سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      کار یابی

      شعری از

      محمد خسروی فرد

      از دفتر شعرناب نوع شعر شعرناب

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۵ ۱۵:۲۱ شماره ثبت ۴۹۸۰۲
        بازدید : ۴۹۹   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمد خسروی فرد
      آخرین اشعار ناب محمد خسروی فرد

      در این دود و دم تهران، جوانی در پی کارم
       برای بودن و ماندن، هزاران آرزو دارم
      دوانم در پی شغلی، از این گوشه به آن گوشه
       مدارک جملگی حاضر، همه در داخل پوشه
      کپی و اصل مدرک را، کنم من جملگی حاضر
      چرا...چون کار کم باشد و فرصت ها بود نادر
      در این بیشینه ی بیکار، اگـر باشد مـرا اقبال
       بیابم کار کـوتاهی، قراردادی به حـد سـال
      بدان حتی برای این، بود راهی طویل و سخت
       شروع آن با تست و قبولی باشدش در بخت
      سرآغاز این بود آری، شروع با تست معتادی
       اگر ناکرده شد مثبت، بدان کارت ز دست دادی
      از آن جا گر شوی فارغ، بود آزمون طب کار
       که خود چندین تست دارد، بگویم من شما بشمار
      اول تست تنفس باشد و شش ها شود پر باد
       اگر شش ها بود سالم، از آن جا می شوی آزاد
      بود بعدی شنیداری، اتاقی ساکت و خاموش
      دعاها می کنم آری، نباشد موردی ازگوش
      نباشد گوش من معیوب، ببیند هر دو چشمانم
       امید ماندن و بودن، کمی تا قسمتی دارم
      بگویم موردی دیگر، که از آن بنده بیزارم
      دهم خون و نمونه ها، چرا...چون مرد بیکارم
      مرتب می دهم من خون، جوانی در پی کارم
      دگر بس باشد این مورد، مگر چند لیتر خون دارم
      نماند در من رمق دیگر، شدم افسرده و خسته
      به سر سودای کار است و هزاران در که شد بسته
      بگویم در روند کار، اداره گشته است بسیار
       نه یکی یا دوتا بل صد، شدم خسته از این تکرار
      نباشد کـارمند بخش، بماند کـار من اجبار
      بگویم کار من مانده، ولی جمله کنند انکار
      وجالب باشد این آری، که برخی جای دلداری
      بگویند با زبانی تلخ، گمانم پارتی داری
      سخن کوتاه کنم دیگر، که درد ها دارد این سینه
      نگویم من دگر آری، نگیرد این دلت کینه
      بـود یک مـدرک دیگر، به نام سو پیشینه
       مخور غم ای برادر جان، که رسم روزگار اینه
      نیاز است کارت سربازی، ادامه دارد این بازی
      بگویم آخرین جمله، خدا باشد ز ما راضی
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۵ ۱۹:۱۶
      درود گرامی
      بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک خندانک خندانک
      ابومجتبی دامغانی
      سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۵ ۱۵:۲۸
      سپاس جالب بود خندانک خندانک خندانک
      لیلا باباخانی (سما الغزل )
      سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۵ ۱۶:۴۰
      سلام
      طنز جالبی بود خندانک
      مهدی صادقی مود
      سه شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۵ ۱۹:۲۷
      درود
      خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0