سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    تکانـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه
    ارسال شده توسط

    سیده نسترن طالب زاده

    در تاریخ : يکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ ۱۹:۰۱
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۸۹ | نظرات : ۰

    دكترعلـى‏ شریعتـى متفكر و اندیشمندى بود ،
    كه در یك دوره تاریخى، تأثیر فزاینده‏اى بر روى نهضت اسلامى گذاشت ..
    شهیــد  بهشتـى با ،اشاره بدین موضوع، حق مطلب را ادا میكند:
    دكتر در طول چند سال حساس، هیجان مؤثرى در جوّ اسلامى و انقلاب اسلامى به وجود آورد و در جذب نیروهاى جوان درس خوانده و پر شور و پر احساس به سوى اسلام اصیل، نقش سازنده‏اى داشت و دل‏هاى زیادى را با انقلاب اسلامى همراه كرد. این انقلاب و جامعه باید قدردان این نقش مؤثر باشد.
     
    آثار دكتر شریعتى از فراز و فرودهاى بسیارى برخوردار است؛ برخى آثار وى :
    اسلام‏شناس-ى متعهد با مخاطب‏هاى آشنا
    و تشیع علوى، تشیع صفوى، داراى ضعف‏هاى ساختارى و اساسى میباشد،
    و برخى از آثار وى از جمله علی علیه السلام، فاطمه، فاطمه است و نیایش! را باید در رده كتاب هاى خوب و تأثیرگذار وى محسوب كرد
    . برخى از سخنرانی‏ها و نوشته‏  اى دكتر شریعتى در مورد شهادت امام حسین علیه السلام و حادثه كربلا،
    از جمله آثار خوب وى به شمار مى ‏رود.
    در این نوشتار سعى خواهیم نمود به حدّ وسع خود، دیدگاه دكتر شریعتى را در این موارد به تصویر كشیم:
     
    شهادت حسین‏ علیه السلام‏
    شهادت حسینى كشته شدن مردى است كه خود براى كشته شدن خویش قیام كرده است... امام حسین‏علیه السلام از مقوله دیگرى است؛ او نیامده است كه دشمن را با زور شمشیر بشكند و خود پیروز شود، و بعد موفق نشده و یا در یك تصادف یا ترور توسط وحشى، كشته شده باشد.
    این‏ طور نیست!
    او در حالى كه مى توانسته است در خانه‏ اش بنشیند و زنده بماند، به پا خاسته و آگاهانه به استقبال مردن شتافته و در آن لحظه، مرگ و نفى خویشتن را انتخاب كرده است...
     
    امام حسین‏ علیه السلام یك شهید است كه حتى پیش از كشته شدن خویش به شهادت رسیده است؛ نه در گودى قتلگاه، بلكه در درون خانه خویش، از آن لحظه كه بِه دعوت ولید  حاكم مدینه ،
    که از او بیعت مطالبه مى ‏كرد، نه گفت، این، نه طرد و نفى چیزى بود كه در قبال آن، شهادت انتخاب شده اَست و از آن لحظه، حسین شهید است.
    سمبل شهادت حسینى در این تعریف، تنها سلاح پیروز است. البته شهادت حسینى شرایط ویژه خود را مى ‏طلبد. وقتى ظلم، انحطاط و انحراف همه گیر مى ‏شود و ارزش‏هاى والاى اسلامى مسخ گردیده و موعظه‏ ها بر گوش‏ هاى سنگین موثر نشد..
     
    حسین با همه دانایى، به عدم، توانایى خود در پیروزى ظاهرى ، علناً به پیشواز مرگ می‏رود و با انتخاب شهادت، بزرگترین كارى را كه مى ‏شد كـــــــرد، انجام مى ‏دهد. ثمره شهادت امام حسین‏ علیه السلام آگاهى
    و بازگشت مردم به هویّت اصیل اسلامى
    ورسوایى كُشتن فرزندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بر پیشانى كریه  خودِ یزیدست و نه حکومت حاضر ..
     
    در شهادت حسینى، وظیفه اولیه اسلامى براى یارى دین خدا، شهادت است؛ در این جا مجاهد فى‏ سبیل ‏الله با شهادت خود، دین خدا را یارى مى ‏كند. شهادت عمار یاسر نیز از این قبیل است؛ لیكن انعكاس شهادت اباعبدالله الحسین ‏علیه السلام به دلایلى گسترده و خارج از ظرف زمان است.
     
