را بخوانم
      دستمریزاد و احسنت خندانک
      زهرا منصوری
      سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۱۰:۲۴
      خندانک خندانک خندانک
      لیلا باباخانی (سما الغزل )
      سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۱۴:۰۱
      چون نیست هیچ مردی در عشق یار ما را
      سجاده زاهدان را درد و قمار ما را

      جایی که جان مردان باشد چو گوی گردان
      آن نیست جای رندان با آن چکار ما را

      سلام و هزاران احسنت بزرگوار
      بیان متون قدیمی همواره دلنشین بوده و هست
      و تکراری نمی شود ......روحم تازه شد مممنون
      خندانک خندانک خندانک :2
      خندانک خندانک خندانک :
      صحبت  پارکی ( صُبی )
      سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۲۲:۱۴

      داستان شیخ صنعان
      حکایت و داستان عاشق شدن شیخ صنعان یکی از داستانهای
      عرفانی زیباست که اصل داستان در کتاب تحفه الملوک امام محمد
      غزالی آمده است و شیخ فریدالدین عطار این داستان را به زیبایی
      تمام در کتاب منطق الطیر به نظم کشیده است .
      صنعان در اصل سمعان بوده است و گویند نام دیر و خانقاهی
      در نزدیکی شهر دمشق سوریه بوده است. این شیخ نامش
      عبدالرزاق بوده و مقام والایی در عرفان داشته و صاحب مریدان
      و شاگردان فراوانی بوده است:
      شیخ سمعان پیر عهد خویش بود در کمال از هر چه گویم بیش بود
      شیخ بود او در حرم پنجاه سال با مرید چارصد صاحب کمال
      هم عمل هم علم با هم یار داشت هم عیان هم کشف هم اسرار داشت
      خلق را فی الجمله در شادی و غم مقتدائی بود در عالم علم
      شیخ صنعان که چنین جاه و مقام و مرتبه ای در کمالات داشت
      چند بار در خواب دید که در ولایت روم بتی را سجده می کند و
      چون بیدار شد به نور یقین دانست که خطر و امتحان بزرگی در
      پیش است و چاره ای ندارد و باید به سفر روم برود. پس عزم
      روم نمود و چهارصد شاگرد و مریدش نیز به پیروی او در سفر به
      ولایت روم همراه او شدند.
      زمانی که شیخ به روم رسید ناگهان بنا و عمارت با شکوهی را
      مشاهده کرد که دختر ترسا و مسیحی در کنار پنجره آن عمارت
      نشسته بود دختر ترسا آنقدر زیبا بود که آفتاب بر جمال او
      حسد می ورزید و هر کس عاشق او می شد از شدت اشتیاق و
      عشق قبل از رسیدن به او جان تسلیم می کرد:
      شیخ سمعان مرد میان سالی بوده اما من در مورد دختر ترسا هیچ جا نخوانده ام که ایشان کودک کم سن و سال یاشد ظاهرا با توجه به گفتگوی بین این دو می بایستی بالاتر از چهارده سال داشته کافی ست به خواسته هایش از شیخ توجه شود آنگاه در می یابیم که این گفتار از زبان کودک بسیار بعید و در حد نا ممکن هاست...سلام
      علی میرزایی( هیچکاک)
      علی میرزایی( هیچکاک)
      پنجشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۶ ۱۸:۵۲
      برخی از ما ایرانیان ذهنهای خلاقی داریم و قادریم هر داستان و موضوعی را پیوند دهیم به داستان و ماجرایی دیگر.دوست گرامی ....من سرم برای سیاست و سیاست بازی درد نمیکند و همانطور هم که گفتم این داستان داستانی تمثیلی است.حالا جناب استکی میخواهد از این ماجرا برداشت خود را داشته باشد و به عرب ستیزی بپردازد و شما میخواهید سیاسی بازی در آورید،در حالی که قصد من معرفی یک شاهکار ادبی بوده است.
      ارسال پاسخ
      سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ ۱۱:۴۲
      درودها جناب هیچکاک خندانک خندانک خندانک

      مطلب بسیار جالبی بود استفاده کردم و هر روز می شود روز عطار نیشابوری باشد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0