ترکم نکن

عشقی که در سر داری از سر ببر اینجا امین دارد ای ای پسر! ....سلام در مورد چگونگی ارسال شعر ثابت جواب تان ر ا ارسال کردم اینجا نیز یک بار دیگر توضیح می دهم برای ارسال شعر ثابت باید اشتراک داشته باشید که برای هر روز انتشار شعر ثایت در بخش بالای و قرمز رنگ سایت ده روز از اشتراکتان کسر می شود. موفق باشید دوست عزیز

درود برادرخوبم
بسیارزیباست
آفرینننن

درود بر شما جناب کشاورز
شعر خوبی از شما خواندم
موفق باشید

درود بر شما!
سال نو میلادی مبارک!
.

´¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•
¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•
¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•
…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
….hapyy new year….
…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*
¸.•*´¨`*•. ¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•
´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•

.

سلام بزرگوار
بسبار زیبا مثل گذشته

درود ها
زیبا و پر از احساس لطیف عاشقانه و شاعرانه بود
قلمت روان باد.............آفرین

درود بر شما و

کلام با احساس شما دوست گرامی ...

موفق و موید و منصور باشی احسنت همیشه بسرایی و به
روز و بهروروز باشی

قاب عکست را بغل کردم پشیمان می شوم...!
زیبا و دوست داشتنی.........

سلام مهربانو خوش آمدید
ممنونم از حضور پرمهرتون زنده باشید به عشق!

سلام خانوم باقری مهربان
خوش آمدید بزرگوار
شما همیشه لطف دارید به بنده ی حقیر
سپاسگزارم از حضور پرمهرتون
برقرار باشید!

درود جناب کشاورز
عالی بود تقدیم به شماتکه ای از یک غزل:
شعرهایم دچار غم هستند من خودم هم دچار غم هستم
من،غزل،ما دچار غم هستیم کسی از درد ما خبر دارد....

درود بر شما جناب قسمت پور عزیز
آفرین
ممنونم از حضور گرمتون
زنده باشید به عشق!

درود بر شما زیباست

عرض ادب خانوم محمد زاده
خوش آمدید بانوم ممنونم از حضورتون
زنده باشید به عشق!

ترکم نکن
**
ترکم نکن
دردم نکن
رهام نکن
هجرم نکن
**
سوز م نکن
اشکم نکن
با این دلم
بازی نکن
**

عرض ادب جناب نیشابوری
درود بر شما بزرگوار
سپاسگزارم از حضورتون!

عرض سلام و ادب و ارادت خدمت شاعر توانای ناب جناب فریاد
عزیز و ارجمند
شعرتان زیبا ست، قلب و قلمتان تپنده باد ان شا الله

درود بر شما جناب ساکی عزیز
شما لطف دارید به بنده ی حقیر همیشه
ممنونم از حضور گرمتون
زنده باشید به عشق!

سلام وعرض ادب به شما بزرگوار
مثل همیشه زیبا وعااااالی خواندم

قلمتان ماندگار

درود بر شما بانو سبتی پور
زنده باشید ممنونم از حضور گرمتون
برقرار باشید!

سلام وعرض ادب
بدون مقدمه :...............................
چند مورد اشکال اساسی موجود هست در این شعر
. بیت مطلع.........سوال اینجاست ..اوردن (لیلی) به چه منظور است
فرض کنیم... تلمیح ..تشبیه ...مراعات نظیر...استعاره...لف ونشر ..وووووووووو باشد برای لیلا........خوب ادامه اش ..؟
انچه خواننده انتظار دارد از لیلی ....مجنون..جنون ..دیوانگی...صحرا ...بیابان
وامثالهم....که ارتباط افقی را در بیت محسوس سازد
***************************************************
سعی کن در رکن اول کمتر از اختیارات استفاده کن ..مثلا در مصرع سوم..
*************************************************
((قاب عکست را بغل کردم پشیمان می شوم...!))
میبینی که جمله بندی در این مصرع مشکل دارد
*********************************************
گرد وخاکی که حاصل رفتن وترک کردن است ...الودگی ندارد ...غم دارد ودلتنگی وحسرت وبالاخره آه............پس کنایه امیز بودن الودگی برای تهران بی معنیست
**************************************************
ومهمتر از همه..................
((دست بر روی دل پُرخون این تنها نزار..))
با چه مجوزی واژه ی (نزار)..را در اینجا به کار برده اید ..........
حتما می دانید که محاوره در کلاسیک جای اشکال دارد...
نزار........معنای(مردنی...ضعیف...وووو) میدهد پس برای همین فقط در ترانه کاربرد دارد

والبته این چندمین بار است در این مورد...........................
***************************************************

در پایان بابت نظرم عذر خواهی میکنم ....
چون دارید به سلامتی کتاب چاپ میکنید ...پس توقع ما هم بالاست دیگر....

درودها،خسته نباشید،زیباست

گرد وخاک رفتنت بر روی دنیایم نشست...!
عاقبت آلوده تر از شهر تهران می شوم...!

درود بر شما و احساس پاک شما

سلام خانوم ناصری
درود بر شما بانو
سپاسگزارم از شما!

درود برشما دوست عزیز شاعرم
علی جان! لذت بردم از غزل ناب و دلنشینت
امیدوارم از شما دوست عزیز و دیگر عزیزان، بیاموزم

سلام جناب رفیعی عزیز
من حقیر کسی نیستم هر چی هست لطف خداست
من شاگرد شما هستم بزرگوار
ممنونم که همیشه هستید
زنده باشید به عشق!