    در شهادت حسینى، شهید با خوب مردن پیروز مى ‏شود و در شهادت حمزه ‏اى، با خوب كشتن. در شهادت حسینى، شهید با شكست ظاهرى از دشمن پیروز مى ‏شود و در شهادت حمزه ‏اى، شهید با پیروزى بر دشمن. در شهادت حسینى، وظیفه اولیه شهید، شهادت است و در شهادت حمزه‏اى، وظیفه اولیه شهید، مجاهدت و تلاش براى شكست دشمن است.
     
    امام حسین علیه السلام
    تأثیر اباعبدالله الحسین‏ علیه السلام بر روى اندیشه‏ هاى دكتر شریعتى و خلق روح حماسى و نگاه حسینى وى، در همه آثارش به وضوح دیده مى ‏شود. بازتاب حماسه حسینى در جولان فكر و روحیه وى بسیار گسترده، شورانگیز و عمیق مى ‏باشد؛ به طورى كه بسیارى از جریانات سیاسى و اجتماعى و رویدادهاى تاریخى را با رویكرد به حادثه كربلا،
    تحلیل و ارزیابى مى ‏كند.
    پرداختن به عاشوراى حسینى از منظر دكتر شریعتى ،بیشتر انعكاس یک قریحه قوى،
    احساس شورانگیز و ترجمان روح حماسى و بى‏تاب اوست. این بخش در زوایاى مختلفى قابل مدح است، كه اختصاراً به چند مورد از آن مى ‏پردازیم:
     
    الف: شرایط نهضت امام حسین ‏علیه السلام‏
    "شكل مبارزه‏اى كه حسین انتخاب كرده، قابل فهمیدن نیست مگر این كه اوضاع و شرایطى كه حسین در آن شرایط، قیام خاصّ خودش را آغاز كرد، فهمیده بشود... اكنون حسین مسئول نگاهبانى انقلابى است كه آخرین پایگاه‏هاى مقاومتش از دست رفته است و از قدرت جدش و پدر و برادرش، یعنى حكومت اسلام و جبهه حقیقت و عدالت، یك شمشیر برایش نمانده و حتى یك سرباز! سال‏هایى است كه بنى‏ امیه همه پایگاه‏هاى اجتماعى را فتح كرده است." اسلام در این زمان، چون پوستین وارونه شده است؛ ارزش‏هاى اسلامى رنگ باخته و دین با حاكمیت افراد فاسد و غاصب، رو به انحطاط و انحراف مى ‏رود؛
    مگر نمى ‏داند كه كسى نیست كه او را یارى كند و انتقام گیرد؟
    این سؤال،،،،،،
    سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش،،،،،،
    از آینده است و از همه ماست و این پرسش ،
    انتظار حسین را شیعیانش بیان میكند و دعوت شهادت او را به همه كَسانى كه براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى ‏نماید.

     
    ب:بایستن و نتوانستن‏
    فتواى حسین این است: آرى! در نتوانستن نیز بایستن هست؛ براى او زندگى، عقیده و جهاد است. بنابراین، اگر او زنده است و به دلیل این كه زنده است، مسئولیت جهاد در راه عقیده را دارد. انسان زنده، مسئول است و نه فقط انسان توانا. و از حسین، زنده ‏تر چه کَسیست؟ در تاریخ ما، چه کَسیست کِه به اندازه او حق داشته باشد كه زندگى كند؟ و شایسته باشد كه زنده بماند؟
     
    نفس انسان بودن، آگاه بودن، ایمان داشتن، زندگى كردن، آدمى را مسئول جهاد میكند و حسین مَثَلِ اعلاى انسانیت زنده، عاشق و آگاه است. توانستن یا نتوانستن، ضعف یا قدرت، تنهایى یا جمعیت، فقط شكل انجام رسالت و چگونگى تحقق مسئولیت را تعیین مى ‏كند نه وجود آن را." «بایستن» یعنى براى انجام دادن وظیفه مسئولیت دینى و شرعى، تلاش نمودن و تا حد توان براى پیشبرد آن، به تناسب زمان و شرایط، اقدام كردن.
     
     
    ج) هنر خوب مردن‏
    "او (امام حسین‏ علیه السلام) فرزند خانواده ‏اى است كه هنر خوب مردن را در مكتب حیات، خوب آموخته است... آموزگار بزرگ شهادت اكنون برخاسته است تا به همه آنها كه جهاد را تنها در توانستن مى ‏فهمند و به همه آنها كه پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد كه شهادت نه یك باختن، كه یك انتخاب است؛ انتخابى كه در آن، مجاهد با قربانى كردن خویش در آستانه معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مى ‏شود و حسین وارث آدم - كه به بنیآدم زیستن داد و _وارث پیامبران بزرگ _
    كه به انسان چگونه باید زیست را آموختند ، اكنون آمده است تا در این روزگار به فرزندان آدم چگونه باید مردن را بیاموزند.
     
