سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        نگاه دقیق به زلال(3)
        ارسال شده توسط

        ابوالفضل عظيمي بيلوردي ( دادا )

        در تاریخ : يکشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۳:۵۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۲۷۱ | نظرات : ۱۰

        نگاهی دقیق به جریان شعر زلال (3)
         
        ب- زلال قالبی جدید و بی نظیر است.
         
        ادامه مطلب قبلی ( http://sherenab.com/News-View-1382.html  )
         
        نتیجه:
        1- در قالب بی حصار نثر، سطرها بدون حساب و کتاب و بدون تعریف کوتاه و بلند می شوند و عرض و عمودشان از روی حساب و کتاب نیست . یعنی به انواع مختلف، هرج و مرجی در نظام چینش کلام پیش می آید. مثل مناجات نامه ی انصاری و یا نثر مرسل « خانه ی سریویلی» نیما و زمستان اخوان ثالث... که این نوع نثرها، از قرن سوم رایج بوده اند و تنها به مرور وقت و با اقتضاء زمان، لهجه ها و بیانها و تصویرها عوض شده اند. یعنی در  شکل قالب، تغییر جدیدی روی نداده و هیچ اتفاقی نـو در ساختار شکنی و هنجارشکنی صورت نگرفته است.
        اما در قالب های زلال ،کوچک و بزرگ شدن سطور از روی تعریف و حساب و کتاب است. قالب زلال هم از عرض و هم از طول و ارتفاع قابل کنترل می باشد. پس بنابر این در بین نثرها نظیر ندارد.
         
        2- در قالب بینابین ( نثر و نظم ) مثل حکایتهای سعدی، حتماً از « بیت » خبری هست. پس در قالب های زلال از « بیت » اصلاً خبری نیست. لذا در این گروه نیز همانند ندارد. پس در زلال، فرم بینابین نداریم.
         
        3- در قالب های منظوم ( غزل ، قصیده، رباعی،...)، صحبت از  بیت و یکسانی اوزان مصراع هاست در حالی که در  قالب های زلال، از بیت و یکدستی اوزان خبری نیست. صحبت از سطر مادر و سطور قرینه و راز «2» می باشد.
        (راز «2» در زلال یعنی : فواصل بین سطور ، فقط دو ضرباهنگ )
         
        حالا بفرمایید ببینیم:
        الف- در کدام قالب منثور و منظوم کلاسیک قبل از زلال، صحبت از سطر مادر و سطور قرینه بود و هست؟!
        ب- در کدام سابقه، قالبی هست مطابق تعریفی که بنده نوشته ام؟!
         
        ج- قالب عروضی زلال نزدیک به 200 نوع وزن و ریتم دارد. کدامیک از این ریتمها در قالب های منثور و منظوم کلاسیک سابقه دارند؟! بطوری که سطر مادر و سطور قرینه داشته باشند.
         
        د- به غیر از زلال در کدام قالب ، حفظ راز «2» باعث تشکیل فرم مثلث و لوزی و پنج ضلعی و شش ضلعی در  تیپ بیرونی ساختار می باشد؟!
         