درود بر شما شاعر توانا
عشق آخر تیشه زد بر ریشه ام

تیشه زد بر ریشه اندیشه ام




عشق اگر این است مرتد می شوم

خوب اگر این است من بد می شوم




بس کن ای دل نابسامانی بس است

کافرم دیگر مسلمانی بس است




در عیان خلق سر در گم شدم

عاقبت آلوده مردم شدم




بعد از این با بی کسی خو می کنم

هر چه در دل داشتم رو می کنم




من نمی گویم دگر گفتن بس است

گفتن اما هیچ نشنفتن بس است




نیستم از مردم خنجر به دست

بت برستم بت برستم بت برست




بت برستم بت برستی کار ماست

چشم مستی تحفه بازار ماست




درد می بارد چون لب تر می کنم

طالعم شوم است باور می کنم




من که با دریا تلاطم کرده ام

راه دریا را چرا گم کرده ام





قفل غم بر درب سلولم مزن

من خودم خوش باورم گولم مزن




من نمی گویم که خاموشم مکن

من نمی گویم فراموشم مکن




من نمی گویم که با من یار باش

من نمی گویم مرا غمخوار باش




آه ! در شهر شما یاری نبود

قصه هایم را خریداری نبود




از در و دیوارتان خون می چکد

خون من فرهاد مجنون می چکد





خسته ام از قصه های شومتان

خسته از همدردی مسمومتان




این همه خنجر دل کس خون نشد

این همه لیلی کسی مجنون نشد




آسمان خالی شد از فریادتان

بیستون در حسرت فرهاد تان




کوه کندن گر نباشد بیشه ام

گویی از فرهاد دارد ریشه ام




عشق از من دورو پایم لنگ بود

قیمتش بسیارو دستم تنگ بود




گر نرفتم هر د و پایم خسته بود

تیشه گر افتاد دستم بسته بود




هیچ کس فکر مرا کرد؟ نه

فکر دست تنگ ما را کرد؟ نه




هیچ کس از حال ما پرسید ؟ نه

هیچ کس اندوه ما را دید؟ نه




هیچ کس اشکی برای ما نریخت

هر که با ما بود از ما می گریخت




چند روزی است که حالم دیدنی است

حال من از این و آن پرسیدنی است




گاه بر روی زمین زل می زنم

گاه بر حافظ تفأل می زنم




حافظ دیوانه فالم را گرفت

یک غزل آمد که حالم را گرفت:



*ما ز یاران چشم یاری داشتیم*

*خود غلط بود آنچه می پنداشتیم*

احسنت و درود
عشق را فریاد کن اما نشو عاشق به کس
اینچنین عاشق نشو فریاد حیران میشوم

این هم بداهه تقدیم شما

درود بر شما جناب جامی عزیز
سپاسگزارم از حضورتون بزرگوار
زنده باشید به عشق!

درودارجمند

جناب کشاورز عزیز
منظوم و خوش آوا
دستمریزاد

گرد وخاک رفتنت بر روی دنیایم نشست...!
عاقبت آلوده تر از شهر تهران می شوم...!
سلام

سلام جناب پارکی بزرگوار
ممنونم از حضور گرمتون استاد عزیز
برقرار باشید!

سلام و درود برادر عزیز و ارجمندم آقای کشاورز عزیز
بازم مثل همیشه زیبا و دلنشین بود درود بر شما
گرد وخاک رفتنت بر روی دنیایم نشست...!
عاقبت آلوده تر از شهر تهران می شوم...!
احسنت
قلمتان سبز و دلتان همیشه بهاری.

درود بر شما آقای کشاورز عاشق پیشه
عالی بود
خیلی عالی بود
مرا بردید به خاطراتی مبهم

گرد وخاک رفتنت بر روی دنیایم نشست...!
عاقبت آلوده تر از شهر تهران می شوم...!

گفت :
چه زیبا شعر می گویی
بلد نبودم خودم را بگیرم
عاشقش شدم... ـ

درود جناب کشاورز
محظوظ شدم از قلمتان مانا باشید به مهر استاد عزیزم

درود بر شما زیبا و دلنشین بود

درود برشما
زیبا بود
وزیبا

موفق و موید و منصور باشی

درود برشما خیلی عالی سرودیدددد خیلی عالی

درود به شما شاعر گرامی. زیبا، با احساس و متوازن سرودید

عرض ادب جناب پناهنده
ممنونم از حضورتون
زنده باشید!

درود بر شما

آهنگین و دلنشین سرودید.از نقطه نظرات برادرمون آقای صادقی هم استفاده کردم.
وجود کلمه ی لیلی حسب تخیل شاعرانه ی شاعر،جای اشکال ندارد.
اما از نظر بنده هم کاربرد کلمه ی نزار، در شعر کلاسیک ،شایسته نیست.
بهر حال شعر روان و موزونی خواندم که شاعر برای بیان احساسش خود را به تکلف گرفتار نکرده است.

درود بر شما

بسیار لذت بردم

همیشه مرا مهمان سروده هایتان کنید

سلام زیبا بود

درودها نازنین شاعر. بسیار بسیار زیبا مثل همیشه. غزلهایتان مثل آب و آیینه زلالند. احساس نابتان جاودانه گرامی