    شهادت، هنر مردان خداست؛ چنان كه خوب زیستن و خوب زندگى كردن، هنر مردان الهى مى ‏باشد. خوب مردن نیز هنرى است كه در درجه اول، شهدا آن را به ارث مى ‏برند. شهدا شمع‏ هاى فروزانى هستند كه با نثار هستى و وجود خود در محضر حق تعالى، پیروز مى ‏شوند. سیدالشهداء سمبل و الگوى خوب مردن (شهادت) در همه اعصار است. مقتدایان امام حسین‏ علیه السلام كسانى هستند كه از مایه جان خویش در راه خدا نثار می‏كنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است كه هنر خوب مردن را در جان بیتاب انسان‏هاى عاشق، تزریق می كند.
     
    د) آثار شهادت امام حسین‏ علیه السلام‏
    "برخى درباره آثار شهادت حسینى تردید كردند! و آن را قیامى خوانده ‏اند كه شكست خورده است؛ شگفتا! كدام جهاد و كدام جنگِ پیروزى بوده است كه دامنه فتوحاتش در سطح جامعه در عمق اندیشه و احساس و در طول زمان و ادوار تاریخ، این همه گسترده و عمیق و بارآور باشد؟... حسین با شهادت «ید بیضاء» كرد، از خون شهیدان ،دم مسیحایی،ساخت كه كور را بینا مى ‏كند و مرده را حیات میبخشد... اما نه تنها در عصر خویش و در سرزمین خویش، كه شهادت جنگ نیست، رسالت است؛ سلاح نیست، پیام است؛ كلمه‏اى است كه با خون تلفظ مى ‏شود." تأثیر حادثه كربلا، هم در بستر زمان خود و هم در طول تاریخ، عمیق و فراگیر بوده است.
     
    نهضت‏ هایى كه با فاصله كمى با الهام ‏گیرى از قیام خونین كربلا شكفتند - مانند قیام توابین و ابومسلم خراسانى - و جان‏ هاى مردمى كه از ترنم خون‏هاى گرم شهیدان كربلا زندگى یافتند، معدود نیستند؛ انقلاب اسلامى شاهد و مثالى زنده در عصر حاضر است كه هم در شروع نهضت، پیروزى انقلاب، ثبات نظام و ادامه آن تا هم اكنون همواره زیر درخشش پرتو عشق به اباعبدالله الحسین‏ علیه السلام جریان یافته است. به راستى كدامین عشق و ایمان جوشان براى پیشبرد انقلاب اسلامى مى ‏توانست به اندازه عشق و ایمان حسینى مؤثر باشد؟
     
    ه) زندگانی جاوید
    "آنها كه تن به هر ذلتى مى ‏دهند تا زنده بمانند، مرده‏ هاى خاموش و پلید تاریخند و ببینید آیا كسانى كه سخاوتمندانه با حسین به قتلگاه خویش آمده ‏اند و مرگ خویش را انتخاب كرده ‏اند - در حالى كه صدها گریزگاه آبرومندانه براى ماندنشان بود و صدها توجیه شرعى و دینى براى زنده ماندن شان بود - توجیه و تأویل نكرده ‏اند و مرده‏ اند، اینها زنده هستند؟ آیا انها كه براى ماندن‏ تن به ذلت و پستى، دادند ،كدام هنوز ،زِنده ‏اند؟!!
     
    هر كه زنده بودن را فقط در یك لَشِ متحرك نمیبیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین را با همه وجودش مى ‏بیند، حس مى ‏كند و مرگ كسانى را كه به ذلت‏ها تن داده ‏اند تا زنده بمانند، مى ‏بیند." شهدا زنده ‏اند و سیدالشهداء زنده ‏ترین شهید تاریخ است. نام او، یاد او، خاطره او و داستان شگرف كربلاى او، همه و همه در طول تاریخ براى همه نسل‏ها نیروبخش، حیات آفرین، امیدزا و انقلاب گستر است. به راستى كدامین ملت را مى ‏توان سراغ گرفت كه با روح و خون حسین همگرایى كنند و به افتخار یكى از دو پیروزى نرسند؟ خون حسین، مایه حیات‏ بخشى است كه در گذر زمان بر كالبد ملت‏ها دمیده مى ‏شود و آنها را به زندگى فرا مى ‏خواند و حسین ‏علیه السلام زنده جاویدى است كه هر سال، دوباره شهید مى ‏شود و همگان را به یارى جبهه حق زمان خود، دعوت مى ‏كند.
     
