سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        عشق جاودانی

        شعری از

        محمد خسروی فرد

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ ۱۰:۰۹ شماره ثبت ۵۱۷۴۹
          بازدید : ۴۲۱   |    نظرات : ۲۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد خسروی فرد
        آخرین اشعار ناب محمد خسروی فرد

        چو  شاهی  بود و فرزندی گرامی  
        جوانی  بود  اسیر  عشق  خامی

        جوان  دل داده بـــود بر دخـــتر شاه 
        ولی  او  را  نبود  حتی  پر  کـــاه

         از این رو ساده گشت منزل به منزل
        که  بستاند بهای وصل این دل

        صدای  عشق  آن  مرد  نگون  بخت 
        رسید از خانه ها بر کاخ و بر تخـت

        شنید این ماجرا را  یک  مـــشاور 
        بگفتا  تا  کــه  آرند  مرد  کـــافر

        بــپرسید آن  وزیــر  احــوال  ایــشان 
        بدو گفت چاره ات باشد در ایمــان

        بـرو  فـردا  بـه  بـالای  فــلان کــوه 
        که  شاه  می گذرد  با  دخت نیــکو

        خم و راست شو و سجده کن و بر خیز
        دو دستت را بلند کرده و اشک ریز

        چـو شاه و دخت گرفتند قصد آخر 
        جوان آماده شد با مهر مادر

        از ایــن سـو دخـت نیـکو با شه پـــیر 
        از  آن  سو  این  جوان  بند و درگیر

        شدنـد عـازم به سوی  مقصد خــویش 
        یکی  در  راه و  آن یک با دل ریش

        برفت اندر بلنــدی  در پـــی جـــفت 
        همان  گونه  که آن نیکو وزیر گفت

        گـذر مــی کرد شهنشه شاد و مسرور 
        که  دید ناگه   جوانــی  از  ره  دور

        بــدید شــاهنشه  مــردی  در بلنـــدی 
        که  نیکو  می گریست هر بار چندی

        به سجده می زد و می گفت از خــویش 
        دعا  می خواند  همچون  مرد درویــش

        بــگفتا این سخن شـه با مــشاور 
        ندیــدم عـارفی  اینــگونـــه  نـــادر

        مشــاور را  نــدا آمــد کــه مســـتی 
        ز  کــــافر  ساخـــته  یـــکتا  پرستــی

        همـی رنج مــی کشد  در این بلندی 
        رســد  او  بــــر  مقــــام  ارجــــمـندی

        شهنشه  این  بدید  و  بی  امان گفت 
        که دخــت خــود دهم  آری  به او مفت

        چو رفتند  شاه و دخت و آن مشاور 
        فرا خواند شاه و شد آن مرد حاضر

        بخــوانید  مـرد  کــافر  را  شـهنشه 
        شــد  از  رمــز  وجودش  مــرد  آگــه

        بـدو  گفتش منــم  نیکوتــرین  شــاه 
        بــدیدم  خلوتــت  را من در  ایــن  راه

        تویــی  شایسته ی این  دخـت  شــاهی 
        چرا؟ چون  مــرد  با  دین  و  خدایــی

        چــو دید او می رسـد بر دختر شاه 
        ندا  سر  داد  و  برد او نام  الله

        بگفتا  من  نخواهم دخت  شاهی 
        همان  به  ماندنم  در  این  گدایی

        منی  کـه  با  نماز خبط و بی جا 
        رسیدم  آخـرش  بــر  دختر  شاه

        چــرا  گیرم  بلی  این عشق فـانی 
        که من را باشد از او  ارمغانی

        بخوانم من نمازی  با  سر و پا 
        که حق من را دهد ارجی به از شـاه

         
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۰۵:۴۲
        خندانک خندانک خندانک
        درودهااااااااا
        مثنوی زیبایی خواندم
        آفرین خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۵:۴۷
        درود گرامی
        زیبا و آموزنده خندانک
        بهارک (دختر پاییز)
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۰۷
        درود بر شما قلمت نویسا خندانک
        بسیارررر عالی خندانک


        بخوانم من نمازی با سر و پا خندانک
        که حق من را دهد ارجی به از شـاه خندانک

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        یاسررشیدپور
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۱۵
        سلام بزرگوار
        به به
        بسیار زیبا بود
        احسنت به شما
        درودها
        🌺🌺🌺🌺👏👏👏🌺🌺🌺🌺
        وحید کاظمی
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۳۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۳۷
        درود برشما

        بسیارزیباست خندانک خندانک
         موسی عباسی مقدم
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۱:۵۷
        دروددر بعضی جاها از وزن خارج شده ای به همین خاطر از روانی کار کم شده وخواندن را دچار مشکل کرده و کلمات هم به جای خود به کار نرفته اند درک معنا مشکل است خندانک خندانک خندانک
        محمد ساکی
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۴:۲۲
        زیبا و لطیف و خواندنی خندانک خندانک خندانک احسنتم خندانک خندانک خندانک
        نیلوفر شامی
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۵:۳۳
        درود ها جناب خسروی فرد
        زیبا بود خندانک
        منصور شاهنگیان
        دوشنبه ۱ آذر ۱۳۹۵ ۱۶:۳۴

        درود بر شما و احساس شاعرانه و قریحه ی شما ....
        مهدی صادقی مود
        سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵ ۱۶:۳۴
        درود جناب خسروی گرامی
        برقرار باشید
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0