سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        دلنوشته
        ارسال شده توسط

        سارا (س.سکوت)

        در تاریخ : شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۲۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۹۵ | نظرات : ۳۴


         
        از عشق گفتی
        از دوست داشتن 
        وقتی بهانه ی در زدنت را پرسیدم
        لباس تنهایت را شعر کردی
        تا مهربانی وسادگیم آن را بپوشاند
        وزخم خستگیت را،
        چه معصومانه به تصویر کشید
        دستان واژه هایت.
        سال هابود پنجره هایم
        نقش دیوار را به خود گرفته بودند
        آینه ام تنها سکوت چهره ای
        خاموش را به خاطر سپرده بود
        ومن برای حضورت
        تمام قوانین شهرم را زیر پا گذاشتم
        حریم تنهاییم را شکستم
        وتقدسش را کنارزدم
        تا تیمار شَوَم زخم کهنه ات را
         
        هنوز مانده ام...

        مگر ندیدی آذین بستم
        به چراغ عشق
        تمام کوچه های قلبم را
          آه...
        ای...
        برگزید ه ی احساسم !
        تو صاحب خانه ای شده ای
        که باغچه اش جز گل زیبای صداقت نرویاند
        ودستان بی ریای قلبم
        در گلدان های عشق
        جز محبت وپاکی نکاشت
         
        هنوز مانده ام...
         
        تنهایی تنها جایست
        که صداقت در ان موج می زند
        گوشه ی دنجی ست که هیچ کس
        برای رها کردنت نیامده
        وهیچ بودنی اندیشه ات را
        چاک نخواهد زد
        گران ترین داراییم،
        تنهاییم ،...
        ومن همه ی قداستش رابه تو بخشیدم
         
        هنوز مانده ام...
        ای برگزیده احساسم!
        نشسته ای در ارامشی عجیب
        ثانیه، ثانیه مرگ احساسم را
        طرح می کشی
        چه زیبا جلوه می کند برایت
        خاکستر باغچه ای که با تمام وجود
        باغبانیش کردم
        تا حضورت زیبا ترین حادثه ی قلبم باشد
        چه ابهتی داشت آمدنت!
        وتمام هستیم را مطیع کرد
         
        هنوز مانده ام...

        ومن بر مرگ لبخند خواهم زد
        زمانی که زیر چکمه ی نامهربانیت
        ویران شود
        شهری که با تمام عشق بنا کردم

        آه...
        هرگز قامت راست نخواهد کرد
        جوانی قلبم
        وشانه هایش زیر بار اندوه خاک را خواهند بوسید
        وهنوز،
        حضورت زیبا ترین حادثه قلبم!
        به قامتش سجده می کنم
        به تمام نیاز

        حتی در مرگی که برایم رقم زده ای،
        آهسته،آهسته...
        هنوز مانده ام...
        وحضورت زیبا ترین حادثه است...





        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۲۳۹۹ در تاریخ شنبه ۵ شهريور ۱۴۰۱ ۱۱:۲۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نرگس زند (آرامش)

        مااااسلام بر خواهر عزبزم شااااهزاده خاااانوم مهم نیست حرف تو همه جا بسیار خندانک برا ما ثابت شده ای ک خیلی وقته مشاعره نیومدم الان ی نگاه کردم پیامت خوندم جواب دادم بدون ما همیسه دوست داااااریم استیکر بوس در حال پرتاب وبعد خنده
        ساسان نجفی

        همه چی آرومِ شاهزاده خانم اا حرف حساب بی جوابِ شاهزاده خانم
        طاهره بختیاری

        در این دنیای فانی چرا ناگزیری جواب پس دهی خودت باش عزیزم خودت ولاغیر اهمیت نده
        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید
        مدینه ولی زاده جوشقان

        یک چند پی دانش و دفتر گشتیم کردیم حساب اا یک چند پی زینت و زیور گشتیم در عهد شباب اا چون واقف از این جهان ابتر گشتیم نقشی است بر آب اا ترک همه کردیم و قلندر گشتیم ما را دریاب

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0