    و:ساعات آخر شهادت‏
    "
    حضور شایسته در محضر خدا،
    آرزویی سرشار از اشتیاقىست كِه مردان خدا همواره براى آن لحظه شمارى مى ‏كنند و شهادت، شایسته ‏ترین وسیله حضور در پیشگاه الهى است. آرایش با دقّت امام ‏حسین‏ علیه السلام در عصر عاشورا نیز به خاطر شایسته‏ ترین حضورى است كه یك امام مى ‏تواند در محضر الهى داشته باشد.
     
    ز ) مسئولیت شیعه:
    این كه حسین فریاد مى ‏زند  پس از این كه همه عزیزانش را در خون مى ‏بیند و جز دشمن كینه توز و غارتگر در برابرش نمى ‏بیند - فریاد مى ‏زند كه: آیا كَسى هست كه مرا یارى كند و انتقام كشد؟ هل من ناصر ینصرنى؟؛ مگر نمى ‏داند كه كسى نیست كه او را یارى كند و انتقام گیرد؟ این سؤال، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان میكند و دعوت شهادت او را به همه كسانى كه براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى ‏نماید
    ." امام حسین‏ علیه السلام مظهر و سمبل حق است كه در همه عصرها، چون نمادى زنده و خروشان، ظهور پیدا مى ‏كند و همه كسانى را كه از پاسدارى حقیقت زمان خود طفره مى روند، به یارى مى ‏طلبد و در واقع یارى طلبیدن امامِ عشق در كربلا، انعكاس موج اندیشه اسلامى براى كمك به حق در همه زمان‏ هاست. هل من ناصر ینصرنى، یعنى آیا كمك كننده ‏اى هست كه حق را یارى كند؟
    !
    حضرت زینب‏ علیها السلام‏:
    نمى ‏توان از كربلاى حسین نوشت و در آن، از كار بزرگ زینبى یادى نكرد؛ چرا كه حادثه كربلا با نقش مكمّل و بى ‏بدلیل حضرت زینب‏ علیها السلام كامل مى ‏شود.
     
    مرحوم شریعتى در این مورد مى ‏گوید: رسالت پیام از امروز عصر، آغاز مى ‏شود. این رسالت بر دوش‌هاى ظریف یك زن، زینب  زنى كه مردانگى در ركاب او جوانمردى آموخته است و رسالت زینب دشوارتر و سنگین‏تر از رسالت برادرش. آنهایى كه گستاخى آن را دارند كه مرگ خویش را انتخاب كنند، تنها به یك انتخاب بزرگ دست زده‏اند؛ اما كار آنها كه از آن پس زنده میمانند، دشوار است و سنگین. و زینب مانده است، كاروان اسیران در پی‏اش، و صف‌هاى دشمن تا افق در پیش راهش، و رسالت رساندن پیام برادر بر دوشش. وارد شهر میشود، از صحنه بر میگردد. آن باغ‏هاى سرخ شهادت را پشت سر گذاشته و از پیراهنش بوى گل‌هاى سرخ به مشام می‏رسد. وارد شهر جنایت، پایتخت قدرت، پایتخت ستم و جلادى شده است؛ آرام و پیروز، سراپا افتخار؛ بر سر قدرت و قساوت، بر سر بردگان مزدور و جلادان و بردگان استعمار و استبداد فریاد مى ‏زند:
    سپاس خداوند را كه این همه كرامت و این همه عزت به خاندان ما عطا كَرد، افتخار نبوت، افتخار شهادت...
     
    اگر زینب پیام كربلا را به تاریخ باز نگوید، كربلا در تاریخ میماند. بدون شك
    حضور حضرت زینب ‏علیهاالسلام در كربلا به عنوان پیام رسان شهیدان، حیاتى ‏ترین عنصر در ماندگارى حماسه حسینى است.
    اگر زینب نبود، كربلا در كربلا مى‏ ماند و حماسه درخشان حسینى ،اسیر حصار زمان ،خود مى ‏شد.
    حضرت زینب ‏علیها السلام خود سرود حماسه ‏اى بود كه درخشید و حماسه سترگ كربلا را در همه زمان‏ها سارى و جارى ساخت.
     
    پی نوشت :
     

    1. دكتر شریعتى جستجوگرى در مسیر شدن،نیز
      آیةالله دكتر بهشتى، ص 108، چاپ دو

    2. حسین وارث آدم، مجموعه آثار 19، صص 216، 222 و 223.

    3. همان، ص 136.

    4. همان، صص 166 و 167.
     
     

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۷۴۶۷ در تاریخ يکشنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۵ ۱۹:۰۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0