        ز- هنجار شکنی و ساختار شکنی در شعر یعنی : حالتی در شعر که عین آن حالت قبلاً وجود نداشته باشد. آیا  قبل از دوم بهمن 1388 در کدام مملکتی، چنین هنجار شکنی هایی روی داده است که شکل قالبش بر اساس کنترل فرم مکتوب نظام و تعریفش بوجود آید؟!
        سطر مادرش کو؟!
        سطور قرینه اش کو؟!
        راز «2»؟!
        پس « زلال » قالبی منحصر به فرد و ساختارشکن و هنجار شکن است
        پس « زلال » قالبی تعریف شده و بی نظیر در جهان ادبیات است
        پس « زلال » مستقل و متفاوت از قالب های منظوم کلاسیک ( غزل ، مثنوی، رباعی، دوبیتی، چهار پاره و امثالهم ) و منثور کلاسیک ( مرسل، بحر طویل، مسجع، بینابین، نثر کوتاه، نثر بلند، نثر فنی ، نثر چند سطری ... ) می باشد.
        نکته: با توجه به تعریف نثر، فرق نمی کند که « نثر » در  چند سطر نوشته شود. شاید در یک سطر نوشته شود یا دو سطر یا سه سطر یا چهار سطر یا حتّی در یکصد  سطر و ... بلاخره نثر است.
        توجه: خاصیّت قالب های نثر کلاسیک، نامنظمی در طول سطور و خاصیت قالب های نظم کلاسیک، انتظام و تساوی در سطور می باشد. اگر در این دو، شراکتی روی دهد «نثر بینابین» میباشد.
        پس با تأمـّل در مقولات فوق در می یابیم که: « زلال » ، در عصر حاضر، قالبی بی نظیر و جدید است .
        توصیه:
        سهو و غلط  حاصل از ناتوانی یا جهالت کسی را به عنوان یک فرم و سبک جدید به حساب نیاورید. می بینید یک نفر خواسته مثنوی بنویسد اما نتوانسته نظام مصرع هایش را به درستی هدایت نماید لذا از ریل وزن خارج گشته است، مثلاً یک سومش را درست آمده و بقیه را غلط نوشته. به جای اینکه بگویید برو عروض و وزن و قافیه یاد بگیر، بلافاصله آن را در ردیف ساختارشکنی به مردم قالب نکنید. حتّی اگر این کار عمدی هم باشد که مصرع ها از نظام خارج شده باشند، شاهکار خاصی انجام نگرفته، و جزئی از نثر بینابین محسوب می گردد. چنین نثری تنها حسنی که دارد صاحب قلمش را جهت یادگیری به دردسر و عذاب نمی اندازد و چنانکه جذابیتی چون نثر مسجع و نثر فنی و روان داشته باشد به عنوان شعر در قالب نثر قبول کرده و از طبع و احساس جاری محظوظ می گردیم. چاره نداریم. زیرا که برای شعر گفتن، دو اکسیر لازم است . یکی کوشش و آن دیگری جوشش. شاید یکی در کوشش ضعیف باشد اما در جوشش عالی. چه اشکالی دارد که از جوشش او در قالب نثر لذّت ببریم؟ حتی اگر قالب منظوم که نتیجه ی کوشش است، خالی از جوشش باشد ، لا اقل آن موسیقی را دارد  و اهل حال از موسیقی اش لذت می برند. اما به قول مهتران، این کجا و آن کجا؟! چه بهتر که کوشش عالی و جوشش عالی را توأمان داشته باشیم. خرابکاری در داخل قالب نیز هست: ابتذال،پوچ گرایی، نا امیدی، معنویت گریزی، لا ابالی گری، واژه کُشی ....
        بنابر این اگر قرار باشد خرابکاری در نظام ادبیات را با عنوان کار تازه بر حلقوم زمان بریزیم آنوقت در دنیای ادبیات ، نوعی خفگی ایجاد شده و تر و خشک باهم می سوزند.
        امروز قسمتی از یک قالب منظوم را  نگاه داشتن و قسمتی از آن را خراب کردن نشانه ی ناتوانی شاعر و یا جهالت و نادانی اوست نه علامتی از  یک ساختارشکنی. این بدین معنی است که  صاحب مطلب، شعرش را تا فلان سطر نوشته و از آن به بعد عُرضه ی ادامه اش را بر طبق تعریف قالب نداشته است.
        خراب کردن آسان است. شما می توانید غزلی از حافظ را طوری خراب کنید که در روی صفحه، چنان پندارند که یک نثر است.
        اینک در چنین وضعی و در وانفساهای دنیای ادبیات که بسیاری از تعصّب های نا عادلانه، حسادت های عمیق ، بزرگنمائی های بیـجا و بی پایه، قبول خرابکاری و خروج از ادب و نظام ، حتّی در بین بزرگمردانی از ادبیات نیز جولان گرفته ، ظهور دنیای جدیدی از ادبیات به نام « سبک زلال » را شاهد هستیم که کهکشانهایش به شکل مثلث و لوزی و پنج ضلعی و شش ضلعی ایجاد گردیده و ستاره هایش به مرور زمان در مدار اصلی خود قرار می گیرند.
        نکته: چنانکه هر  مستطیل و مربّعی فرم قالب غزل و رباعی و امثالهم نیست هر مثلث و لوزی و پنج ضلعی و شش ضلعی نیز قالب انواع زلال نمی باشد. بلکه تشکیل این اشکال از آرایش مطابق اوزان قانونی و تعریف شده ایجاد می گردند.
        مکتبی نورانی به نام « زلال » با متانتی کامل به سوی آینده در حال حرکت است. چون ریشه ی این مکتب ، الهامی است، دارای احترام می باشد.
         
