سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 فروردين 1403
    8 شوال 1445
      Tuesday 16 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۲۸ فروردين

        طوفانی درد

        شعری از

        فاطمه کاظمی نورالدین وند (شیوا)

        از دفتر آیینه نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۳ ۱۲:۴۲ شماره ثبت ۳۳۹۷۸
          بازدید : ۱۰۳۷   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فاطمه کاظمی نورالدین وند (شیوا)
        آخرین اشعار ناب فاطمه کاظمی نورالدین وند (شیوا)

        می گریم و می نالم ، طوفان زده ی دردم
        بعد از شب طوفانی ، آرام نمی گردم
        برخیز و بکن کاری ، زین بیش که میدانی
        محتاج نوازش را برهان ز پریشانی
        صد بارم اگر رانی ، از کوی تو نگریزم
        خاک کف پایت را ، در دیده ی تر ریزم
        ای صورت جان من ، ای جان جهان من
        از دست بشد یکبار ، در عشق عنان من
        دلبسته ی رویت را زین بیش میازارش
        ترسم نبری صرفه ، زین آه شرر بارش
        مدهوش به پای تو ، افتاده منم چون گرد
        بر خط غبار من ، بنشسته جهانی درد
        بیداد تو بر بادم ، داد و من بی حاصل
        عمریست که می گردم هر دم به طواف دل
        بردم به گریبان سر، از هجر تو مه پیکر
        وصلت چو شود روزی ، از خاک برآرم سر
        بر درگهت ای مه رو ، چون بوسم و سایم رو
        ما را نظری بنمای ، مفکن گره بر ابرو
        از هجر تو می سوزم ، فریادم و خاموشم
        فارغ ز زمان پیچد ، افسون تو در گوشم
        روزی که تو را باشد بر من نظری ای ماه
        من یوسف کنعانم ، باشم چو به قعر چاه
        شادم ز غم عشقت ای گلبن نو رسته
        گر زخم زنی جانا ، عاشق نشود خسته
        مهجورم اگر داری ، ای یار تو مختاری
        معشوق کدام است او ، بر دل ننهد باری ؟!
        این سیل دمادم گر بنیان مرا برکند
        خوش باد سرت ای جان ، عاشق نپذیرد پند !
        کوتاه سخن اینکه ، از دیده سرشک من
        هر شب چکدم جانا ، بر صورت و بر دامن ...
        ۱۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0