        و لُبّ کلامم به زلالسراهای عزیز:
        آگاه باشید که «زلال»، شاعری هنرمند به میدان می طلبد نه نثـر نویس.
        بنابراین هیچوقت با دست خودتان، به تخریب بنایی نپـردازید که در ساختنش خون دل خورده اید. «زلال» به نگین انگشتری می ماند که هر چه رویش دقت گردد آنقدر بر جلایش افزوده شود.
        سخنم با نظم نویس ها:
        1- زمانی دنبال قالب منظوم بروید که واقعاً حرف درونتان در حال زایش است در غیر اینصورت ردیف قافیه و نظام قانونمند را بیهوده معطل نکنید.
        2- قالب منظوم، جوشش توأم با شور می خواهد، جوشش خود را قوی گردانید. زیرا که جوشش می تواند کوشش را بیاورد اما امکان عاجز بودن کوشش برای جلب جوشش، بسیار است.
        3- اگر بخواهند اصالت موسیقی یک تمدّن را از بین ببرند، سعی می کنند ابتدا قالب های منظوم را از مدّ بیندازند. لذا توصیه می کنم که نثر نویسی را برای خود افتخار ندانید.
        به عبارتی : تثبیت اصالت موسیقی تمدّن ما، منوط بر تثبیت قالب های منظوم عروضی است. لذا اگر قصد خدمت دارید از  نظم خسته نباشید.
        4- تغییر لهجه و زبان و تصویر و آرایه به مرور زمان طبیعی است، سعی کنید پیامتان شفاف باشد و مخاطب را گیج نکنید.
        5- اگر  می خواهید زلالسرایی ماندگار باشید، این را بدانید که :
        « زلال »، شاعری هنرمند به میدان می طلبد نه نثر نویس.
         
        سخنم  با نثر نویس ها:
        1- از محتوای پوچ طولانی و خالی از پند و احساس و لذّت، و از محتوای گیج کننده و گنگ پرهیز نمایید که اینگونه پَُر کردن ها نشانه ی به زور نوشتن است.
        2- کم بگویید اما لُبّ مطلب را بگویید.
        3- به مطلبتان بیهوده شاخ و برگ ندهید. تصویر و استعاره ی زیاد به تنهایی نشانه ی شعر بودن نیست، خروجی را در نظر بگیرید.
        4- پیامتان را شفّاف و زلال به مخاطب انتقال دهید.
        5- آنوقت به سراغ خلق نثر پر  از آرایه های ادبی بروید که احساس نیاز می کنید و  نمی توانید محتوای سخنتان را به قالبی منظوم بریزید.
         
        خسته نباشید.
        آماده باشید برای تحویل سومین قسمت این مقاله (( مطلب مفصّل و عمیـق « اثبات سبک بودن زلال »)) که به زودی توأم با رونوشت نامه ای مهمّ به محضر یکی از بزرگان ادب کشورمان، تقدیمتان خواهم کرد.
         
        این مقاله ادامه دارد...
         
        خادم اهل قلم
        دادا بیلوردی
        31/1/1392
         
        منابعی که از آنها در این مقاله استفاده کرده ام:
        - لغت نامه فرهنگ صبا
        لغت نامه دهخدا
        http://www.persian-language.org/article-1934.html
        http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%B9%D8%B1
        http://maktabeshg.blogfa.com/post-10.aspx
        کتاب « اولین های شعر زلال » چاپ 1391 حاصل انتشارات فروزش
        کتاب « چشمه زلال » نوشته دکتر خواجه اف خجسته
        کتاب« در جستجوی نیشابور» نوشته دکتر مجتبی بشر دوست
        سبک شناسی دکتر ملک الشعرای بهار
        موسیقی شعر دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۳۸۵ در تاریخ يکشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ ۱۳:۵۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0